synonymics
سینونیمیک‌ها به مطالعه و بررسی مترادف‌ها در زبان اشاره دارد.
synonymise
مترادف سازی به معنای یافتن کلمات مشابه برای یک واژه خاص است.
synonymised
مترادف‌سازی، عملی است که در آن کلمات مشابه برای یک واژه انتخاب می‌شود.
synonymising
مترادف‌سازی به فرایند انتخاب واژه‌های مشابه برای یک کلمه خاص اطلاق می‌شود.
synonymist
مرادف‌شناس، فردی که به پژوهش و تحلیل کلمات با معانی مشابه می‌پردازد.
synonymity
مرادفیت، وجود رابطه معانی مشابه بین کلمات.
synonymize
مرادف‌سازی، کمک به یافتن معادل‌های یک کلمه در زبان دیگر.
synonymized
مرادف‌سازی شده، عمل یافتن معادل‌های یک کلمه به پایان رسیده است.
synonymizing
عمل مرادف‌سازی، فرآیند جستجوی معادل‌های کلمات.
synonymously
به طور مرادف، به‌وسیله واژه‌های مشابه به یک معنی اشاره می‌کند.
synonymousness
شباهت معنایی به وضعیتی گفته می‌شود که دو یا چند کلمه یا عبارت مفهوم یکسانی دارند.
sinonism
سینونیسم به معنای بیان یک چیز به روشی است که مشابه دیگری باشد.
synonomous
هم‌معنی به کلمات یا عباراتی اطلاق می‌شود که معنای مشابهی دارند.
synonomously
به صورت هم‌معنی، به کارگیری کلمات در شرایطی که معنای مشابه دارند.
synop
خلاصه یا چکیده یک متن، که نکات کلیدی آن را بیان می‌کند.
sinoper
خلاصه یا چکیده، که معمولاً به اطلاعات اصلی و مهم اشاره دارد.
sinophile
سینوفیلی به اشخاصی اطلاق می‌شود که علاقه‌مند به فرهنگ، زبان و مردم چین هستند.
sinophilism
سینوفیلیسم به عنوان یک جنبش یا تمایل به شناخت و استقبال از فرهنگ و مردم چین تعریف می‌شود.
synophthalmia
سینوفتمان یا سینوفتالمیا به یک نقص مادرزادی اشاره دارد که در آن دو چشم به هم چسبیده‌اند.
synophthalmus
سینوفتمان یا سینوفتالموس به حالتی اطلاق می‌شود که در آن دو چشم به هم چسبیده‌اند و ممکن است منجر به مشکلات بصری شود.
sinopia
سینوپیا به رنگی قرمز مایل به قهوه‌ای اطلاق می‌شود که در نقاشی‌ها به عنوان پایة نقاشی زیرین استفاده می‌شود.
sinopias
سینوپیاها اشاره به تکنیک‌های زیرین نقاشی و رنگ‌های اصلی که ممکن است در آثار هنری استفاده شوند دارند.
sinopic
سینوپیک به معنای ارائه یک نمای کلی یا جامع از یک موضوع خاص، که می‌تواند شامل ابعاد مختلف آن موضوع باشد.
sinopie
سینوپی به یک سبک یا روش خاص در هنر یا طراحی اشاره دارد.
sinopis
سینوپیس به ویژگی‌ها یا مشخصات خاصی اشاره می‌کند که در یک زمینه خاص وجود دارد.
sinopite
سینوپیت به روش یا رویکرد خاصی که معمولاً برای حل مسائل یا چالش‌ها استفاده می‌شود اشاره دارد.
sinople
سینوپ به رنگی اشاره دارد که طرفدار طبیعت و سرسبزی است.
synopsy
سینوپسی به خلاصه‌ یا شرحی اشاره دارد که برای توضیح یک مطلب یا موضوع خاص استفاده می‌شود.
synopsic
خلاصه، به معنای ارائه توضیحات کلی و مختصر از یک موضوع یا موقعیت است.
synopsise
خلاصه کردن، یعنی بیان مطالب یا اطلاعات به صورت مختصر و جامع.
synopsised
خلاصه شده، به معنی تبدیل اطلاعات یا متون طولانی به شکل مختصر و قابل فهم تر.
synopsising
خلاصه کردن، فرآیند تبدیل اطلاعات طولانی به اطلاعات مختصر و جامع است.
synopsize
خلاصه کردن، شامل ارائه مختصر محتوا یا اطلاعات کلیدی در یک متن است.
synopsized
خلاصه شده، به معنای اینکه اطلاعات به شکل مختصر و قابل فهم ارائه شده است.
synopsizing
خلاصه‌نویسی، به معنای ارائه مختصر و مفید از محتوای یک متن یا تحقیق است.
synoptical
جامع، مربوط به خلاصه‌نویسی یا دید کلی از مطالب است.
synoptically
به طور جامع، مربوط به ارائه یا خلاصه‌نویسی است.
synoptistic
رویکرد جامع، که به مقایسه یا ارائه همزمان اطلاعات مشابه می‌پردازد.
synorchidism
سینوکلشیسم، وضعیتی پزشکی که در آن دو بیضه به هم متصل هستند.
synorchism
سینوکلشیسم به حالتی اطلاق می‌شود که بیضه‌ها به هم پیوسته‌اند.