prelabial
پیشلبی، مربوط به صداهای تولید شده با لبها قبل از تلفظ اصلی.
prelabor
پیشزایمانی، نشانهها و مراحل قبل از شروع زایمان.
prelabrum
پیشلب، ساختار نرم اطراف مفصل که به ثبات آن کمک میکند.
prelachrymal
پیشاشکی، مربوط به غدد یا ساختارهایی که اشک تولید میکنند.
prelacrimal
پریلاکریمال، مربوط به ناحیهای نزدیک به اشک و چشم که در تشریح آناتومیک وجود دارد.
prelacteal
پریلاکتال، مربوط به دوره قبل از تغذیه با شیر مادر.
prelanguage
پریزبان، به مهارتها و تواناییهایی اشاره دارد که قبل از شروع به صحبت کردن و زبانآموزی شکل میگیرند.
prelaryngoscopic
پریلارنگوسکوپی، مربوط به ارزیابی قبل از انجام لارنگوسکوپی، نوعی معاینه برای نای.
prelatehood
پرالتیه، موقعیتی در سیستم مذهبی که شامل مقامهای مذهبی بالاست.
prelateity
پرالتیهتی، مربوط به ویژگیها و خصوصیات مربوط به مقام پرالت.
prelateship
پریلات، مقامی مذهبی در کلیسا که به روحانیان ارشد تعلق دارد و مسئولیتهای مدیریتی کلیسا را بر عهده دارد.
prelatess
پریلاتس، عنوانی زنانه برای مقامهای مذهبی بالاتر که مسئولیتها و وظائف خاصی دارند.
prelaty
پریلاتی، سیستم یا طبقهای از مقامات کلیسا که وظایف مذهبی و مدیریتی را بر عهده دارند.
prelatial
پریلاتی، مربوط به مقامها و کارکردهای پیشوایان دینی و زندگی روحانی آنها.
prelatic
پریلاتیک، مربوط به ویژگیها یا ویژگیهای مقامات کلیسایی در نظامهای دینی.
prelatical
پریلاتیک، مربوط به وظایف و مسئولیتهای پیشوایان مذهبی در نظامهای کلیسایی.
prelatically
به طرز اسقفی؛ مرتبط با عملکرد یا ویژگیهای مربوط به مقامات مذهبی.
prelaticalness
خصوصیت یا حالت پیشلاتیک؛ مرتبط با رفتار یا ویژگیهای مقامهای مذهبی.
prelation
رابطه یا پیوند؛ نوعی ارتباط میان دو یا چند چیز.
prelatish
دارای خصوصیات یا رفتارهایی شبیه به مقامات مذهبی.
prelatism
مکتب یا نظریهای که بر قداست مقامهای مذهبی تأکید دارد.
prelatist
کسی که به پیشلاتیسم اعتقاد دارد و بر قدرت مقامات مذهبی تأکید میکند.
prelatize
پیشکشیشی کردن به معنای ساختاردهی یا مدیریت تحت سرپرستی یک مقام دینی است.
prelatry
پیشکشیشی به معنای وابستگی یا گرایش به قدرت دینی بالاتر از شعائر محلی است.
prelaunch
پیش راهاندازی به دورهای گفته میشود که قبل از رونمایی یا عرضه یک محصول صورت میگیرد.
prelaunching
پیش راهاندازی به معنای اقداماتی است که قبل از راهاندازی نهایی یک محصول انجام میشود.
prelaw
پیشحقوق به دورههای آموزشی یا برنامههایی اشاره دارد که دانشجویان را برای تحصیل در حقوق آماده میکند.
prelawful
پیشقانونی به وضعیتی اشاره دارد که قبل از تکمیل تمامی مراحل قانونی است.
prelawfully
قانونی پیش به معنای انجام عمل به گونهای است که قبل از قوانین یا دستورالعملهای رسمی در نظر گرفته شده است.
prelawfulness
قانونی پیش بودن به معنای وضعیت یا کیفیتی است که در آن یک عمل یا توافق قبل از تطبیق رسمی با قوانین جاری صورت میگیرد.
prelease
پیشانتشار به معنای ارائه یک محصول یا خدمات قبل از انتشار رسمی به عموم مردم است.
preleased
پیشانتشار شده به معنای عرضه یک محصول یا خدمات قبل از انتشار رسمی آن است.
preleasing
پیشاجاره به معنای اجاره دادن یک مکان یا فضای قبل از تاریخ رسمی در دسترس بودن است.
prelect
مقدمهگویی به معنای ارائه مقدمهای و ابتدایی درباره یک موضوع قبل از بحث گستردهتر است.
prelected
پیشسخنرانی، سخنرانی که قبل از سخنرانی اصلی انجام میشود.
prelecting
حالت فعلی پیشسخنرانی، ارائه مطالب قبل از زمان مشخص.
prelection
پیشسخنرانی، جلسه ارائه شده که قبل از رویداد اصلی صورت میگیرد.
prelector
سخنران پیشاز، فردی که قبل از رویداد اصلی سخنرانی میکند.
prelectress
سخنران پیشاز زن، زنی که به عنوان پیشسخنران فعالیت میکند.