parished
عملی که در آن ساختمان یا محلی به یک جامعه مذهبی تعلق پیدا میکند.
parishen
جامعهای که تحت سرپرستی یک کلیسا یا محله مشخص قرار دارد.
parishionate
مربوط به یک جامعه مذهبی یا ساکن در یک محله مشخص.
parishionership
عضویت در جامعه کلیسایی، به معنای پیوستن به یک گروه مذهبی محلی به منظور عبادت و فعالیتهای اجتماعی است.
parishwide
به معنای مربوط به کل منطقه کلیسا، یعنی چیزی که تمام اعضای آن را شامل میشود.
parisia
نام منطقهای در تاریخ باستان به ویژه مرتبط با فرهنگ و تمدن.
parisianism
سبک زندگی، آداب و رسوم و هنرهای خاص مرتبط با پاریس.
parisianize
به معنای تبدیل یک مکان یا فضا به سبکی مشابه با فرهنگ و زندگی پاریس.
parisianly
به سبک و شیوه پاریسی یا به وابستگی به پاریس اشاره دارد.
parisii
پاریسیها، یک قبیله باستانی که در حوضه پاریس زندگی میکردند.
parisyllabic
به کلمهای با هجاهای متناسب با گویش پاریسی اشاره دارد.
parisis
معنی خاص یا دیدگاه فرهنگی مرتبط با پاریس.
parisite
موجود خیالی در افسانههای محلی با ویژگیهای خاص.
parisology
پاریسشناسی، علم مطالعه پاریس و جنبههای مختلف فرهنگی و تاریخی آن است.
parisonic
پاریسونی، اصطلاحی برای توصیف کیفیت خاص صدا در موسیقی و هنر است.
paristhmic
پاریستمی، به ویژگیهای ساختاری و تحلیلی خاص یک متن اشاره دارد.
paristhmion
پاریستمیون، به ویژگیهای خاص جغرافیایی یا فرهنگی یک منطقه اشاره دارد.
pariti
پاریتی به مفهوم تعادل و تقارن در علوم مختلف اشاره دارد.
paritium
پاریتیوم، عنصری با ویژگیهای خاص در علم شیمی است.
paritor
پاریتور به شخصی اطلاق میشود که وظیفه تنظیم جلسات، مراسم یا مجامع را بر عهده دارد.
parivincular
رابطهای که در آن طرفین به یکدیگر متصل و مسئولیتهای مشترکی دارند.
parkee
منطقهای سبز و سرسبز که برای استراحت و تفریح عمومی طراحی شده است.
parker
شخصی که به کار پارکینگ خودرو مشغول است یا در یافتن مکانهای مناسب پارک خودرو تخصص دارد.
parkers
افرادی که در فرایند پارک کردن یا مدیریت پارکینگ خودروها فعالیت میکنند.
parkings
مکانهایی که برای پارک خودرو طراحی شدهاند.
parkinson
بیماری پارکینسون، یک اختلال عصبی است که تأثیر زیادی بر حرکت و هماهنگی عضلات دارد.
parkinsonia
پارکینسونیا یک جنس گیاهی است که شامل درختان و درختچههایی از خانواده ی ميمون و موی است.
parkish
حس و حال شبیه به پارک، معمولاً با فضاهای سبز و درختان.
parkleaves
برگهایی که در درختان پارک یا فضاهای سبز رشد میکنند.
parklike
محیطی که شبیه به پارک باشد، معمولاً شامل طبیعت و فضای سبز.
parkward
به سمت پارک، به سوی فضای سبز و عمومی.
parlayer
پارلر به معنای شخصی است که در مباحثهها و گفتگوهای رسمی دخالت میکند و بر روی مسائل تمرکز دارد.
parlayers
پارلرها به معنای افرادی است که به بحث و گفتگو در موضوعات خاص میپردازند.
parlamento
پارلمان به معنای نهاد قانونی است که در آن قوانین برای یک کشور تدوین و اصلاح میشوند.
parlances
گفتارها به معنای شیوههای بیان و گفتگوی خاصی هستند که در فرهنگهای مختلف مشاهده میشود.
parlante
پر حرف به معنای شخصی است که بسیار صحبت میکند یا در گفتگوها فعال است.