phenoxide
فنودید یک آنیون است که در واکنشهای شیمیایی و سنتزهای آلی مورد استفاده قرار میگیرد.
phenozygous
فنوزیگوت به ترکیب خاصی از ویژگیها که از هر دو والد به ارث برده میشود، اشاره دارد.
pheon
پئون، نوعی سرپیکان یا ابزار باستانی که به عنوان سر نیزه یا تیر استفاده میشد.
pheophyl
فهوفیل، مولکولهای پروتئینی که به کمک آنها گیاهان نور خورشید را جذب میکنند.
pheophyll
فهوفیل، مادهای که در گیاهان وجود دارد و میتواند بر اکوسیستم تأثیر بگذارد.
pheophytin
فهوفیتین، یک نوع مولکول موجود در گیاهان که در فرایند فتوسنتز شرکت میکند.
pherecratean
فهارکراتان، نام یک گونه دریایی که به صورت خاص در اعماق اقیانوس زندگی میکند.
pherecratian
فهارکراتیان، اصطلاحی برای دستهای از موجودات دریایی.
pherecratic
فریکراتیک به سیستمی اطلاق میشود که در آن تصمیمات به وسیله توافق عمومی یا مقبولیت مردم اتخاذ میشود.
pherephatta
فریفتا به رویدادی فرهنگی یا اجتماعی اشاره دارد که غالباً همراه با جشن و سرور برگزار میشود.
pheretrer
فریتر نماد یا نشانهای است که به هماهنگی و توازن در طبیعت اشاره دارد.
pherkad
فریکاد به سنت یا رسم خاصی اطلاق میشود که در یک منطقه خاص رایج است.
pheromonal
فرومونال به سیگنالهایی اشاره دارد که توسط موجودات زنده برای برقراری ارتباط در بین خود تولید میشوند.
pherophatta
فریفتا به مناطق حفاظت شدهای اطلاق میشود که به حفظ و نگهداری از حیات وحش و طبیعت اختصاص یافتهاند.
phersephatta
پهرسفاتا، نامی از اساطیر باستانی که به شخصیتی از دنیای زیرین اشاره دارد.
phersephoneia
پهرسفونیا، جنبهای از پرستش الههها که به تغییر فصلها و زراعت مرتبط است.
phialae
فیاله، ظرفی معمولاً تزئینی که در مراسم مذهبی یا جشنها استفاده میشود.
phialai
فیالهها، عبارتی که به مجموعهای از ظروف تزئینی اشاره دارد.
phiale
فیاله، ظرفی که معمولاً برای نذورات و مراسم مذهبی مورد استفاده قرار میگیرد.
phialed
فیالهکردن، عمل قرار دادن مایعات در ظرفهای خاص برای مراسم.
phialful
شیشه یا ظرفی که مملو از مایعات یا داروها باشد.
phialide
نوعی ساختار در شیمی یا بیولوژی که به شکل خاصی اشاره دارد.
phialine
ترکیبی که در شیمی به کار میرود و به شکل خاصی از ظرف اشاره دارد.
phialing
عمل یا فرایند پر کردن یا بستهبندی در فالات.
phialled
شکلی از فعل که به عمل پر کردن شیشهها اشاره دارد.
phiallike
اشاره به چیزی که شبیه یا مرتبط به شیشه باشد.
phialling
فایال کردن، عمل پر کردن فلاسک یا ظرفهای شیشهای برای نگهداری مایعات یا مواد شیمیایی.
phialophore
فایالوفور، ساختاری است که در پژوهشهای قارچشناسی و تولید اسپورهای غیرجنسی اهمیت دارد.
phialospore
فایالوسپور، نوعی اسپور که به صورت جوانه زدن در قارچها ایجاد میشود.
phycic
فیزیکدان، فردی که به مطالعه جلبکها و سایر گیاهان آبی میپردازد.
phyciodes
فیزیکویدس، یکی از انواع پروانهها که در زیستگاههای مختلف یافت میشود.
phycite
فیزیت به نوعی از جلبکها اشاره دارد که در محیطهای آبی رشد میکند.
phycitidae
فامیل فیکیتیده، یک خانواده از پروانهها که دارای انواع خاص و منحصر به فرد هستند.
phycitol
فیکیتول، نوعی قند که در بیوشیمی مورد استفاده قرار میگیرد.
phycochrom
فیکوکروم، رنگدانهای که در برخی جلبکها وجود دارد و رنگ آنها را تحت تأثیر قرار میدهد.
phycochromaceae
فامیل فیکوکروماسه، خانوادی از جلبکها که شامل گونههای مختلف است.
phycochromaceous
فیکوکروماسه، به موجوداتی اطلاق میشود که دارای رنگدانههای فیکوکروم هستند.
phycochrome
فیکوکروم، رنگدانهای که در فتوسنتز نقش مهمی دارد.
phycochromophyceae
فیلوکروموفیسه، گروهی از جلبکها که رنگدانههای خاصی دارند و معمولاً در آبهای شور رشد میکنند.
phycochromophyceous
فیلوکروموفیسهای، توصیفکننده جلبکهایی که از ویژگیهای خاص رنگی برخوردارند.