ribbonism
حرکتی فرهنگی یا هنری که بر استفاده و زیبایی ریبونها تمرکز دارد.
ribbonlike
شبیه به ریبون، معمولاً در اشاره به شکل یا بافت.
ribbonmaker
سازنده روبان، شخصی که روبانها را میسازد یا طراحی میکند.
ribbonman
دستیار روبان، شخصی که در نمایش یا جشنها با روبانها فعالیت میکند.
ribbonry
فروشگاه روبان، محلی که در آن انواع روبانها به فروش میرسد.
ribbonweed
ربانعلف، نوعی گیاه آبی که در آبهای کمعمق رشد میکند.
ribbonwood
چوب ربان، نوعی چوب با الگوی خاص که در صنایع دستی استفاده میشود.
ribe
ربان کردن، عمل تزئین یا طراحی با استفاده از الگوهای شبیه روبان.
ribes
ریبس، نوعی گیاه، به ویژه میوهدار که شامل انگور فرنگی و کرانبری میشود و در مناطق سرد میروید.
ribgrass
ریبگراس، نوعی گیاه که به خانوادهای از گیاهان علفی تعلق دارد و معمولاً در مکانهای مختل شده رشد میکند.
ribgrasses
ریبگراسها گیاهانی هستند که در باغها و مزارع رشد میکنند و میتوانند منبع غذایی برای حشرات باشند.
ribhus
ریبوسها، موجودات افسانهای در اساطیر هندی که به عنوان خالقان یا ماهر در ساخت و ساز شناخته میشوند.
ribibe
ریبایب، نوعی ماهی نادر که معمولاً در آبهای عمیق زندگی میکند و به خاطر رنگهای زیبا و کثرت زیبایی شناخته میشود.
ribless
بدون لبه، اشاره به طراحی یا ساختاری که فاقد لبهها یا برآمدگیهای خاصی است و به طور معمول مدرن به نظر میرسد.
riblet
ریبلت، تکه کوچکی از گوشت دنده که معمولاً در پخت و پز استفاده میشود.
riblets
ریبلتها، همان تکههای کوچک گوشت از دنده، که معمولاً به عنوان پیشغذا یا غذای اصلی عرضه میشوند.
riblike
ریبمانند، به معنای شبیه به دنده یا ساختاری که مانند دنده است.
ribonic
ریبونیک، مربوط به یا مرتبط با ریبونوکلئیک اسید یا ساختارهای مشابه.
ribonucleic
ریبونوکلئیک، مربوط به اسید ریبونوکلئیک، که ماده اصلی ژنتیک سلولها است.
ribonucleoprotein
ریبونوکلوئین پروتئینها، مولکولهایی که از RNA و پروتئین تشکیل شده و در عملکردهای سلولی نقش دارند.
ribonucleoside
ریبونوکلیوزید، نهاداری از ریبوز و یک باز نیتروژنی است که جزء ساختار RNA میباشد.
ribonucleotide
ریبونوکلئوتید، نهاداری از یک قند ریبوز، یک گروه فسفات و یک باز نیتروژنی است و جزء اصلی RNA به حساب میآید.
riboses
ریبوزها، قندهایی هستند که جزء ساختار نوکلئوتیدها میباشند و در RNA یافت میشوند.
riboso
ریبوزو، اصطلاحی در بیوشیمی است که به قندهای مشابه ریبوز اشاره دارد.
ribosomal
ریبوزومی به RNA اطلاق میشود که در ساخت پروتئینها نقش دارد.
ribosos
ریبوزوهایی که به قندهای مختلف در بیوشیمی اشاره دارند.
riboza
ریبوز، یک قند پنج کربنی است که در ساختار RNA یافت میشود.
ribozo
ریبوزو، نوعی ترکیب شیمیایی مرتبط با ریبوز است که در تحقیقات زیستی کاربرد دارد.
ribozos
ریبوزها، شکل جمع ریبوز هستند و در ساختارهای زیستی مختلف نقش دارند.
ribroast
کباب دنده، یک نوع کباب تهیهشده از دندههای گوشت که در فر یا روی آتش پخته میشود.
ribroaster
کبابپز دنده، دستگاهی است که برای تهیه کباب دنده در حجم بالا طراحی شده است.
ribroasting
کبابپزی دنده، فرآیند پخت دندهها با رعایت دما و زمان مناسب برای بهترین طعم.
ribskin
رایبزین، لایهای سخت و محافظ در اطراف دندهها در برخی از حیوانات است.
ribspare
ریباسپار، برشی از گوشت که از ناحیه پایینی دندهها تهیه میشود.
ribston
ریبستون، نوعی سیب که به دلیل طعم غنی و شیرینیاش قابل توجه است.
ribwork
کار دندهکاری، به کارهایی اطلاق میشود که در ساختارها برای تقویت و زیباسازی استفاده میشود.
ribzuba
ریبزوبا، نوعی ماهی نادر که به خاطر ظاهر خاصش مشهور است.
ric
ریک، پنیر نرم و خامهای که در بسیاری از غذاها کاربرد دارد.
ricardianism
ریگاردیانیسم، مجموعهای از نظریههای اقتصادی است که به نام دیوید ریکاردو نامگذاری شده و بر اساس آن، تجارت بین کشورها برای هر دو طرف مفید است.
ricardo
دیوید ریکاردو، اقتصاددان و نویسندهٔ بریتانیایی قرن نوزدهم، با نظریههایی دربارهٔ مزیت نسبی و اجاره مشهور است.