syconid
سایکونید، نوعی اسفنج که دارای ساختار بدنی خاصی است و شامل یک سری کانالهای آب است که برای تغذیه و تنفس کار میکنند.
syconidae
خانوادهای از اسفنجها که شامل انواع مختلفی از سایکونیدها میشود و نقش مهمی در اکوسیستمها دارد.
syconoid
ساختار بدنی اسفنج که در آن آب به طور مؤثری از طریق کانالهای داخلی و غیره عبور میکند.
syconus
جنسی از اسفنجها که در محیطهای دریایی زندگی میکنند و شامل گونههای مختلفی است.
sycophancies
تملق به معنای زبانی است که برای جلب نظر و توجه دیگران و کسب منفعت استفاده میشود.
sycophantical
رفتاری که به طور مکرر نشاندهنده تملق و مدح غیرصادقانه است.
sycophantically
چاپلوسانه، به معنای رفتار یا سخن گفتن به شیوهای که نشاندهنده نفعطلبی یا نارضایتی بیخود باشد، معمولاً به منظور جلب توجه یا رضایت دیگران.
sycophantish
چاپلوسانه، توصیف رفتار یا صفاتی که نشاندهنده گرایش به چاپلوسی و جلب رضایت دیگران باشد.
sycophantishly
چاپلوسانه، به شیوهای که شامل مدح و تمجید بیچون و چرا از کسی باشد.
sycophantism
چاپلوسپروری، رفتار یا وضعیتی که در آن افراد برای جلب توجه و رضایت مقامات، به طرز مبالغهآمیز از آنها تعریف و تمجید میکنند.
sycophantize
چاپلوسانه رفتار کردن، به معنای استفاده از تعریف و تمجید بیهوده برای رسیدن به منافع شخصی.
sycophantly
چاپلوسانه، به معنای بیان نظرات به گونهای که نشاندهنده نفعطلبی باشد.
sycophantry
تملق، رفتار یا گفتار فریبنده و رنگین به منظور جلب توجه یا رضایت دیگران.
sycoses
سیکوز، التهاب یا عفونت فولیکولهای مو که میتواند باعث تشکیل دمل شود.
sycosiform
شکل یا ظاهری شبیه به سیکوز، معمولاً در ارتباط با شرایط پوست.
sicsac
سیکسک، کیسهای سنتی که معمولاً برای حمل بار مورد استفاده قرار میگیرد.
sicula
سیکولا، یک ساختار کوچک و نوکتیز در موجودات مختلف.
sicular
سیکولار، به ساختارهای خاصی در جانوران اطلاق میشود.
siculi
سیکولی، قبیلهای باستانی در سیسیل که در تاریخ و فرهنگ این منطقه تأثیرگذار بودهاند.
siculian
سیکولی، اشاره به زبان و فرهنگ متعلق به قبیله سیکولی، با تنوع کلمات و لهجه خاص خود.
sid
سید، نامی که در زبانهای مختلف و فرهنگهای گوناگون استفاده میشود و معنای خاصی دارد.
syd
سید، نامی که بهعنوان مخفف برای سیدنی یا خود بهعنوان یک نام مستقل استفاده میشود.
sidder
سیدر، به کسی اطلاق میشود که کارهای خندهدار انجام میدهد و محیط را شاداب میکند.
siddhanta
سیدهانتا، یک اصل یا دکترین در فلسفه که تأثیرات عمیقی در تاریخی از تفکرات بشر دارد.
siddhartha
سیدهارتا، شخصیت اصلی در متون بودایی که به جستجوی حقیقت و روشنفکری میپردازد.
syddir
syddir یک واژه غیررسمی که ممکن است به اشتباه استفاده شود و معنی مشخصی ندارد.
siddow
siddow اشاره به یک کلمه نامشخص یا نادرست دارد و معنای دقیقی ندارد.
siddurs
سیدور، کتاب دعا و مراحل عبادت یهودیان در مراسم مذهبی.
sideage
sideage واژهای که ممکن است به سن یا ابعاد یک قسمت خاص اشاره داشته باشد.
sidebone
sidebone بخشی از ساختار اسب که ممکن است تحت تأثیر آسیب یا بیماری قرار گیرد.
sidebones
سایدبونها، بخشهایی از مو هستند که در اطراف صورت قرار دارند و معمولاً در مدلهای خاص مو دیده میشوند.
sidebox
سایدباکس، جعبه یا محفظهای که معمولاً در کنار یک سیستم یا فضای کاری قرار دارد و اشیاء یا ابزارهای اضافی را شامل میشود.
sideburned
سایدبند یعنی داشتن موهای صورت که در دو طرف صورت رشد میکند.
sidecarist
سایدکارست به فردی اطلاق میشود که در حین سوار شدن به موتورسیکلت، در سمت معکوس سرنشین قرار دارد.
sidechair
سایدچیر، نوعی صندلی است که معمولاً در کنار صندلیهای دیگر یا میز قرار میگیرد.
sidechairs
سایدچیرها، انواع صندلیهایی هستند که معمولاً در کنار میز یا دیگر صندلیها قرار میگیرند.
sidecheck
بررسی جانبی، ارزیابی شرایط و وضعیت یک جانبه یا سمت در یک وضعیت خاص.
sidecutters
سیمبرهای جانبی، ابزاری برای برش و اصلاح سیمها و مواد مشابه.
sidedness
دوگانگی، اشاره به وجود دو یا چند سمت یا نقطه نظر در یک موضوع یا بحث.
sidedress
کوددهی جانبی، فرآیند افزودن مواد مغذی به ریشه گیاه از یک سمت.