timeward
به سمت زمان به معنای توجه به آینده و تلاش برای تحقق اهداف در زمانهای آینده.
timework
مدیریت زمان در انجام کارها برای اطمینان از انجام به موقع آنها.
timeworker
شخصی که وظایف خود را با توجه به زمانبندی و مدیریت زمان انجام میدهد.
timeworks
مدیریت و برنامهریزی زمان در پروژهها و وظایف مختلف.
timias
واژهای که در متون خاص ممکن است به کار رود.
timidities
نقصها یا کمبودهای مربوط به بیجرأتی یا تردید.
timidness
حالتی که فرد از ابراز وجود به خاطر ترس یا تردید خودداری میکند.
timidous
ترس و واهمه از دیگران، نشان دادن رفتار کمجرأت و خجالتی.
timish
خجالتی و ناتوان در برقراری ارتباط با دیگران.
timist
کسی که به آینده امیدوار و مثبتاندیش است.
timmer
کسی که با چوب کار میکند و به ساختن اشیا یا ساختمانهای چوبی میپردازد.
timne
محدود کردن یا کاهش دادن در یک زمینه خاص.
timo
به عنوان یک نام، به معنای برتری در مسابقات یا رقابتها.
timocratic
تایمکراتیک، به نظام حکومتیای اطلاق میشود که در آن حق حاکمیت بر اساس ثروت توزیع میشود.
timocratical
تایمکراتیک، مرتبط با نظامی است که قدرت براساس دارایی تقسیم میشود.
timon
تایمون، شخصیتی از داستانها و افسانهها که به وفاداری و دوستی معروف است.
timoneer
تایمونیئر، شخصی است که کشتی را هدایت میکند.
timonian
تایمونیان، مرتبط با فلسفهای که بر ارزشهای اجتماعی تأکید دارد.
timonism
تایمونیسم به ایدئولوژی یا فلسفهای اشاره دارد که تأکید بر توازن در امور اجتماعی و اقتصادی دارد.
timonist
تیمونست، فردی که رهبری یا هدایت یک گروه را بر عهده دارد و قادر به ایجاد انگیزه و الهام برای دیگران است.
timonize
تیمونیزه کردن، به معنای سازماندهی و بهبود کار تیمی با استفاده از رهبری و هدایت مناسب.
timor
تیمور، کشوری در جنوب شرقی آسیا که برای مناظر طبیعی و تاریخ فرهنگیاش شناخته میشود.
timoroso
تیموروزو، وصفی برای فردی که از ترس یا نگرانی به سمت یک موقعیت اجتماعی خاص تمایل دارد.
timorously
به معنای با احتیاط یا با ترس عمل کردن؛ رفتاری که بیانگر تردید است.
timorousness
تیموروزنی، احساس ترس یا تردید که میتواند مانع از پیشرفت یا عمل شود.
timorousnous
ترسو و محتاط، به ویژه در شرایطی که ممکن است استرس و ترس وجود داشته باشد.
timorsome
ترسناک یا وحشتانگیز، به خصوص در مواجهه با چیزهایی که ایجاد ترس میکنند.
timote
نام شخص، به معنی شخصی که محبت و مهماننوازی از خود نشان میدهد.
timotean
مربوط به فردی به نام تیموت، به ویژه در مفاهیم همکاری و همبستگی.
timothean
مربوط به فلسفه یا دیدگاه افراد به نام تیموت، معمولاً مشتمل بر نوآوری.
timothies
افراد متعلق به یا نامبرده شده به عنوان تیموت، معمولاً نشانی از کار سخت و تعهد دارند.
tymp
تیپ، بخشی از گوش که شامل غشاء و ساختارهای مرتبط است.
timpana
تیمپانا، به غشا یا حسگری در ساختار شنوایی اشاره دارد.
tympanal
تیمپانال به ساختارهای غشایی در سیستم شنوایی اشاره دارد.
tympanam
تیمپانام به اصطلاحات پزشکی مربوط به ساختارهای گوش اشاره دارد.
tympanectomy
تیمپانکتومی، عمل جراحی برای برداشتن بخشی از غشای گوش است.
tympanichord
تیمپانیکورد، نوعی ساز موسیقی یا صدای خاصی است که در موزیک استفاده میشود.
tympanichordal
تیمپانیکوردال، به ساختارهای مربوط به غشای تیمپانی یا صدا در موسیقی اشاره دارد که در آن صدا با استفاده از ارتعاش ایجاد میشود.
tympanicity
تیپانیکیتی به ویژگی یا حالت طبل یا غشاء tympanic مربوط میشود.
tympanies
تیپانیها به نوعی از طبل بزرگ گفته میشود که معمولاً در ارکستر برای ایجاد صدای عمیق و پرطنین استفاده میشود.