perichaetous
پرچتوس به ناحیهای از گیاهان اطلاق میشود که برگها به طور نزدیک به ساقه قرار دارند.
perichdria
پریچدریا به لایههای سلولی گفته میشود که در اطراف برخی ارگانها قرار میگیرند.
perichete
پرچت به ناحیهای از برخی گیاهان گفته میشود که در چرخه زایشی مشارکت دارد.
perichylous
پریچیلو به لایهای اشاره دارد که برای سلامت گیاهان ضروری است.
pericholangitis
پریچولانژیت به التهاب بافتهای اطراف مجاری صفراوی اطلاق میشود.
perichondral
لایهای از بافت همبند که غضروف را احاطه میکند و از آن حمایت میکند.
perichord
بافتی که در اطراف رشتههای عصبی یا سایر ساختارها قرار دارد.
perichordal
مربوط به بافتی که در اطراف یک رشته یا ساختار کمری قرار دارد.
perichoresis
وحدت و همبستگی درون خدا، به ویژه در مفهوم تثلیث.
perichorioidal
پریکوریوئیدال به ناحیهای در چشم اشاره دارد که برای حفظ سلامت آن ضروری است.
perichoroidal
پریکوریوئید به فضایی اطراف کوریوئید در چشم اطلاق میشود.
perichtia
پرشتیا واژهای است که ممکن است در علوم مختلف معنای خاصی داشته باشد.
pericycloid
پریسایکلویید به شکلی خاص در هندسه اشاره دارد.
pericyclone
پریسایکلون به مدلی در علوم جوی اشاره دارد که به تحلیل الگوهای جوی کمک میکند.
pericyclonic
حرکت پریسایکلونیک به نوع خاصی از حرکت در سیالات اشاره دارد.
pericynthion
پریسینتیون، فضایی که جنین را در رحم احاطه میکند و در رشد و توسعه او تاثیرگذار است.
pericystic
پریسیستیک به لایهای اشاره دارد که دور یک کیست را احاطه کرده و به حفظ آن کمک میکند.
pericystitis
پریسیستیت به التهاب اطراف یک کیست اشاره دارد که میتواند باعث درد و مشکلات دیگر شود.
pericystium
پریسیستیوم به ساختاری اشاره دارد که به حفظ یک کیست کمک میکند.
pericytial
پریسیتیال به سلولهایی اشاره دارد که در اطراف عروق خونی وجود دارند و به حفظ ساختار آنها کمک میکنند.
pericladium
پریکلادیوم به لایهای در گیاهان اشاره دارد که از آنها محافظت میکند.
periclasia
پرکلزیا، شکستن یا خرد شدن سنگها در نتیجه تنشهای فیزیکی یا شیمیایی.
periclasite
پرکلزیت، نوعی سنگ متامورفیک که بیشتر شامل منیزیم است.
periclaustral
پرکلستراال، اشاره به نواحی اطراف یک ساختار سلولی خاص دارد.
pericles
پریکلس، یکی از رهبران کلیدی در تاریخ آتن باستان که نقش مهمی در توسعه فرهنگی و سیاسی این شهر داشت.
periclinally
پرکلینالی، به نحوه قرارگیری لایهها بهصورت مایل یا اریب در زمین اشاره دارد.
pericline
پرکلین، به ساختارهای زمینشناسی اشاره دارد که در آن لایههای سنگی بهصورت موجی یا چیندار در آمدهاند.
periclinium
پریکلینیوم، به معنای اتاقی است که در خانههای روم باستان برای استراحت و تفریح طراحی شده بود.
periclitate
پریکلیت به معنای شکل دادن یا تغییر تصویر به منظور ایجاد حرکت یا انیمیشن است.
periclitation
پریکلیکیشن به معنای قرار دادن یا ترتیب دادن اسناد و مواد بصری به شکل خاصی است.
pericolitis
پرکولیتس، اصطلاحی است که به التهاب یا ناراحتی در بافتهای اطراف روده مربوط میشود.
pericolpitis
پرکولپیتس به معنای التهاب بافتهای اطراف ناحیه تناسلی است.
periconchal
پریکونچال به ناحیهای اطلاق میشود که در اطراف گوش قرار دارد.
periconchitis
پریکانشیت، التهاب یا عفونت در ناحیه اطراف مجرای گوش، که ممکن است به دلایل مختلف مانند عفونتهای گوش یا آسیبهای ریز رخ دهد.
pericopae
پریکوپ، قسمتی از متن مقدس که به طور خاص در عبادت یا مطالعه مورد توجه قرار میگیرد.
pericopal
پریکوپال، مربوط به خواندن یا متنهای مقدس که در خدمات مذهبی استفاده میشود.
pericopic
پریکوپیک، مربوط به تحلیل یا مطالعه متنهای منتخب در متون مذهبی.