rhamphoid
رُهامفُد، به شکل یا ویژگیهایی اطلاق میشود که شبیه به منقار است و در توصیف برخی پرندگان یا موجودات میتواند به کار رود.
rhamphorhynchus
رُهامفُرینکُس، نوعی دایناسور پرندهای که در اوایل دوره ژوراسیک زندگی میکرد و از خانوادهٔ پداسورها محسوب میشود.
rhamphosuchus
رُهامفُسُکُس، یک خزندهٔ باستانی که به خانوادهٔ تمساحها متعلق بود و در اکوسیستمهای قدیم زندگی میکرد.
rhamphotheca
رُهامفُتِکا، لایهٔ سخت و محافظتی اطراف منقار پرندگان است که به آنها کمک میکند تا از آسیبها محافظت کنند.
rhaphae
رَهافهها، بافتها یا اتصالاتی هستند که در رشد و شکلگیری گیاهان نقش دارند.
rhaphe
رَهاپه، بافتهای پیوندی است که در بدن جانوران وجود دارد و برای اتصال ساختارهای مختلف عمل میکند.
rhaphes
رافس، نوعی گیاه است که به دلیل شکل و ساختار خاصش شناخته میشود.
rhapidophyllum
رافیدوفیلم، نوعی گیاه است که به خاطر نمای زیبایش در طراحیهای فضای سبز مورد استفاده قرار میگیرد.
rhapis
رافیس، نوعی نخل است که به خاطر قابلیتهایش در محیطهای داخلی شهرت دارد.
rhapontic
راپونتیک، یک نوع گیاه دارویی است که در طب سنتی به کار میرود.
rhaponticin
راپونتیکین، ترکیبی است که از گیاه راپونتیک استخراج میشود و دارای خواص دارویی است.
rhapontin
راپونتین یک ترکیب شیمیایی است که از گیاهان خاصی استخراج میشود و به دلیل خواص درمانیاش مشهور است.
rhapsodic
حالتِ شعف و شگفتی در بیان احساسات عمیق، به ویژه در هنر و موسیقی.
rhapsodical
وابسته به رپسود، در شعر یا موسیقی به معنای حالتی است که توصیف و بیان هیجانات رقته است.
rhapsodically
به طور رَپسودیک، با شور و شوق بیحد و مرز در بیان احساسات.
rhapsodie
قطعهای موسیقایی که شامل قسمتهای متنوع و به شدت احساسی است.
rhapsodism
حالت یا مکتب فکری در ادبیات و هنر که بر ابراز شعف و شگفتی تأکید دارد.
rhapsodistic
ویژهٔ رَپسودها، به توصیف و بیان احساسات عمیق و شگفتی اشاره دارد.
rhapsodizing
پرشور صحبت کردن، یک حالت یا احساس شگفتی و شوق را بیان کردن.
rhason
اصطلاحی که نیاز به درک فرهنگی خاص دارد.
rhatania
نوعی گیاه که در طب گیاهی شناخته شده است.
rhatikon
رهاتیکون، نوعی موسیقی یا نمایش هنری است که خصوصيات خاص خود را دارد.
rhb
Rhb، مخفف یک شرکت راهآهن مشهور در سوئیس است که به منظرههای زیبای خود مشهور است.
rhe
Rhe، اصطلاحی است در علوم که ممکن است در حوزههای مختلف به کار رود.
rheadine
رهیدین، عنصر یا مادهای است که تأثیرات زیستمحیطی قابل توجهی دارد.
rheae
رهآ، به نوعی از موجودات یا گیاهان اطلاق میشود که در طبیعت وجود دارند.
rhebosis
رهبوزیس، بیماری یا شرایط خاصی است که بر روی عملکرد بدن تأثیر میگذارد.
rheda
رهیدا، نوعی سگ که برای شکار استفاده میشود و دارای حس بویایی قوی است.
rhedae
رهیدا، اصطلاح باستانی که به تکنیکهای شکار اشاره دارد.
rhedas
رهیداها، نژادهایی که در اثر تطابق با محیطهای مختلف ویژگیهای خاصی پیدا کردهاند.
rheeboc
رهیبک، نوعی حیوان با چابکی و سرعت بالا.
rheebok
رهیبک، نوعی حیوان گیاهخوار که در علفزارها زندگی میکند.
rheen
رهین، نوعی حیوان افسانهای که در افسانهها وجود دارد.
rhegmatype
رِگما تایپ، به دستهای از ساختارهای مختلف زمینشناسی اشاره دارد که به طرق مختلفی شناسایی میشوند.
rhegmatypy
رِگما تیپی یک اصطلاح تخصصی در زمینشناسی است که به نوع خاصی از ویژگیهای ساختاری اشاره دارد.
rhegnopteri
رِگنوپتری، به گروهی از خزندگان پرنده باستانی اشاره دارد که در دورههای گذشته در کره زمین زندگی میکردند.
rheic
اقیانوس رِهیک به یک اقیانوس باستانی اشاره دارد که در دورههای گذشته وجود داشته است.