semicaricatural
نیمه‌کاریکاتوری، به معنای شیوه‌ای هنری که ویژگی‌های کاریکاتوری را به شکلی ملایم و جذاب ارائه می‌دهد.
semicartilaginous
نیمه‌غضروفی، به ساختارهایی اشاره دارد که ترکیبی از بافت‌های غضروفی و دیگر بافت‌ها هستند.
semicarved
نیمه‌حکاکی، به محصولاتی که به صورت ناقص یا جزئی حکاکی شده‌اند، اشاره دارد.
semicastrate
نیمه‌خنثی‌سازی، به معنی عملی که در آن بخشی از عملکرد تولید مثل کاهش می‌یابد، بدون خنثی‌سازی کامل.
semicastration
نیمه‌خنثی‌سازی، فرآیند یا عمل کاهش توانایی تولید مثل بدون خنثی‌سازی کامل.
semicatalyst
سریع‌کننده نیمه، ماده‌ای است که در سرعت بخشیدن به واکنش‌های شیمیایی نقش دارد اما خود به طور کامل مصرف نمی‌شود.
semicatalytic
نیمه‌کاتالیستی به شیوه‌ای یا فرآیندی اشاره دارد که در آن سرعت واکنش افزایش می‌یابد اما ماده‌ای کاملاً مصرف نمی‌شود.
semicathartic
نیمه‌کاتارسی به حالتی اشاره دارد که احساسات را آزاد می‌کند ولی به طور کامل روان‌شناختی پاکسازی نمی‌کند.
semicatholicism
نیمه‌کاتولیک به نظامی اعتقادی اشاره دارد که در آن عناصر کاتولیک به صورت جزئی متناظر است.
semicaudate
نیمه‌دم‌دار به بخشی از مغز اشاره دارد که در بسیاری از عملکردهای عصبی تأثیر دارد.
semicelestial
نیمه‌آسمانی به اشیاء یا موضوعاتی اشاره دارد که بین زمین و آسمان قرار دارند.
semicell
نیم‌سلول، ساختاری در سلول‌ها که به طور انتخابی به برخی مواد اجازه عبور می‌دهد.
semicellulose
نیم‌سلولز، ترکیب کربوهیدراتی در دیواره‌های سلولی است که در گیاهان یافت می‌شود.
semicellulous
نیم‌سلولز، موادی که برخی از خواص سلولز را دارند ولی به طور کامل از آن تشکیل نشده‌اند.
semicentenary
نیم‌قرن، علامت‌گذاری یک دوره زمانی پنجاه ساله.
semicentenarian
نیم‌قرنی به فردی اطلاق می‌شود که سن او به پنجاه سال رسیده است.
semicentenaries
نیم‌قرن‌ها به جشن‌ها یا رویدادهایی اطلاق می‌شود که پنجاه سالگی را گرامی می‌دارند.
semicentennial
سالگرد پنجاه سال، به جشن‌های مربوط به پنجاهمین سالگرد وقوع یک رویداد اطلاق می‌شود.
semicentury
نیم قرن، به مدت پنجاه سال اشاره دارد.
semicha
سمیکا، به نوعی از هنر یا طراحی خاص اشاره دارد.
semichannel
سمیشنال، به نوعی از کانال‌های صوتی یا تصویری اشاره دارد.
semichaotic
سمیکاوتیک، به حالتی اشاره دارد که برخی از ویژگی‌های بی‌نظمی را دارد اما هنوز قابل کنترل است.
semichaotically
به طور سمیکاوتیک، به نحوی بی‌نظمی یا عدم ترتیب در رفتار یا سازماندهی اشاره دارد.
semichemical
فرآیند یا متدی که شامل ترکیبی از روش‌های شیمیایی و مکانیکی باشد.
semichemically
به صورت نیمه شیمیایی، روش یا فرایندی که ترکیبی از شیمی و مکانیک را به کار می‌گیرد.
semicheviot
نوعی پارچه پشمی که نیمه‌چیووت نامیده می‌شود و معمولاً در لباس‌های گرم استفاده می‌شود.
semichevron
الگوی نیمه‌چروانی که معمولاً در طراحی‌های مد استفاده می‌شود و به صورت یک خط مایل است.
semichiffon
نوعی پارچه سبک و شفاف که معمولاً در دوخت لباس‌ها به کار می‌رود.
semichivalrous
رفتاری که نشانه‌هایی از شجاعت مردانه را دارد اما با استانداردهای امروزی همخوانی ندارد.
semichoric
نوعی فرم موسیقی که خصوصیات کرال و سولو را ترکیب می‌کند.
semichorus
به گروهی از خوانندگان که بخشی از یک ترکیب بزرگتر را تشکیل می‌دهند اطلاق می‌شود.
semichrome
رنگی که به شکل نیمه‌ای از یک رنگ تیره‌تر یا روشن‌تر استفاده می‌شود.
semicyclic
ساختار یا الگویی که شباهت به چرخه دارد اما کاملاً کامل نیست.
semicycloid
یک منحنی ریاضی که حاصل حرکت یک نقطه روی دایره متحرک است.
semicylindric
شکلی که مشابه استوانه است اما تنها بخش یا نیمه‌ای از آن را نشان می‌دهد.
semicylindrical
ساختار یا شکلی شبیه به نیم‌سیلندر که به طور معمول در معماری یا مهندسی استفاده می‌شود.
semicynical
نظری که همزمان هم کنایه‌آمیز و هم جدی است.
semicynically
به صورت نیش‌دار و کنایه‌آمیز.
semicircled
چیده شده به شکلی که یک نیم‌دایره را شکل دهد.
semicircularity
خصوصیت یا حالت نیم‌دایره‌ای.