subcaudal
زیردمی، مربوط به ناحیهای در زیر دم موجودات آبزی.
subcaudate
زیردمی، به بخش یا ناحیهای اطلاق میشود که زیر دم قرار دارد.
subcaulescent
زیر ساقهای، به گیاهانی گفته میشود که به صورت نزدیک به زمین رشد میکنند.
subcause
علت جزئی، چیزی که باعث بروز یک مشکل بزرگتر میشود.
subcauses
علل جزئی، گروهی از علل که در کنار یکدیگر به یک مشکل اصلی منجر میشوند.
subcavate
حفر کردن یا گودبرداری در زیر سطح زمین با هدف خاص مانند ساخت و ساز.
subcavity
حفره فرعی یا ثانویه در ساختارهای بیولوژیکی یا مواد.
subcelestial
مرتبط با سطح پایینتر از آسمان یا حوزههای الهی.
subcell
سلول فرعی یا ثانویه که بخشی از یک ساختار بزرگتر است.
subcellar
مرتبط با فضای زیر زمین که به تعدادی از اتاقها و فضاهای زیرین اشاره دارد.
subcellars
زیرزمینها، به بخشهای زیرین ساختمان اشاره دارد که معمولاً برای ذخیرهسازی یا استفادههای خاص به کار میروند.
subcells
زیرسلولها، به زیرمجموعههای کوچکتر سلولها اشاره دارد که در ساختار سلولی وجود دارند.
subcellular
زیرسلولی، به اجزای کوچک داخل سلول اشاره دارد که وظایف خاصی را انجام میدهند.
subcenter
زیرمرکز، به مکانی اشاره دارد که به عنوان مرکز ثانویه برای ارائه خدمات یا فعالیتها عمل میکند.
subcentral
زیرمرکزی، به ناحیهای اشاره دارد که دارای ویژگیها و فعالیتهای خاصی است و به مرکز اصلی وابسته است.
subcentrally
زیرمرکزی، به شیوهای اشاره دارد که در آن مدیریت یا فعالیتها به طور غیرمستقیم از یک مرکز انجام میشود.
subcentre
زیرمرکز، مرکزی کوچکتر که به عنوان بخشی از یک مرکز بزرگتر عمل میکند و معمولاً خدمات خاصی ارائه میدهد.
subception
زیرادراکی، فرآیندی که در آن ادراکات به طور ناخودآگاه بدون آگاهی فرد دریافت میشوند.
subcerebellar
زیرمخچه، به ناحیههای زیر مخچه اشاره دارد که نقش مهمی در پردازش حرکتی دارند.
subcerebral
زیرمغزی به نواحی یا اتصالاتی زیر قشر مغز اشاره دارد که نقش اساسی در انتقال سیگنالها دارند.
subch
زیرگروه، یک گروه چت کوچکتر در یک بستر آنلاین است که افراد برای مباحثه یا به اشتراکگذاری موضوعات خاص به آن ملحق میشوند.
subchairman
معاون رئیس، فردی که در کنار رئیس به انجام مسئولیتها و وظایف کمک میکند.
subchairmen
معاونان رئیس، افرادی هستند که تحت مسئولیت یک رئیس عمل میکنند و معمولاً در مدیریت امور مختلف به رئیس کمک میکنند.
subchamberer
معاون اتاق به فردی اطلاق میشود که در یک سازمان یا جمعیت، نقش حمایتی و مدیریتی دارد.
subchancel
قسمتی از ساختمان که به عنوان زیرمجموعه یک مکان بزرگتر شناخته میشود، معمولاً دارای ویژگیهای خاص معماری است.
subchannel
زیرکانال به نوعی کانال فرعی یا اضافی اطلاق میشود که محتوای ویژهای را ارائه میدهد.
subchannels
زیرکانالها به مجموعهای از کانالهای فرعی اشاره دارند که هر کدام محتوای خاصی را ارائه میدهند.
subchanter
معاون خواننده به فردی اطلاق میشود که در یک گروه موسیقی یا کر، در کنار خواننده اصلی به اجرای آواز میپردازد.
subchapter
زیر فصل، بخش کوچکی از یک فصل کتاب است که موضوع خاصی را بررسی میکند.
subchapters
زیر فصلها، بخشهای کوچکتر از فصلها میباشند که موضوعات خاصی را بررسی میکنند.
subchaser
زیر شکارچی، نوعی قایق جنگی است که برای جستجوی زیر دریاها طراحی شده است.
subchela
زیر چنگال، بخشی از اندامهای حرکتی در خرچنگها است.
subchelae
زیر چنگالها، جمع زیر چنگالها میباشند و معمولاً در موجودات آبزی دیده میشوند.
subchelate
زیر چلات، به ترکیبات شیمیایی اشاره دارد که خواص خاصی را برای برخی فلزات ایجاد میکند.
subcheliform
زیرچلچهای، به ساختارهایی اطلاق میشود که به نوعی به چلچراغها یا فضای زیرین مربوط میشوند.
subchief
زیررئیس، شخصی که در یک سازمان یا گروه در سطحی پایینتر از رئیس قرار دارد و به او کمک میکند.
subchiefs
زیررئیسان، جمعی از افراد که در سطوح پایینتر از رئیس قرار دارند و به او گزارش میدهند.
subchloride
زیرکلرید، به ترکیباتی گفته میشود که دارای یون کلرید با بار منفی هستند.
subchondral
زیرغضروفی، به استخوانهایی اطلاق میشود که زیر غضروف مفصل قرار دارند و به آنها کمک میکنند.