precounsel
پیش مشاوره، به خدمات یا مشاوره‌ای اشاره دارد که قبل از انجام اقداماتی ارائه می‌شود.
precounseled
مشاوره‌ای که به افراد قبل از رویداد یا تصمیم اتخاذ شده ارائه می‌شود.
precounseling
مشاوره مقدماتی، جلسه‌ای است که قبل از شروع مشاوره‌های اصلی برای آماده‌سازی فرد برگزار می‌شود.
precounsellor
مشاور مقدماتی، فردی است که پیش از شروع مشاوره اصلی به ارائه مشاوره‌های اولیه می‌پردازد.
precourse
دوره مقدماتی، کلاسی است که پیش از دوره اصلی برای آشنا کردن افراد با مبانی ارائه می‌شود.
precover
پوشش‌دهی، اقدامی است که برای حفاظت از اشیاء یا سطوح قبل از انجام کارهایی مانند رنگ‌آمیزی انجام می‌شود.
precovering
پوشش‌دهی مقدماتی، عملی است که قبل از شروع کار اصلی برای حفاظت از مواد انجام می‌شود.
precox
پرکوکس به شرایطی اشاره دارد که ویژگی‌های خاصی از جمله شروع زودرس دارند.
precranial
پیش‌جمجمه‌ای، نسبت به ناحیه‌ای در جلو جمجمه و همچنین به بافت‌هایی که در آنجا قرار دارند اشاره دارد.
precranially
به شیوه‌ای گفته می‌شود که در آن عمل یا رویه‌ای در منطقه پیش‌جمجمه‌ای انجام می‌شود.
precreate
به معنای ساختن یا آماده‌سازی چیزی پیش‌از ایجاد اصلی آن می‌باشد.
precreation
به عمل ایجاد چیزهایی قبل از ایجاد نهایی یا واقعی آن اشاره دارد.
precreative
به ویژگی یا اقداماتی که ممکن است قبل از فرآیند خلاقانه انجام شوند اشاره دارد.
precredit
به آماده‌سازی صورت‌حساب یا شناسایی اعمالی قبل از وقوع واقعی آن اشاره دارد.
precreditor
پیش‌طلبکار به فرد یا نهادی اطلاق می‌شود که قبل از تأسیس طلبکار اصلی حقوق و تعهداتی دارد.
precreed
پیش‌پیمان به توافق یا قراردادی اشاره دارد که شرایط و الزامات را قبل از اجرای اصلی مشخص می‌کند.
precrystalline
پیش‌بلوری به مراحل اولیه شکل‌گیری بلور اشاره دارد که تعیین‌کننده ویژگی‌های نهایی ماده است.
precritical
پیش‌انتقادی به مرحله‌ای اطلاق می‌شود که در آن تفکرات و ایده‌ها قبل از قضاوت نهایی به اشتراک گذاشته می‌شوند.
precriticism
انتقاد پیشین به ارزیابی اولیه ایده‌ها یا اثرات قبل از قضاوت نهایی اشاره دارد.
precriticize
انتقاد پیشین به معنای ارائه انتقادات و پیشنهادات قبل از بررسی نهایی است.
precriticized
پیش انتقاد شده، اشاره به وضعیتی دارد که قبل از ارائه یا انتشار، نقد یا بررسی شده است.
precriticizing
پیش انتقاد کردن، به معنای نقد و بررسی کار یا ایده‌ای قبل از انتشار یا اجرا.
precrucial
پیش حیاتی، به وضعیت‌ها یا جزئیاتی اشاره دارد که از لحاظ اهمیت باید قبل از یک تصمیم یا فعالیت مورد توجه قرار گیرند.
precrural
پیش کشاله‌ای، اشاره به ناحیه‌ای در بدن که در نزدیکی کشاله است.
precule
پیش‌سلولی، به معنای ساختار یا حالت ابتدایی قبل از رسیدن به شکلی کامل.
precultivate
پیش‌کشت، به عملیات آماده‌سازی خاک قبل از کاشت بذر اشاره دارد.
precultivated
گیاهانی که قبل از کاشت در شرایط خاصی پرورش یافته‌اند.
precultivating
فرایند پرورش دادن گیاهان یا محصولات پیش از کشت نهایی.
precultivation
فرایندهایی که برای پرورش اولیه گیاهان انجام می‌شود.
precultural
عوامل و ویژگی‌های فرهنگی که قبل از تشکیل فرهنگ خاصی وجود دارند.
preculturally
به صورت مرتبط با عوامل فرهنگی قبل از خاص شدن آنها.
preculture
مجموعه‌ای از ویژگی‌ها و عوامل فرهنگی قبل از شکل‌گیری فرهنگ کنونی.
precuneal
ناحیه‌ای در مغز که در پردازش اطلاعات فضایی و حرکتی نقش دارد.
precuneate
به ساختارهایی اشاره دارد که به ناحیه پرکوینوس مرتبط هستند.
precuneus
ناحیه‌ای از مغز که در پردازش‌های بصری و شناختی مسئولیت دارد.
precure
پیش خرید کردن، تأمین و خرید مواد یا کالاها قبل از نیاز به آنها.
precured
مواد یا کالاهایی که پیش از زمان نیاز خریداری شده‌اند.
precures
عمل پیش خرید کردن مواد یا کالا به منظور آماده‌سازی برای استفاده در آینده.
precuring
پیش‌درمان به فرایند آماده‌سازی مواد برای درمان نهایی اشاره دارد.
precurrent
پیش‌جاری به داده‌ها یا ویژگی‌هایی اطلاق می‌شود که قبل از وقوع یک رویداد در حال شکل‌گیری هستند.