rethread
دوباره نخ کردن، به ویژه در مورد وسایل یا ابزارهای مکانیکی.
rethreaded
دوباره نخ شده، به معنای آنکه ماده یا شیء دوباره نخ شده است.
rethreading
دوباره نخ کردن، فرایند و عمل نخ کردن مجدد یک شیء.
rethreads
دوباره نخ کردن به معنای استفاده از نخ جدید برای ترمیم یا تکمیل دوخت‌هایی است که قبلاً انجام شده‌اند.
rethreaten
دوباره تهدید کردن به معنای تهدید کردن کسی است که قبلاً تهدید شده است.
rethresh
دوباره ترو خشک کردن به معنای پردازش مجدد محصولات زراعی برای جداسازی دانه‌ها است.
rethresher
دستگاه دوباره ترو خشک کن به دستگاهی گفته می‌شود که برای پردازش مجدد محصولات زراعی و جداسازی دانه‌ها استفاده می‌شود.
rethrill
دوباره هیجان‌زده کردن به معنای ایجاد حس هیجان دوباره برای افراد است.
rethrive
دوباره رشد کردن به معنای بازگشت به حالت سالم و سرزنده است.
rethrone
بازگرداندن به تخت، به معنای برگرداندن یک پادشاه یا حاکم به مقام و منصب خود است.
rethrow
پرتاب مجدد، به معنای پرتاب چیزی که قبلاً پرتاب شده است، اما با هدف درست یا از زاویه درست.
rethrust
بازگرداندن، به معنای دوباره فرو بردن یا قرار دادن چیزی در موقعیت قبلی خود.
rethunder
تکرار صدای رعد، به معنای شنیدن دوباره صداهای رعد و برق بعد از بار اول.
retial
فرایند مرتبط با خرده‌فروشی یا تولید در مقیاس کوچک که معمولاً برای کنترل کیفیت و توزیع مورد استفاده قرار می‌گیرد.
retiary
مرتبط با آموزش حرفه‌ای یا آموزشی که در زمینه‌های مشخص و تأثیرگذار کاربردی است.
retiariae
رتیاریه‌ها، در روم باستان، جنگجویانی بودند که با استفاده از توری برای مبارزه می‌پرداختند.
retiarian
رتیاریان، افرادی هستند که به شکار در زیر آب و استفاده از ابزارهایی مثل تور می‌پردازند.
reticella
رتی‌سلا، نوعی لچک ظریف و پیچیده است که به طور سنتی با دست بافته می‌شود.
reticello
رتی‌چلو نوعی لچک بسیار ظریف است که به آن طرح‌های پیچیده‌ای تزئین شده است.
reticency
عدم ابراز، نوعی رفتار محافظه‌کارانه در ابراز احساسات یا نظرات.
reticencies
عدم ابرازها، جمع کلمه‌ای که به محدودیت در بیان احساسات یا نظرات اشاره دارد.
reticently
به طور محتاطانه یا با احتیاط صحبت کردن یا عمل کردن، معمولاً به معنای عدم تمایل به ابراز نظر یا احساسات.
reticket
دوباره صادر کردن بلیت، معمولاً به منظور اصلاح یا به‌روزرسانی اطلاعات سفر.
reticulary
به شیوه‌ای بیان می‌شود که شامل الگو یا طرح شبکه‌ای باشد.
reticularia
جنس از قالب‌های لجن که در زمین‌های مرطوب و تاریک رشد می‌کند.
reticularian
موجوداتی که به ساختار یا ویژگی‌های شبکه‌ای مربوط می‌شوند.
reticularly
به شیوه‌ای که شبیه به ساختار یا الگوی شبکه‌ای باشد.
reticulately
به طور شبکه‌ای، در حالتی که پیوندها یا الگوها به صورت شبکه‌ای دیده می‌شوند.
reticulatocoalescent
فرایند یا حالتی که در آن ذرات کوچک به طور شبکه‌ای به یکدیگر متصل می‌شوند و یک ساختار بزرگتر را تشکیل می‌دهند.
reticulatogranulate
بافت یا خصوصیاتی که شامل دانه‌های کوچک در یک الگوی شبکه‌ای است.
reticulatoramose
ساختاری که شامل الگوهای شبکه‌ای و لانه‌دار باشد.
reticulatovenose
الگو یا بافتی که شامل رگ‌ها و شبکه‌های برداشت بر روی یک سطح باشد.
reticuled
مسخره شدن یا به تمسخر گرفتن، به ویژه به دلیل تفاوت یا نقص.
reticuli
رتیكولی، به مجموعه‌ای از ستاره‌ها اطلاق می‌شود که الگوی خاصی را تشکیل می‌دهند.
reticulitis
رتیكولیت، التهاب بافت رتیكولار بدن است که معمولاً باعث درد و ناراحتی می‌شود.
reticulocytic
رتیكولوسیتی، به سلول‌های خونی نوزاد اشاره دارد که در فرآیند تولید گلبول‌های قرمز نقش دارند.
reticulocytosis
رتیكولوسیتوز به افزایش تعداد رتیكولوسیت‌ها در خون گفته می‌شود که ممکن است به دلایل مختلفی ایجاد شود.
reticuloramose
رتیكولاراموز به ساختار خاصی اطلاق می‌شود که در بافت‌های زیستی و خصوصیات تصفیه‌ای نقش دارد.
reticulosa
رتیكولوسا نام خانواده‌ای است که شامل انواع مختلفی از سلول‌ها می‌شود.
reticulose
رتیکولوز یک ساختار در بافت گیاهی است که به شکل شبکه‌ای موجود است و در انتقال مواد و ارتباطات سلولی نقش دارد.