pearleyed
چشمانی که به شکلی درخشان و زیبا به نظر میرسند.
pearler
فردی که به ساخت و طراحی با مروارید میپردازد.
pearlers
مرواریدفروش، فردی که به جمعآوری و فروش مرواریدها میپردازد و ممکن است در بازارهای محلی یا بینالمللی فعالیت کند.
pearlescence
درخشندگی مرواریدی، ویژگی سطحی که نور را به شیوهای منحصر به فرد و زیبا منعکس میکند، معمولاً در مرواریدها و بعضی رنگها دیده میشود.
pearlet
مروارید کوچک، یک نوع مروارید با اندازه کوچک که معمولاً در برخی درختان میوه یافت میشود.
pearlfruit
مروارید میوه، نوعی میوه با طعم شیرین و بافت آبدار که جذابیت خاصی دارد.
pearlike
شبیه مروارید، توصیف چیزهایی که ظاهری شبیه به مروارید دارند و معمولاً در زمینههای تزئینی یا زیبایی به کار میروند.
pearlin
پارچه مروارید، نوعی پارچه که دارای درخشندگی شبیه به مروارید است و معمولاً برای لباسها و تزئینات به کار میرود.
pearliness
حالت یا ویژگی درخشانی که شبیه رنگ و براقیت مروارید است.
pearlings
جوانان یا مرواریدهای کوچک که هنوز بالغ نشدهاند.
pearlish
پیوسته به ویژگی یا رنگ مروارید که براق و نرم است.
pearlites
نوعی سنگ معمولاً با رنگ و براقیت شبیه مروارید.
pearlitic
با ویژگیها و صفات مروارید مرتبط است.
pearloyster
نوعی صدف که برای تولید مرواریدها شناخته شده است.
pearlsides
نوعی ماهی دریایی که به دلیل رنگ و شکل خاصش به تارهای مروارید شباهت دارد.
pearlspar
نوعی کانی که بیشتر در جواهرسازی مورد استفاده قرار میگیرد.
pearlstone
نوعی سنگ که به دلیل درخشش خاصی که دارد در هنر و طراحی استفاده میشود.
pearlweed
نوعی گیاه که معمولاً در نقاط مرطوب رشد میکند و بخاطر برگهای زینتیاش شناخته شده است.
pearmonger
فردی که به تجارت مرکبات و بهویژه گلابیها مشغول است.
pearten
به عمل هرس کردن و شکلدهی به گیاهان گفته میشود.
pearter
درخت میوهای که میوههای گلابی تولید میکند.
pearwood
چوب درخت گلابی که معمولاً برای ساخت و ساز استفاده میشود.
peasantess
زنی که به کشاورزی یا کار در مزارع مشغول است.
peasanthood
دهقانزدگی به شرایط و وضعیت افرادی اطلاق میشود که در روستاها زندگی میکنند و به کارهای کشاورزی مشغول هستند.
peasantism
دهقانگرایی به یک جنبش یا باور اشاره دارد که ارزشها و فرهنگهای دهقانان را در اولویت قرار میدهد.
peasantize
به معنای تغییر یا تطبیق با روشهای زندگی و کار دهقانی است.
peasantly
به شیوهای ساده و طبیعی که مربوط به زندگی دهقانان است اشاره دارد.
peasantlike
به ویژگیهایی اشاره دارد که مشابه با زندگی و ویژگیهای دهقانان است.
peasantship
دهقانزادی به مجموعه حقوق، مسئولیتها و شرایط زندگی دهقانان اشاره دارد.
peascod
پیسکد، غلافی است که در آن دانههای باقلا قرار دارد.
peascods
پیسکدها، جمع پیسکد هستند و به غلافهای حاوی دانههای باقلا اشاره دارند.
peasecod
پیسکد، غلافی برای باقلا و نوعی عبارت زبان عامیانه است.
peasecods
پیسکدها، جمع پیسکد و به نوعی غلاف باقلا اشاره دارد.
peaselike
شبیه به باقلا و معمولاً در توصیف گیاهان یا اشیا استفاده میشود.
peasen
عملی که در آن به پرورش و رشد باقلاها کمک میشود.
peases
پیسز، جمع کلمه 'پیس'، نوعی از حبوبات که ممکن است در پخت و پز استفاده شوند.
peaseweep
پیسوپ، واژهای در ادبیات عامیانه که به گونهای خاص اشاره دارد.