rebless
دوباره برکت دادن، به معنای دادن خوشی‌ها و نعمت‌ها به جایی یا کسی به صورت مجدد.
reblister
دوباره دچار تاول شدن، به معنای ایجاد تاول بر روی پوست به دلیل آسیب یا ضربه مجدد.
reblock
دوباره بلوک‌بندی کردن، به معنای مسدود کردن مجدد یک مسیر یا جلوگیری از دسترسی به آن.
rebloom
دوباره شکوفا شدن، به معنای بازگشت گل‌ها به حالت شکوفایی بعد از گذشتن از یک دوره.
rebloomed
دوباره شکوفا شدن، به معنای لجظه‌ای که گیاهان یا گل‌ها دوباره شروع به شکوفا شدن می‌کنند.
reblooming
فرایند دوباره شکوفا شدن، به معنای زمانی است که گیاهان یا گل‌ها در مورد دوام شکوفایی دوباره فعال شوند.
reblooms
دوباره شکوفا شدن به معنی شکفتن یا به بار نشستن مجدد گیاهان پس از مرحله‌ای از شکوفایی است.
reblossom
دوباره شکوفا شدن به معنای شکفتن یا شکوفا شدن مجدد، معمولاً اشاره به زمان‌هایی دارد که گیاهان بعد از شرایط نامساعد باز هم شکوفا می‌شوند.
reblot
دوباره پاک کردن به معنای استفاده از کاغذ یا پارچه برای جذب مایعات یا لکه‌ها از روی سطوح است.
reblow
دوباره باد کردن به معنای دمیدن هوای بیشتری به داخل شی‌ای مانند بادکنک یا سوت است.
reblown
دوباره باد خورده، توصیف حالتی است که در آن جریان هوا یا نیرویی باعث می‌شود که چیزی دوباره به حرکت درآید.
reblue
دوباره آبی کردن به معنای اضافه کردن رنگ آبی به چیزی است که از رنگ واقعی خود کمرنگ شده یا تغییر کرده است.
rebluff
دوباره فریب دادن، به خصوص در شرایطی که قبلاً فریبی انجام شده است.
reblunder
دوباره مرتکب اشتباه شدن، به ویژه در اعمال یا گفتار.
reboant
زنده و طنین‌انداز، به ویژه در زمینه صدا یا محیط.
reboantic
طبیعتی که از طنین و زندگی سرشار است، به ویژه در هنر و ادبیات.
reboast
به طور مکرر و اغراق‌آمیز درباره دستاوردهای خود سخن گفتن.
reboation
دوباره به وجود آمدن یا بازگشتن و برگزاری یک رویداد یا سنت.
rebob
دوباره باز کردن نوار برای استفاده مجدد یا گوش دادن به آن.
reboil
دوباره به حالت جوش درآوردن مایعات.
reboiled
آب یا مایعی که دوباره به جوش آمده است.
reboiler
دستگاهی که برای دوباره جوشاندن مایعات استفاده می‌شود.
reboiling
عمل دوباره جوشاندن مایعات.
reboils
عمل دوباره جوشیدن مایعات.
reboise
دوباره جنگلی کردن، فرآیند کاشت درختان در مناطقی که قبلاً درختان آنها بریده شده‌اند.
reboisement
دوباره جنگلی کردن، فرآیند کاشت درختان جدید به منظور بازیابی جنگل‌ها.
reboke
دوباره بازخوانی کردن، به معنای بازبینی یا اصلاح یک متن یا سند.
rebold
دوباره پررنگ کردن، به معنای تغییر حالت متن به شکل پررنگ برای جلب توجه.
rebolera
رقص ربولرا، یک نوع رقص سنتی که در جشن‌ها و مراسم خاص اجرا می‌شود.
rebolt
دوباره بولت کردن، به معنای محکم کردن دوباره قسمت‌های مختلف یک سازه یا دستگاه با استفاده از پیچ.
rebone
دوباره شکل دادن یا تغییر دادن شیء به منظور بهبود ظاهر یا وضعیت آن.
rebop
دوباره تنظیم یا تفسیر یک قطعه موسیقی به شیوه‌ای متفاوت.
rebops
تنظیم‌های جدید یا تفسیرهای جدیدی از موسیقی قبلی.
reborrow
دوباره قرض گرفتن یک شیء، عمدتاً کتاب، پس از بازگرداندن آن.
rebosa
نوعی پوشش یا پارچه که برای جلوگیری از تابش خورشید استفاده می‌شود.
reboso
لباس یا پارچه‌ای زینتی که به‌ویژه در لباس‌های سنتی کاربرد دارد.
art is long
عبارتی که نشان‌دهنده این است که آثار هنری ممکن است مدت طولانی باقی بمانند، در حالی که عمر انسان کوتاه است.
life is short
بیان تقدیر از زندگی و یادآوری اینکه زمان زندگی محدود است.
awg a whale of a —
یک عبارت یا اصطلاح که نشان‌دهنده چیزی بزرگ، شگفت‌انگیز یا چشم‌گیر است.
awg a whale of a
چیزی که بسیار بزرگ، مهم یا جذاب است، معمولاً برای توصیف یک تجربه یا رویداد به کار می‌رود.