rudolphus
رودولفوس، نامی تاریخی که معمولاً در متون قدیمی و قرون وسطی به کار میرفته است.
rudous
رودوس، اصطلاحی که به رفتار یا چیزی غیر مؤدبانه اشاره دارد.
ruefulness
احساس پشیمانی و ناراحتی به دلیل اشتباهات یا فرصتهای از دست رفته.
ruely
نوعی ویژگی گیاهان که به سختی و تحمل شرایط نامساعد اشاره دارد.
ruelike
شبه واژهای که به ساختار یا ویژگیهای خاص و خاصی اشاره دارد.
ruelle
به معنای کوچه یا خیابان باریک در مناطق شهری که معمولاً دارای ویژگی تاریخی است.
ruellia
کلمهای برای اشاره به نوع مشخصی از گیاهان گلدار که متعلق به خانواده آکوائیست هستند.
ruen
اصطلاحی غیررایج که به صدای خاص یا مهمّ اشاره دارد.
ruer
به معنای شخصی که حکمرانی میکند یا اداره یک منطقه را به عهده دارد.
ruers
حاکم، فردی که بر سرزمین یا گروهی سلطنت یا حکومت میکند.
ruesome
ترسناک و دردناک، توصیف چیزی که احساس ترس یا ناامیدی میکند.
ruewort
گیاهی دارویی که معمولاً برای تسکین دردها استفاده میشود.
rufescence
رنگ سرخ یا مایل به قرمز، عمدتاً در توصیف رنگدانههای طبیعی.
ruffable
نرم و لطیف، بهخصوص در مورد پارچه یا انواع دیگر مواد.
ruffer
خشن تر و ناهموارتر از حد معمول.
ruffiandom
کیفیت یا حالت داشتن رفتارهای خشن و خلاف قانون.
ruffianhood
حالت یا شرایط زندگی به عنوان یک خشن یا آدم خلاف.
ruffianish
دارای رفتار یا خلق و خوی خشن و قانونشکن.
ruffianize
رفیقکردن، به حالت افرادی با رفتارهای خشن و تهاجمی درآمدن، مخصوصاً در زمینه اجتماعی یا فرهنگی.
ruffianly
رفیقگونه، با صفات و رفتارهایی که معمولا خشن و تهاجمی هستند.
ruffianlike
شبیه رفیق، در رفتار و خصوصیات به افرادی که خشن و مشکلساز هستند، شباهت دارد.
ruffiano
عنوانی برای شخصی خشن و مشاغل به اصطلاح شرورانه، به طور غیررسمی.
ruffin
شخصی که به خاطر رفتار ناپسند و خشنش مورد انتقاد قرار میگیرد.
ruffleless
بدون چروک، به معنی صاف و بدون تزیینات ریز.
rufflement
چروکسازی، به معنی ایجاد چین و چروکهایی در پارچه یا مادهای است که میتواند به تزئین یا طراحی کمک کند.
ruffler
چروکساز، ابزاری در خیاطی است که برای ایجاد چین در پارچهها استفاده میشود.
rufflers
چروکسازها، ابزاری هستند که در خیاطی برای تولید چینها در پارچه ها به کار میروند.
ruffly
چروکدار، به معنی دارای چین و چروکهای زیبا یا شیک.
rufflike
شبیه به چروکدار، به معنای داشتن ویژگیها یا ظاهری مشابه با چینها.
ruffliness
چروکداری، به حالت یا کیفیت داشتن چین و چروکهایی در پارچه یا مادهای اشاره دارد.
ruffmans
روفمنها، یک نوع ماهی از خانواده خاصی هستند که معمولا در آبهای شیرین زندگی میکنند و به خاطر رنگها و شکلهای خاص خود شناخته میشوند.
ruficarpous
روفیکارپوس، نامی است که به برخی از گیاهان داده شده است که دارای شاخههای قرمز رنگ هستند و ممکن است در شرایط خاصی رشد کنند.
ruficaudate
روفیکاوداته به پرندگانی اطلاق میشود که دارای دمی قرمز رنگ هستند و ویژگیهای خاصی در زیستگاه خود دارند.
ruficoccin
روفیکوچین، نام سوسکی است که معمولاً در باغها زندگی میکند و دارای رنگهای خاص و قابل شناسایی است.
ruficornate
روفیکورناته به یک گونه حشره یا موجودات دیگر با ویژگی خاصی از شاخهای قرمز اشاره دارد.
rufigallic
اسید روفیگالیک، نوعی اسید است که در بعضی از گیاهان به چشم میخورد و در تحقیقات علمی اهمیت دارد.
rufoferruginous
رنگی که به رنگ زنگاری متمایل است و به طور خاص به جانداران و گیاهان اشاره دارد که تمایل به رنگ قرمز مایل به قهوهای دارند.