periphyllum
نوعی گیاه که به شکل معلق در آب رشد می‌کند.
periphyse
روند رشد موجودات زنده بر روی سطوحی که در زیر آب قرار دارند.
periphysis
روندی که به ارتباط بین موجودات زنده و محیط زیست آبی می‌پردازد.
periphytic
به جلبک‌ها و دیگر موجودات زنده‌ای اطلاق می‌شود که بر روی سطوح مرطوب رشد می‌کنند.
periphlebitic
پرفلبیتیک به وضعیت یا علائمی اطلاق می‌شود که به التهاب اطراف رگ‌های خونی مربوط می‌شود.
periphlebitis
پرفلبیتیس به التهاب و عفونت اطراف رگ‌های خونی اطلاق می‌شود که ممکن است علت‌های مختلفی داشته باشد.
periphractic
پرایفرکتیک به ساختارهای گرامری اطلاق می‌شود که در آنها یک فعل با کلمات اضافی بیان می‌شود.
periphrase
پیرامرف به استفاده از عبارت‌های طولانی به جای واژه یا عبارت کوتاه‌تر گفته می‌شود.
periphrased
پرایفر شدن به بیان مجدد یک جمله به شکل متفاوت و تفصیل‌دارتر اشاره دارد.
periphrasing
پرایفر کردن به عمل بیان یک جمله یا ایده به شیوه‌ای متفاوت و با کلمات بیشتری اطلاق می‌شود.
periphrastical
پر‌هیب‌واژه‌ای به معنای استفاده از عبارت‌های طولانی و گمراه‌کننده برای بیان یک مفهوم است.
periphrastically
به نحوی که با اصطلاحات طولانی و غیرمستقیم بیان شود.
periphraxy
استفاده از قواعد و ساختارهای غیرمستقیم در بیانیه‌ها به جای بیان مستقیم.
peripylephlebitis
التهاب وریدهای اطراف کبد، که می‌تواند منجر به عوارض جدی شود.
peripyloric
منطقه‌ای در اطراف پیلور معده که به سلامت سیستم گوارشی مرتبط است.
periplaneta
جنسی از حشرات که سوسک‌های معمولی را در بر می‌گیرد.
periplasm
فضای بین غشای سلولی و غشای خارجی در باکتری‌های گرم‌منفی که شامل پروتئین‌ها و سایر مولکول‌ها است.
periplast
پوسته‌ای که از غشای سلولی در برخی از پروتوزوئرها ساخته می‌شود و وظیفه حفاظت و حمایت ساختاری را دارد.
periplastic
شامل یا مرتبط با پریپلاست و ویژگی‌های آن در زمینه‌های میکروبی و سلولی.
periplegmatic
وضعیتی پزشکی که بر توانایی حرکتی ناحیه تحتانی بدن تأثیر می‌گذارد.
peripleural
فضای موجود در بین دو غشای پلور که می‌تواند تحت تأثیر بیماری‌ها قرار گیرد.
peripleuritis
التهاب و ناراحتی در ناحیه پلور که می‌تواند به مشکلات تنفسی منجر شود.
periploca
پریپلوکا، نوعی گیاه بالاروی از خانواده گلسرخ‌ها که در مناطق گرمسیری می‌روید.
periplus
پریپلو، یک متن تاریخی که شامل اطلاعات جغرافیایی و مسیرهای دریایی است.
peripneumony
پریپنیومونی، التهاب یا عفونت بافت‌ها و مایعات اطراف ریه‌ها.
peripneumonia
پریپنیومونی، التهاب نواحی اطراف ریه‌ها که می‌تواند به عفونت‌ها مرتبط باشد.
peripneumonic
پریپنیومونیک، مربوط به التهاب یا عفونت در بافت‌های اطراف ریه.
peripneustic
پریپنیوستیک، مربوط به تنفس یا مشکلات در تنفس.
peripolar
منطقه‌ای که در اطراف قطب‌ها یا نزدیک به آنها قرار دارد.
peripolygonal
شکلی که در اطراف یک چندضلعی قرار دارد یا به آن مرتبط است.
periportal
منطقه اطراف یک دروازه یا پورت در ارگان‌ها، عمدتاً در آناتومی کبد.
periproct
منطقه‌ای در اطراف مقعد، معمولاً در زیست‌شناسی و آناتومی بررسی می‌شود.
periproctal
مربوط به منطقه اطراف مقعد، به ویژه در زمینه پزشکی.
periproctic
مرتبط با ناحیه اطراف مقعد، به ویژه در زمینه‌های علمی و تحقیقاتی.
periproctitis
پری‌پرکتیت به التهاب ناحیه اطراف مقعد اشاره دارد و معمولاً با درد و ناراحتی همراه است.
periproctous
پری‌پرکتوس به نواحی اطراف مقعد اشاره دارد و معمولاً در مباحث مربوط به آناتومی استفاده می‌شود.
periprostatic
پری‌پروستات به نواحی اطراف پروستات اشاره دارد و در بررسی‌های پزشکی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
periprostatitis
پری‌پروستاتیت به التهاب ناحیه اطراف پروستات اشاره دارد و معمولاً با درد و ناراحتی همراه است.
peripter
پری‌پتر به نوعی طراحی معبد گفته می‌شود که در آن ستون‌ها دور تا دور بنا قرار دارند.
periptery
پری‌پتری به ویژگی‌های معماری اشاره دارد که به دور تا دور یک بنا ستون‌هایی قرار دارد.