paracelsian
مربوط به پاراسلسیوس، دانشمند و پزشک قرن شانزدهم که اصول علمی و جادویی را در طب ترکیب کرد.
paracelsianism
مکتب فکری که به ایده‌ها و آموزه‌های پاراسلسیوس وابسته است.
paracelsic
مربوط به یا متاثر از فلسفه پاراسلسیوس.
paracelsist
شخصی که پیرو آموزه‌های پاراسلسیوس است.
paracelsistic
مربوط به روش‌ها یا فلسفه‌های درمانی پاراسلسیستیک.
paracelsus
یک پزشک و شیمی‌دان سوئیسی در قرن 16 که در زمینه داروسازی و علوم پزشکی پیشگام بود.
paracentral
پارا مرکز به ناحیه‌ای در نزدیکی مرکز چیزی اشاره دارد.
paracentric
پارا سنتریک به تغییرات درDNA اشاره دارد که سانترومر را شامل نمی‌شود.
paracentrical
پارا سنترک به بخش‌هایی که در نزدیکی مرکز قرار دارند اشاره دارد.
paracephalus
پاراسفالیوس به یک نوع ماهی اشاره دارد که ویژگی‌های خاص خود را دارد.
paracerebellar
پارا در مخچه به ناحیه‌ای در کنار مخچه اشاره دارد که به عملکرد حرکتی کمک می‌کند.
paracetaldehyde
پارا استالدهید ترکیبی شیمیایی است که در صنایع مختلف استفاده می‌شود.
parachaplain
کشیشی که در شرایط خاص مانند بحران‌ها یا حوادث، خدمات معنوی و روحانی ارائه می‌دهد.
paracholia
پدیده‌ای که شامل احساسات شدید و غم و اندوه ناشی از فقدان است.
parachor
مقدار فیزیکی که به نسبت‌های خاص مواد و خواص آن‌ها اشاره دارد.
parachordal
غضروفی که در مراحل مختلف توسعه جمجمه وجود دارد و به ساختار بدن کمک می‌کند.
parachors
اندازه‌گیری‌های فیزیکی که به خواص مواد و خصوصیات سطحی آنها مربوط می‌شوند.
parachrea
واژه‌ای که به جنبه‌های خاصی از بیولوژی و شیمی غشاها اشاره دارد.
parachroia
پاراکروا، نوعی اختلال در تشخیص رنگ‌ها که در آن فرد قادر به تشخیص تمام رنگ‌ها نیست.
parachroma
پاراکروم، وضعیتی که در آن رنگ‌ها به طور کامل وجود ندارند.
parachromatism
پاراکروماتیسم، نوعی اختلال در ادراک رنگ‌ها و تفاوت‌های آنها.
parachromatophorous
پاراکروماتوفور، به ساختارهایی گفته می‌شود که بتوانند رنگ‌ها را در خود حمل کنند.
parachromatopsia
پاراکروماتوپسی، اختلالی در ادراک رنگ‌ها که در آن فرد نمی‌تواند رنگ‌ها را به درستی تشخیص دهد.
parachromatosis
پاراکروماتوز، تغییراتی در توانایی ادراک رنگ در افراد.
parachrome
پاراکروم به رنگدانه‌هایی اشاره دارد که دارای اشکال و جنبه‌های فوق‌العاده‌ای هستند.
parachromoparous
پاراکروموپاروس به موجوداتی اشاره دارد که توانایی تولید مثل در شرایط خاص و غیرمعمول دارند.
parachromophoric
پاراکروموفوریک به ویژگی‌های خاصی اشاره دارد که بر جذب نور تأثیرگذار هستند.
parachromophorous
پاراکروموفوروس به موادی اشاره دارد که دارای ویژگی‌های خاصی برای نمایش رنگ هستند.
parachronistic
پاراکرونیک به ویژگی‌هایی اشاره دارد که ناهماهنگ یا ناهمزمان با زمان خود هستند.
parachrose
پاراکروم به ویژگی‌هایی از رنگ اشاره دارد که در شرایط خاص ظاهر می‌شوند.
parachuter
پاراشوت‌باز، فردی است که از ارتفاعی زیاد به پایین می‌پرد و از یک چتر برای کاهش سرعت فرود استفاده می‌کند.
parachutic
مربوط به پاراشوت و فرود با چتر است.
parachutism
ورزشی که شامل پرش از ارتفاع با استفاده از چتر می‌شود.
paracyanogen
ترکیبی شیمیایی که می‌تواند خطراتی برای سلامتی به همراه داشته باشد.
paracyeses
وضعیتی پزشکی که شامل بارداری با عوارض ناخواسته است.
paracyesis
وضعیتی که در آن بارداری با عوارض غیرمعمول همراه است.
paracymene
پاراسایمن، ترکیبی شیمیایی است که بیشتر در صنعت عطرسازی و برای ایجاد بوهای خاص استفاده می‌شود.
paracystic
پاراکیستیک به بافت یا ناحیه‌ای اطلاق می‌شود که در نزدیکی یک کیست وجود دارد.
paracystitis
پاراکیستیت التهاب یا عفونتی است که در ناحیه اطراف یک کیست رخ می‌دهد.
paracystium
پاراکیستیوم به یک گونه یا نوع خاص در زیست‌شناسی اشاره دارد.