pemolines
پمولینها، نوعی دارو هستند که عمدتاً برای درمان اختلال کمتوجهی/بیشفعالی (ADHD) استفاده میشوند.
pemphigous
پمفیگوسها، اختلالات خودایمنی پوستی هستند که با ایجاد تاولهای دردناک مشخص میشوند.
pemphix
پمفیکس به نوع خاصی از تاولها اشاره دارد که معمولاً به بیماریهای پوستی خاص مرتبط است.
pemphixes
پمفیکسها، تعدادی از تاولهای پوستی هستند که در علم پزشکی به روشهای مختلفی دستهبندی میشوند.
penacute
پنهآکیوت به شرایط حاد و ناگهانی که نیاز به درمان فوری دارند اشاره دارد.
penaea
پنافیا به مفهوم درمان همهجانبه یا دارویی اشاره دارد که میتواند برای مشکلات مختلف مفید واقع شود.
penaeaceae
خانوادهای از میگوهای اقتصادی و مهم در اقیانوسها که شامل چندین گونهها میشود.
penaeaceous
مربوط به خانواده میگوهای پنایاسه، که معمولاً در محیطهای دریایی یافت میشوند.
penalisable
قابل مجازات یا تنبیه؛ اعمالی که بر اساس قوانین مشخص ممکن است عواقب قانونی داشته باشند.
penalisation
فرایند مجازات یا تنبیه افراد به خاطر ارتکاب به جرائم، به منظور حفاظت از قوانین.
penalist
شخصی که به مجازات و عواقب جرمها میپردازد و در این زمینه تخصص دارد.
penality
میزان مجازات یا تنبیه قانونی در صورت ارتکاب به یک جرم.
penalities
جزا، مجازات، یا تنبیههایی که برای رفتارهای غیرقانونی یا نادرست اعمال میشوند.
penalizable
قابل مجازات، به معنی اینکه یک عمل میتواند مجازاتی از قانون دریافت کند.
penalization
عمل مجازات یا تنبیه افراد به خاطر اعمال غیرقانونی.
penally
به طور مرتبط با مجازات یا قانون، به معنای مسئولیت ناشی از عمل.
penanceless
بدون مجازات، به معنای عدم وجود عواقب یا تنبیه.
penancer
شخصی که مسئولیت اعمال مجازات یا تعیین مجازاتها را دارد.
penancy
پناسی واژهای است که به معنی تعهد و احساس وابستگی به یک کار یا پروژه اشاره دارد.
penang
پنانگ جزیرهای در مالزی است که به عنوان یک مقصد گردشگری شناخته میشود.
penangs
پنانگها به گیاهان یا اقلامی اشاره دارد که ممکن است در طبخ غذا یا خوراک استفاده شوند.
penaria
پناریا به شرایط یا مفاهیمی اشاره دارد که مختص به موقعیتهای خاص هستند.
penbard
پنبرد به نویسندگانی اشاره دارد که دارای مهارتهای خاص و بارزی هستند.
pencatite
پنتکایت به مادهای اشاره دارد که دارای ویژگیهای خاص و قابل مطالعه است.
pencey
پنسی، نام یک مدرسه خیالی در ادبیات، به ویژه در رمانها به کار میرود.
pencel
پنسل، مداد کوچک یا نازک.
penche
پنچه، یک روش یا تکنیک در آشپزی.
penchute
پنچوت، وسیلهای برای آشپزی در فضای باز.
penciler
پنسلزن به شخصی اطلاق میشود که با استفاده از مداد طراحی میکند، معمولاً در صنایع هنری و طراحی.
pencilers
پنسلزنها به گروهی از افرادی گفته میشود که با استفاده از مداد طراحی میکنند.
penciliform
پنسلیفرم به شکل و ظاهری اطلاق میشود که شبیه به مداد یا اشیایی باریک و بلند است.
penciller
پنسلزن به کسی گفته میشود که طراحیها را با استفاده از مداد ایجاد میکند و معمولاً در مراحل ابتدایی هنری کار میکند.
pencillike
پنسلمانند به ویژگیهایی اطلاق میشود که شبیه به مداد باشد، معمولاً به لحاظ سبک یا کیفیت.
pencilry
محل پنسلزنی به فعالیت یا شیوهای اشاره دارد که فردی در آن به طراحی با مداد مشغول است.
pencilwood
چوب مداد، چوب درخت خاصی که جهت ساخت مدادها و دیگر محصولات چوبی کاربرد دارد.
penclerk
منشی قلم، فردی که وظایف اداری را انجام میدهد و با استفاده از قلم و کاغذ کار میکند.
pencraft
هنر قلمزنی، تکنیک خلق آثار هنری با استفاده از مداد.
pend
معطل کردن، به حالت تعلیق درآوردن یک تصمیم یا درخواست تا زمانی دیگر.