partley
به طور جزئی، به صورتی که همه چیز پوشش داده نشود.
partless
بدون هرگونه جزء یا قطعه، در اشاره به چیزهایی که از قطعات جداگانه تشکیل نشدهاند.
partlet
نوعی پوشش زنانه که به عنوان زیور یا مکمل لباس به کار میرود.
partlets
جمع پارتلت، به معنای چند پوشش کوچک یا زینتی که در لباسهای زنانه به کار میرود.
partnerless
بدون شریک، اشاره به افرادی که در فعالیتها یا برنامهها شریک یا همراه ندارند.
parto
نظریه یا الگویی که به برآوری نتایج قابل قبول در یک پروژه یا کار اشاره دارد.
parton
اجزای بنیادی هادرونها که نقش مهمی در فیزیک ذرات دارند.
partons
پارتونها به ذرات بنیادی نظیر کوارکها و لپتونها در فیزیک ذرات اشاره دارد که نقشهای مختلفی در ساختار ماده ایفا میکنند.
partridgelike
شبیه به قرقاول، به ویژگیهایی اشاره دارد که در ظاهر یا الگوها شبیه به این پرنده باشد.
partridgewood
چوبی که از درختان قرقاول به دست میآید و به خاطر مقاومت بالا در ساخت اشیاء هنری و دکوری مورد استفاده قرار میگیرد.
partridging
شکار و تربیت یا نگهداری از قرقاولها، معمولاً به عنوان یک فعالیت ورزشی یا تفریحی.
partschinite
مادهای معدنی نادر با ویژگیهای خاص که در زمینشناسی اهمیت دارد.
parture
اصطلاحی برای اشاره به حرکت یا رفتن، معمولاً در زمینه حمل و نقل یا روابط اجتماعی.
parturiate
زایمان کردن، به معنای عمل زایمان در حیوانات.
parturience
وضع زایمان، حالتی که حیوانات در آن به زایمان نزدیک میشوند.
parturiency
وضع زایمان، حالتی که موجودات زنده به زایمان نزدیک میشوند.
parturifacient
زایمانآور، دارو یا مادهای که به آغاز یا تسهیل زایمان کمک میکند.
parturitions
زایمانها، عمل زایمان که در آن موجود زنده بچه به دنیا میآورد.
parukutu
پارکوتو نوعی پارچه سنتی و محلی است که به طور دستی ساخته میشود.
parulis
پارولیس به معنی خاصی در علم گیاهشناسی اشاره دارد.
parumbilical
پارامتیک به ناحیه و رگهایی اطلاق میشود که به شکم و جنین مربوط میشود.
parura
پارورا به گیاهی یا مادهای اشاره دارد که در درمانهای سنتی کاربرد دارد.
paruras
پاروراها به انواع خاصی از مواد غذایی یا سبزیجات اشاره دارد که در غذاهای محلی استفاده میشود.
paruria
پاروریا به شرایط خاص و مشکلات گیاهان اشاره دارد.
parus
نوعی پرنده کوچک از خانوادهی سسکها که معمولاً در مناطق جنگلی زندگی میکند.
parvanimity
تظاهر به ثروت یا نازش، به ویژه به نوعی که آسیب به روابط فردی بزند.
parvenudom
کیفیتی که در آن فرد ثروت یا وضعیت جدید خود را به طور قابل توجهی نمایان میکند، غالباً با توهین به دیگران.
parvenuism
نگرش یا سبک زندگی فردی که شرایط جدید اجتماعی را به او تغییر داده است و ممکن است دیگران را تحت تأثیر قرار دهد.
parvicellular
به ارگانیسمها یا ساختارهایی اشاره دارد که اندازهی سلولهای آنها کوچک است.
parvifoliate
پارویفولیت، صفتی در گیاهشناسی که به گیاهانی اطلاق میشود که برگهای کوچکی دارند.
parvifolious
پارویفولیو، صفتی در گیاهشناسی که به گیاهانی با برگهای کوچک اشاره دارد.
parvipotent
پارویپوتنت، به موجودات یا گونههایی اطلاق میشود که قدرت یا تاثیر کمتری در اکوسیستم دارند.
parvirostrate
پارویروسترات، صفتی در گیاهشناسی که به موجوداتی با منقار کوچک اشاره دارد.
parviscient
پارویسینت، به افرادی اشاره دارد که دانش یا آگاهی کمی دارند.
parvitude
پارویتیود، به حالت یا کیفیت کوچک بودن اشاره دارد.
parvolin
پارولین، نوعی ترکیب شیمیایی که در صنعت و تحقیقات علمی کاربرد دارد.
parvoline
پارولین، یک ترکیب شیمیایی مهم که عمدتاً در فرآیندهای پتروشیمیایی استفاده میشود.
parvolins
پارولینها، گروهی از ترکیبات شیمیایی که در صنایع مختلف مورد استفاده قرار میگیرند.