procline
پروکلین، صفتی است که به سطح یا شیبی گفته میشود که با گرادیان مثبت یا رو به بالا قرار دارد.
proclisis
پروکلیز، به پیوستگی کلمات در زبان شناسی گفته میشود که در آن یک کلایت به کلمه قبل از خود متصل میشود.
proclive
پروکلیو، صفتی است که به شیبها یا سطوحی اشاره دارد که به سمت یک نقطه یا جهت خاص میافتند.
proclivitous
پروکلیوی، به اراضی یا سطوحی اطلاق میشود که تمایل به افول یا انحراف دارند.
proclivous
پروکلیوس، به شیبها و مناطق متمایل اشاره دارد که به سمت پایین یا سطح پایه میروند.
proclivousness
پروکلیوسنس، به حالت یا ویژگی انحراف و شیب به سمت پایین اشاره دارد.
procne
پروکنه، شخصیتی در اساطیر یونانی که به خاطر عشق و انتقام معروف است.
procnemial
پروکنمیال، اشاره به ویژگیها یا ساختارهای خاصی در زمینه زیستشناسی دارد.
procoelia
پروکولا به ناحیهای آناتومیکی خاص در بدن اشاره دارد.
procoelian
پروکولین، به مفهوم خاصی در آناتومی اشاره دارد که ویژگیهای خاصی را نشان میدهد.
procoelous
پروکولوس به استخوانهایی اشاره دارد که شکل خاصی دارند و در حرکت نقش دارند.
procoercion
پروکویشن به فرآیندهایی اشاره دارد که بر تصمیمگیری تاثیر میگذارد.
procoercive
پروکوئرسیو به معنای حمایت از استفاده از اجبار یا فشار برای رسیدن به اهداف است.
procollectivism
پروکلیکتیویسم به معنای ایمان به جمعگرایی و اهمیت برقراری منافع عمومی به جای منافع فردی است.
procollectivist
پروکلیکتیویست به معنای کسی است که از جمعگرایی حمایت میکند و به اهمیت همکاری میان افراد باور دارد.
procollectivistic
پروکلیکتیویستیک به معنای داشتن یا ترویج نظریات جمعگرایانه در زمینههای اجتماعی و اقتصادی است.
procollegiate
پروکلیگیت به معنای حمایت از دانشگاهها و آموزش عالی و ترویج فرهنگ دانشگاهی است.
procolonial
پروکلونیال به معنای حمایت از استعمار و توجیه سیاستهای استعماری است.
procombat
مبارزه حرفهای، ورزشی که در آن دو یا چند نفر به طور رقابتی با یکدیگر مبارزه میکنند، معمولاً با قوانین خاص.
procombination
ترکیب حرفهای، ادغام یا ترکیب دو یا چند عنصر به شکل موثر و کارآمد.
procomedy
کمدی حرفهای، نوعی کمدی که شامل اجراهای با کیفیت بالا و محتوای مضحک جدی است.
procommemoration
گرامیداشت حرفهای، مراسمی برای یادآوری یا تجلیل از یک رویداد یا فرد مهم.
procomment
نظر حرفهای، ارزیابی یا نظری که به طور خاص و با تخصص در یک موضوع دیگر نوشته شده است.
procommercial
آگهی تجاری حرفهای، تبلیغی که به شکل حرفهای برای ترویج یک محصول یا خدمت طراحی شده است.
procommission
کمیسیون حامی، انجمنی متشکل از افرادی که به دنبال ترویج یا حمایت از یک موضوع خاص هستند.
procommittee
کمیته حامی، گروهی از افراد که برای حمایت از یک پیشنهاد یا برنامه خاص تشکیل شدهاند.
procommunal
حامی اجتماعی، اصطلاحی برای فعالیتها و رویدادهایی که در راستای تقویت روحیه همکاری و همیاری در جامعه است.
procommunism
حامی کمونیسم، به نظریهای اشاره دارد که به ترویج مالکیت عمومی بر وسایل تولید میپردازد.
procommunist
حامی کمونیست، به فردی اطلاق میشود که از اصول و ارزشهای کمونیسم حمایت میکند.
procommunists
حامیان کمونیسم، گروهی از افراد هستند که باورهای کمونیستی را پیروی میکنند.
procommunity
پروکمونیتی به معنای همکاری و ارتباط مثبت و پشتیبانی بین افرادی است که در یک جامعه یا گروه مشترک فعالیت میکنند.
procommutation
پروکمتیشن به فرایند یا عمل ارتباط ارتباطات، به ویژه در زمینه حمل و نقل عمومی اشاره دارد.
procompensation
پروکمپنسیشن به استراتژیها و تکنیکهای پرداخت و مزایای مربوط به کارکنان اشاره دارد.
procompetition
پروکمپتیشن به رقابت سالم و مؤثر بین شرکتها به منظور بهبود کالاها و خدمات اشاره دارد.
procomprise
پروکمپریز به معنای شامل کردن یا فرایند گرد هم آوردن افراد یا اجزا برای هدف خاصی است.
procompromise
پروکمپرومیس به معنای رسیدن به توافقی است که در آن هر دو طرف بخشی از درخواستهای خود را نادیده میگیرند.
procompulsion
پروکمپولسیون، احساس قوی و اجبار به انجام عمل یا خرید چیزی به علت فشار اجتماعی یا تمایل شخصی.
proconcession
پروکنش، توافقی که به صورت موقت یا مدارایی در یک بحث یا استدلال شکل میگیرد.
proconciliation
پروکنسیلاسیون، عمل یا فرآیند رسیدن به سازش و توافق میان طرفین مختلف.