retrorectal
فضای رتروکتال فضایی در پشت راست روده است که در جراحیهای پزشکی و آناتومی اهمیت دارد.
retroreflection
بازتاب که با استفاده از مواد خاص امکان دیدن شیء در شب و یا شرایط نوری ضعیف را فراهم میآورد.
retrorenal
فضای آناتومیک که شامل ساختارهای پشت کلیه میشود.
retrorsely
به معنای رشد یا حرکت به سمت عقب یا معکوس.
retrospectiveness
بازنگری یعنی توانایی ارزیابی و درک یک واقعیت یا رویداد پس از وقوع آن.
retrospectivity
بازنگری به معنای نگاهی به گذشته برای استخراج دادهها یا درسها از آن است.
retrosplenic
رترواسپلنیک به وضعیتی اشاره دارد که با طحال و ساختارهای مربوطه در ارتباط است.
retrostalsis
رتروستالس به حرکتی در دستگاه گوارش اطلاق میشود که به سمت عقب انجام میگیرد.
retrostaltic
رتروستالتیک به حرکات غیرعادی در دستگاه گوارش اشاره دارد که ممکن است به منظور کنترل جریان مواد غذایی باشد.
retrosusception
رتروسوسپشن به عارضهای در رودهها اشاره دارد که در آن بخشی از روده به عقب برمیگردد یا تا میشود.
retrot
رترُت، به معنای مرتبط با یا یادآور طراحی یا سبکهای گذشته است.
retrotarsal
رترُتارسل، به ناحیهای در پا اشاره دارد که در آن مفاصل عقب پا قرار دارد.
retrotemporal
رترُتِمال، به ناحیهای در پشت استخوان زمانه اشاره دارد.
retrothyroid
رترُتِرُید، به ناحیهای در پشت غده تیروئید اشاره دارد.
retrotympanic
رترُتیمپانیک، به ناحیهای در پشت پرده گوش اشاره دارد.
retrotransfer
انتقال معکوس، فرآیند جابجایی ژنها به عقب در زنجیرههای ژنتیکی است.
retrotransference
انتقال معکوس، احساسی است که از تجربیات گذشته درمانگر بر بیماران تأثیر میگذارد.
retrouss
بینی معکوس به بینیای گفته میشود که نوک آن به سمت بالا متمایل است.
retroussage
جمع کردن، فرآیند تغییر شکل یا تا کردن در پارچه یا لباس است.
retrovaccinate
واکسن زدن به افراد برای بیماریهایی که دیگر شایع نیستند.
retrovaccination
واکسیناسیون معکوس، فرآیند تجویز واکسن برای جلوگیری از بازگشت بیماریها است.
retrovaccine
واکسن رترو، نوعی واکسن است که سیستم ایمنی بدن را به گونهای تحریک میکند که مانند عفونتهای گذشته عمل کند و بدن را به تولید آنتیبادیها ترغیب کند.
retroverse
رتروورس به دنیایی یا فضای خیالی اطلاق میشود که در آن اشیاء، فرهنگ یا تکنولوژیهای قدیمی دوباره مورد توجه و استفاده قرار میگیرند.
retrovert
رتروورت به معنی ترجمه یک متن به زبان اصلیاش است، فرآیندی که معمولاً در ادبیات و زبانشناسی استفاده میشود.
retrovision
رتروویژن به دیدگاه یا نگاهی اطلاق میشود که به بررسی و قدردانی از تاریخ و فرهنگ گذشته پرداخته و تأثیرات آن را در زمان حال نشان میدهد.
retroxiphoid
رتروکسیفویید به فضایی اشاره دارد که در پشت فرآیند کالیون (پایینترین قسمت استخوان سینه) واقع شده است و در پزشکی به کار میرود.
retrude
رترو کردن به عملی اطلاق میشود که در آن ساختار یا عضوی به پشت یا عقب حرکت میکند، بهویژه در زمینه دندانپزشکی و ارتودنسی.
retruded
فرو رفته، به وضعیتی اطلاق میشود که در آن چیزی به سمت داخل یا عقب حرکت کرده باشد.
retruding
فرو رفتن، به فرایند حرکت کردن به سمت داخل یا عقب اشاره دارد.
retrue
دوباره درست کردن، به معنای تنظیم دوباره یا اصلاح چیزی است.
retruse
تنظیم دوباره، به معنای اصلاح یا برگرداندن چیزی به وضعیت اولیه است.
retrusible
قابل بازگشت، به معنی این است که میتوان چیزی را به حالت قبلی برگرداند.
retrusion
فرو رفتگی، به وضعیت حرکت به سمت داخل یا عقب اشاره دارد.
retrusive
دوری یا کنارهگیری، نشاندهنده تمایل به فاصله گرفتن یا عدم تعامل نزدیک با دیگران.
retrust
دوباره به شخصی اعتماد کردن، به ویژه پس از تجربه ناپسند یا از دست دادن اعتماد.
retter
نجاتدهنده، شخصی که کمک میکند و مشکلات را حل میکند.