safranophil
سافرانوفیل، کسی که به زعفران و محصولات مرتبط با آن علاقه دارد.
safranophile
سافرانوفیل به فردی اطلاق می‌شود که به زعفران علاقه دارد و آن را در آشپزی و دیگر زمینه‌ها استفاده می‌کند.
safrol
سافرل یک ترکیب شیمیایی است که عمدتاً در روغن ساسافراس وجود دارد و در صنایع مختلف به کار می‌رود.
safrole
سافره نوعی ترکیب آلی است که به عنوان یک فنول‌پروپن شناخته می‌شود و در برخی کاربردها مورد توجه قرار گرفته است.
safroles
سافره‌ها ترکیباتی هستند که در تولید عطرها و سایر محصولات معطر به کار می‌روند.
safrols
سافرل‌ها انواع مختلفی از ترکیبات شیمیایی هستند که می‌توانند در پروژه‌های تحقیقاتی مورد بررسی قرار گیرند.
saft
سَفت به یک نوع آبمیوه یا شربت که از میوه‌ها تهیه می‌شود اطلاق می‌شود.
saftly
به آرامی و با احتیاط، بدون ایجاد خطر یا آسیب.
sagaciate
نمایش درک عمیق یا قضاوت درست.
sagaciously
به طور بصیرت‌آمیز و با حکمتی که بستگی به تجربه دارد.
sagaciousness
حکمت و درکی که ناشی از تجربه است.
sagacities
حکمت‌ها و دانش‌های ویژه که معمولاً به تجربه یا بینش اشاره دارد.
sagai
نوعی زیورآلات یا نوع خاصی از تزئینات فرهنگی.
sagaie
سگی روایتی داستانی یا حماسی است که معمولاً به وقایع تاریخی یا اسطوره‌ای می‌پردازد.
sagaman
سگامان به معنای فردی عاقل و داناست که راهنمایی‌های معقول و پندآموز ارائه می‌دهد.
sagamen
سگامن‌ها به معنای گروهی از افراد عاقل هستند که حکمت و تجربیات خود را منتقل می‌کنند.
sagamite
سگامیت به معنای عنصر یا قطعه‌ای نادر از ادبیات یا هنر است که ارزش و زیبایی خاصی دارد.
sagan
ساگان به عنوان یک دانشمند و نویسنده به خاطر نظرات و نظریه‌هایش در مورد کیهان شناخته می‌شود.
saganash
سگنش به معنای یک مفهوم یا ایده کلیدی در یک جامعه یا فرهنگ خاص است.
saganashes
سگناش، نوعی ماهی که عمدتاً در آب‌های شیرین زندگی می‌کند، از خانواده‌ای از ماهیان است که ویژگی‌های خاص خود را دارند.
sagapen
ساگاپن، اصطلاحی است که به طور خاص در متون قدیمی و تاریخی به کار می‌رود.
sagapenum
ساگاپنم، نوعی ادویه است که در آشپزی به عنوان طعم‌دهنده به کار می‌رود.
sagathy
ساگاتی، به معنای انجام کارهایی سرگرم‌کننده و بازیگوشانه است.
sagbut
ساگ‌بوت، سازی است که به عنوان یکی از سازهای بادی برنجی در موسیقی کلاسیک به کار می‌رود.
sagbuts
ساگ‌بوت‌ها، جمع سازهای بادی برنجی هستند که در موسیقی کلاسیک و اورکسترها به کار می‌روند.
sagebrusher
سَیج بَرشَر، نوعی گیاه متعلق به خانوادهٔ Asteraceae است که در مناطق خشک و بیابانی رشد می‌کند.
sagebrushes
سَیج بَرش‌ها، چندین نوع گیاه از جنس Artemisia هستند که معمولاً در مناطق خشک و بیابانی رشد می‌کنند.
sagebush
سَیج بوش به نوعی از گیاهان اشاره دارد که اغلب در آب و هوای خشک رشد می‌کنند.
sageer
سَجیئر به معنی خاصی در دیکشنری فارسی وجود ندارد و به صورت نادر استفاده می‌شود.
sageleaf
برگ سَیج به برگ‌های گیاه سَیج اطلاق می‌شود که در غذاها و داروها به کار می‌روند.
sagene
سَگِن به عنوان یک اصطلاح علمی در توصیف گروهی از موجودات مورد استفاده قرار می‌گیرد.
sageness
سگننس به معنای حکمت و درک عمیق مسائل و توانایی قضاوت صحیح است.
sagenesses
جمع واژه سگننس، به مجموعه ویژگی‌های حکمت و درک عمیق اطلاق می‌شود.
sagenite
سگنیت یک نوع کانی است که غالباً در ارتباط با کوارتز و به دلیل ویژگی‌های خاصش مورد مطالعه قرار می‌گیرد.
sagenitic
سگنیتیک به ویژگی‌ها یا ترکیبات مرتبط با سگنیت اطلاق می‌شود.
sager
سگر به معنی فردی باهوش و عاقل است.
sageretia
سگرتیا یک جنس از گیاهان است که بیشتر در آسیا رشد می‌کند و دارای ویژگی‌های خاصی است.
sagerose
سگرنوز، نوعی گیاه که معمولاً دارای گل‌های صورتی و برگ‌های سبز است.
sageship
خلوص به معنای حکمت و فهم عمیق، درک درست از زندگی.
sagesse
حکمت به معنای دانش عمیق و نظری درباره زندگی.