reticulovenose
رتیکولوونوز به نوعی از ساختارها یا الگوها اشاره دارد که در سیستمهای عروقی و بیولوژیکی دیده میشود.
retier
به معنای بازسازی یا ترتیب جدید دادن به چیزی است.
retill
به معنای شخم زدن مجدد زمین برای بهبود وضعیت خاک و آمادهسازی برای کشت است.
retimber
به معنای تعویض یا نوسازی تیرکهای چوبی در سازهای برای بهبود استحکام و کارایی است.
retimbering
فرآیند نوسازی تیرکهای چوبی در یک سازه به منظور بهبود استحکام و ایمنی است.
retin
رتین، لایهای نازک و حساس که در جدار چشم قرار دارد و وظیفه انتقال تصاویر به مغز را دارد.
retinacula
رتینکولا، ساختارهایی در بدن که تاندونها را در محل خود نگه میدارند.
retinacular
رتیناکولار، صفتی که به ساختارهای نگهدارنده تاندونها اشاره دارد.
retinaculate
رتینکولار، به سیستمهایی اشاره دارد که به حفظ ساختار و ثبات کمک میکنند.
retinaculum
رتیناکولوم، یک ساختار نگهدارنده در بدن که تاندونها را در محل خود محکم میکند.
retinalite
رتینالیت، مادهای که به بهبود و سلامت بینایی کمک میکند.
retinals
رتینالها ترکیبات شیمیایی هستند که در شبکیه چشم وجود دارند و در تشکیل رنگها و پردازش تصویر مهم هستند.
retinasphalt
راتیناسفالت نوعی مواد ترکیبی است که در ساخت و ساز و خدمات راهسازی استفاده میشود.
retinasphaltum
راتیناسفالتوم نوعی مواد خاص است که در کاربردهای صنعتی و ساختمانی به کار میرود.
retincture
رتینکتور فرآیندی برای تصفیه و بهینهسازی نمونهها در آزمایشگاهها است.
retinene
رتینن یک ترکیب شیمیایی است که در شبکیه چشم وجود دارد و در بینایی مؤثر است.
retinenes
رتیننها ترکیبات شیمیایی هستند که در پردازش تصویر و بینایی نقش دارند.
retinerved
رتینروید، اصطلاحی در زیستشناسی که به شرایط یا ویژگیهایی از بافتهای وابسته به شبکیه اشاره دارد.
retinge
دوباره رنگآمیزی کردن، به معنای اضافه کردن رنگ به یک شیء یا سطح برای بهروزرسانی آن.
retinged
واژهای که به حالت یا وضعیت شیء اشاره دارد که دوباره رنگ آمیزی شده است.
retingeing
فرآیند دوباره رنگآمیزی چیزی، به خصوص در هنر یا طراحی.
retinian
مرتبط با شبکیه، قسمتی از چشم که مسئول پردازش نور و ایجاد تصویر است.
retinic
مرتبط با ترکیباتی که به شبکیه یا پروسههای بینایی مربوط میشود.
retinispora
رتینیسپورا، نوعی درخت سوزنیبرگ از خانواده سیسپیرس، که بیشتر در مناطق کوهستانی رشد میکند.
retinite
رتینیت؛ نوعی ماده معدنی که به خاطر خاصیتهای منحصربهفردش معروف است و در برخی سنگها یافت میشود.
retinites
رتینیتها؛ مجموعهای از مواد معدنی که به لحاظ خواص و ترکیب شیمیایی به یکدیگر مرتبط هستند.
retinize
رتینی کردن به معنای پوشش دادن سطح با یک لایه محافظ است.
retinker
دوباره تعمیر کردن یا تنظیم مجدد یک وسیله برای بهبود عملکرد آن.
retinned
عملیاتی که در آن سطح یک شی به قلع پوشش داده میشود تا از زنگزدگی و خوردگی محافظت کند.
retinning
عمل بازسازی روکش قلع بر روی ظروف فلزی به منظور افزایش عمر و عملکرد آنها است.
retinochorioid
لایهای در چشم که شامل عناصر رتین و چوریوئید است و نقش مهمی در بینایی دارد.
retinochorioiditis
التهاب در بافتهای رتین و چوریوئید چشم که میتواند باعث مشکلات بینایی گردد.
retinols
فرمهای مختلف ویتامین A که در محصولات مراقبتی پوست به کار میروند.
retinopapilitis
التهاب در ناحیه دیسک اپتیک که میتواند به مشکلات بینایی منجر شود.
retinophoral
ساختار مرتبط با ریتینوپاتی و ادغام آن با عملکردهای بینایی.
retinophore
ساختاری در برخی از موجودات دریایی که به بینایی کمک میکند.
retinoscope
ابزاری برای اندازهگیری و ارزیابی بینایی با استفاده از نور.
retinoscopy
فرایندی برای ارزیابی کیفیت بینایی با بررسی بازتاب نور از شبکیه.