rhiptoglossa
ریفتوگلاسا، نام علمی یک نوع ماهی که دارای ویژگیهای خاصی است، به ویژه در زمینهٔ آناتومی و زیستشناسی.
rhythmicities
ریتمیک بودن، به مجموعه ی ریتمها یا الگوهای تکراری در یک بار، نوعی نظم و هماهنگی اشاره دارد.
rhythmizable
قابل ریتمیک شدن، به معنای این است که یک اثر یا کار هنری قابلیت اضافه کردن الگوهای ریتمیک را داشته باشد.
rhythmization
تنظیم ریتم به معنی ایجاد ساختار ریتمیک در موسیقی یا شعر است که عموماً شامل تکرار و الگوهای منظم است.
rhythmometer
ریتیمومتر ابزاری است که برای اندازهگیری و تحلیل ریتمها و تمپو در موسیقی یا دیگر هنرهای حرکتی استفاده میشود.
rhythmopoeia
ریتمسازی به معنای استفاده از ریتم در بیانیهها و آثار ادبی است که به آنها حالت موسیقایی میدهد.
rhytidodon
ریتیودودون یک جنس نادر از خزندگان پیشاتاریخی است که به طور خاص به اسنادی از دورههای زمینشناسی مربوط میشود.
rhytidome
ریتیودوم به لایه خارجی پوست درخت اشاره دارد که به حفاظت از بافتهای داخلی درخت کمک میکند.
rhytidosis
ریتیدوس به شرایط خاصی در پوست اطلاق میشود که ممکن است نشانههایی مانند چین و چروک یا تغییر در بافت داشته باشد.
rhytina
ریتیینا به جنس منقرضشدهای از پستانداران دریایی اشاره دارد که در تاریخ زمینشناسی زندگی میکردهاند.
rhytisma
ریتیسما به نوعی بیماری گیاهی اطلاق میشود که معمولاً به شکل لکههای تیره روی برگها ظاهر میشود.
rhizinous
ریزندار به گیاهانی اطلاق میشود که دارای ساختار ریزن هستند و معمولاً در زیستگاههای خاص رشد میکنند.
rhizocarp
ریزوکارپ، ساختاری است که در برخی گیاهان برای تولید مثل شکل میگیرد و نقش مهمی در چرخه زندگی آنها دارد.
rhizocarpean
ریز و کارپئان به ویژگیهایی اطلاق میشود که به گیاهانی با ساختار ریزوکارپ مربوط میشود.
rhizocarpic
ریزوکاپریک به خاصیتی اشاره دارد که در آن گیاهان قادر به ذخیره مواد غذایی در ریشههای خود هستند.
rhizocarpous
ریزوکاپروس به گیاهانی اطلاق میشود که ریشههای گوشتی داشته و میتوانند در شرایط نامساعدی زندگی کنند.