thurls
تُرلها به ناحیه یا قسمتهای مختلف زین اشاره دارند که میتوانند مزایای خاصی داشته باشند.
thurm
تُرم به طراحی خاصی اشاره دارد که در سیستمهای لولهکشی برای بهبود جریان آب استفاده میشود.
thurmus
ترموس، ظرفی عایقبند مناسب برای نگهداری دما، به عنوان مثال برای نگهداری نوشیدنیهای گرم یا سرد.
thurnia
ترنیا، جنسی از گیاهان گلدار با ویژگیهای خاص و مورد مطالعه.
thurniaceae
ترنیاسه، خانوادهای از گیاهان گلدار با چندین گونه در محیطهای گرمسیری.
thurrock
ترکاک، شهرداری در انگلستان با ویژگیهای شهری و طبیعی.
thurse
ترس، اصطلاحی قدیمی با معانی خاص فرهنگی در زمانهای گذشته.
thurst
ترست، فشاری ناگهانی که در برخی موقعیتها منجر به تغییر میشود.
thurt
احساس ضرر یا آسیب روحی به خاطر رفتار یا کلمات دیگران
thusgate
ابزاری برای توضیح دادن به نوعی که به فهم کمک کند
thushi
احساس یا جو خاصی که یک رویداد ایجاد میکند
thwacker
تکاندهنده، ابزاری برای برش یا پاک کردن علفها و گیاهان، به ویژه در محیطهای باغبانی.
thwackers
تکاندهندهها، جمع تکاندهنده، ابزارهایی برای برش یا پاک کردن علفها و گیاهان در باغبانی.
thwackingly
قاطعانه، به شیوهای که نشاندهنده قدرت یا تسلط باشد.
thwackstave
میله تکاندهنده، ابزاری که برای تولید صدا یا ریتم در موسیقی استفاده میشود.
thwait
صبر کردن، به طور خاص برای زمان یا مورد موجهی.
thwartedly
به صورت ممانعتآمیز، به شیوهای که اقدام دیگری را متوقف یا ممانعت کند.
thwarteous
ثورتی، صفتی برای توصیف شخص یا چیزی که به طور اثرگذاری مانع پیشرفت یا موفقیت میشود.
thwarter
مانع، شخص یا چیزی که مانع پیشرفت یا تحقق یک طرح یا برنامه میشود.
thwarters
موانعسازان، افرادی یا چیزهایی که برای تحقق یک هدف مانع ایجاد میکنند.
thwartingly
به شکل موانعساز، به شیوهای که مانع پیشرفت یا درک میشود.
thwartly
به شیوهای موانعساز، رفتاری که مانع از پیش رفتن موضوع یا گفتگو میشود.
thwartman
موانعساز، شخصی که به طور دورهای هرگونه تلاش برای پیشرفت را مختل کرده یا متوقف میکند.
thwartmen
مردان موانع، افرادی هستند که در زمینههای نظامی یا استراتژیک وظیفه جلوگیری از موفقیت دشمن را دارند.
thwartness
حالت یا کیفیت جلوگیری کردن یا ممانعت کردن از چیزی، به ویژه در زمینههای استدلال یا مذاکرات.
thwartover
فعل به معنای غالب شدن بر موانع یا دشواریها.
thwartsaw
نوعی اره که برای برشهای دقیق و ظریف در نجاری استفاده میشود.
thwartship
عبارت به معنای مدیریت و کنترل یک کشتی یا وسیله نقلیه دریایی.
thwartships
کشتیهایی که به طور خاص برای مدیریت و کنترل در دریا طراحی شدهاند.
thwite
وسیلهای کوچک برای بریدن یا جدا کردن.
thwittle
عمل تراشیدن یا شکل دادن به چوب.
thworl
طرح یا الگوی دورانی، به ویژه در هنر یا دکور.
tiahuanacan
در مورد قوم یا فرهنگ خاصی که در تاریخ تمدنهای پیشرفته آمریکای جنوبی وجود دارد.
tiam
تیام، یکی از کلمات رایج برای سلام یا خداحافظی در مکالمات غیررسمی.
tiang
تیانگ، ابزاری برای کارهای هنری و صنایع دستی که معمولاً برای دقت در جزئیات کاربرد دارد.