talpatate
تالپاتاته به نوعی سیب‌زمینی مخصوص نواحی گرمسیری اطلاق می‌شود.
talpetate
تالپتاته به لایه‌ای از خاک اشاره دارد که دارای مقدار زیادی مواد آلی است.
talpicide
تالیپیسید به معنی ماده‌ای است که برای نابود کردن موش‌ها به کار می‌رود.
talpid
تالیپید به گروهی از پستانداران می‌گویند که شامل چند نوع موش و موشچه می‌شود.
talpidae
تالیپیدا نام علمی برای خانواده‌ای از پستانداران که شامل موش‌ها می‌شود.
talpify
تالیفی کردن به معنای تغییر دادن یا خلق کردن به شیوه‌ای است که شبیه موش‌ها شود.
talpiform
شکل تالیفی فرم به معنی اشکالی است که به موش‌ها شباهت دارد.
talpine
تالیپین به موجوداتی اطلاق می‌شود که در محیط‌های کوهستانی زندگی می‌کنند.
talpoid
احساس سنگینی و خواب‌آلودگی ناشی از پرخوری.
talshide
هشدار یا علامتی که برای نشان دادن یک وضعیت خاص یا زمان عمل استفاده می‌شود.
taltarum
عمل یا فعالیتی خوشایند برای جشن گرفتن یا گذراندن وقت.
talter
تغییر، اصلاح یا تعدیل برنامه یا طرح‌ریزی.
talthib
حالت یا احساسی ناشی از بحث یا رقابت جدی.
taltushtuntude
شادی و خوشحالی ناشی از بودن در کنار دوستان و عزیزان.
taluche
تالوش، واژه‌ای برای توصیف یک نوع از زندگی قبیله‌ای یا روستاهایی که در آن افراد به همکاری و همیاری مشغولند.
taluhet
تالوهت، به معنای ویژگی‌ها و خصوصیات فرهنگی که نسل‌ها به ارث می‌برند.
talukdar
تالوکدار به فردی اطلاق می‌شود که مسئولیت اداره زمین و منابع را بر عهده دارد.
talukdari
تالوک‌داری به سیستمی اشاره دارد که در آن اداره و نظارت بر مناطق انجام می‌شود.
taluto
تالوتو به نقطه یا ویژگی‌ای جغرافیایی اطلاق می‌شود که دارای اهمیت خاصی است.
talweg
تالویگ خطی است که پایین‌ترین نقطه دره را مشخص می‌کند و معمولاً مسیر جریان آب در آن است.
talwood
درخت تالود، نوعی درخت است که خواص خاصی دارد و غالباً در صنایع چوبی استفاده می‌شود.
tama
تاما، یک نوع طبل سنتی است که در مراسم و جشن‌ها به کار می‌رود و نماد شادی و سرور است.
tamability
قابلیت تربیت، به ظرفیت یک موجود زنده برای تربیت و رام شدن اطلاق می‌شود.
tamable
قابل تربیت، به جانوری اطلاق می‌شود که می‌توان آن را رام کرد یا تربیت کرد.
tamableness
قابل تربیت بودن، به درجه‌ای از قابلیت یک حیوان برای تربیت و شناسایی اشاره دارد.
tamably
به طور قابل تربیت، به شیوه‌ای اشاره دارد که یک موجود زنده می‌تواند با شرایط مناسب تربیت شود.
tamaceae
خانواده‌ای از گیاهان که شامل گل‌های مختلف می‌شود و معمولاً در مناطق گرمسیری و نیمه‌گرمسیری رشد می‌کند.
tamachek
زبان گروهی از مردم در مالی که شامل گویش‌های مختلف است.
tamacoare
اصطلاحی خاص که در زبان‌ها و فرهنگ‌های بومی برای بیان مفاهیم خاصی استفاده می‌شود.
tamal
غذای سنتی که از پخت ذرت و ترکیب آن با مواد دیگر درست می‌شود و معمولاً به همراه سس سرو می‌شود.
tamals
چند نوع تاما که می‌تواند با مواد مختلف پر شود.
tamanac
گروهی که در زمینه موسیقی و رقص سنتی فعالیت می‌کنند و بر حفظ فرهنگ و میراث خود تمرکز دارند.
tamanaca
تامنکا، نوعی گل زیبا و گرمسیری که در مناطق استوایی رشد می‌کند.
tamanaco
تامنکو، میوه‌ای خوشمزه و شیرین که در مناطق خاصی یافت می‌شود.
tamandu
تاماندو، پستانداری با خرطوم بلند که در برخی از جنگل‌های بارانی زندگی می‌کند.
tamanduy
تاماندو، نوعی حیوان که به خاطر توانایی‌های خاصش در بالا رفتن از درختان شناخته شده است.
tamandus
تاماندوس، موجوداتی که به حفظ تعادل زیست‌محیطی کمک می‌کنند.
tamanoas
تمنواز، نوعی حیوان که در مناطق جنگلی زندگی می‌کند و به محیط زیست وابسته است.
tamanoir
تامینور، نوعی پستاندار خزنده‌ای است که در مناطق جنگلی ایالت‌های خاصی یافت می‌شود و به خاطر زبان بلند و تغذیه از آنت‌ها معروف است.
tamanowus
تامنوس، روحی باستانی که در فرهنگ‌های مختلف به عنوان راهنما و نماینده wisdom شناخته می‌شود.