option card
کارت یا وسیلهای که به کاربران اجازه میدهد گزینههای مختلف را انتخاب کنند.
options exchange
بازار یا محلی که در آن گزینهها معامله میشوند و سرمایهگذاران میتوانند به خرید و فروش آنها بپردازند.
optocoupler
مؤلفهای الکترونیکی که برای انتقال سیگنال بین دو مدار به کار میرود و عایقبندی الکتریکی را فراهم میکند.
optoelectronics
الکترونیک نوری، شاخهای از علم الکترونیک است که به تحقیق و توسعه دستگاههایی میپردازد که با نور، مانند لیزرها و فوتونیک، کار میکنند.
optogenetics
الکترونیک نوری، روشی است که از نور برای کنترل فعالیت نورونها در مغز استفاده میکند و به دانشمندان این امکان را میدهد که تأثیر نور را بر روی سلولهای مختلف بررسی کنند.
optometer
اپتومتر، دستگاهی است که توانایی سنجش و ارزیابی خطاهای بینایی و انکسار در چشم را دارد.
optometrist
اپتومتریست، فردی متخصص در ارائه خدمات مراقبت از چشم و درمان مشکلات بینایی است.
optometry
اپتومتری، رشتهای علمی است که به مطالعه، تشخیص و درمان مشکلات بینایی و ارائه خدمات بهداشتی مربوط به چشم میپردازد.
opt-out
انصراف دادن به معنای خارج شدن از یک برنامه یا فعالیت، به ویژه وقتی که نیازی به ادامه آن نمیبینید.
optronics
اوپترونیک به مطالعه و استفاده از نور و الکترونیک در طراحی و توسعه دستگاهها اشاره دارد.
opulence
شکوه به معنای ثروت و زیبا بودن ظاهری که معمولاً به داراییهای مادی مربوط میشود.
opuntia
اوپونتیا، جنس گیاهان کافکسی است که در مناطق گرم و خشک رشد میکند و میوههای آن خوراکی هستند.
opus
اثر به معنای یک کار بزرگ یا مهم در زمینه هنر، به ویژه موسیقی و ادبیات.
opuscule
اوپسکیول به معنای اثر یا نوشته کوچک یا کمحجم است که معمولاً برای توضیح یا تبلیغ یک موضوع خاص استفاده میشود.
opus dei
اوپسدی یک سازمان کاتولیک است که هدف آن کمک به افراد برای دستیابی به تقدس شخصی است.
orache
اوراچه، نام یک گیاه خوراکی است که معمولاً در مناطق مرطوب و سواحل رشد میکند.
oracle
اوراکل به فرد یا مکانهایی اطلاق میشود که به طور معمول به عنوان منبع مشاوره و پیشبینی آینده شناخته میشوند.
oracle bones
استخوانهای اوراکل، استخوانهای خاصی هستند که در چین باستان برای پیشگویی استفاده میشد.
oracular
پاسخ یا پیشگویی که از طریق قدرتهای معنوی یا الهی به دست میآید و حساسیتی خاص دارد.
oracy
توانایی در فهم و تولید شفاهی زبان، مشابه با سواد اما مخصوص گفتار.
oral
ارتباط با دهان و گفتار، شامل صحبت کردن و بیان آموختهها.
oral-formulaic
سنتهای داستانگویی که شامل الگوهای تکراری و فرمولهای خاصی هستند.
oral history
روایتی از گذشته که از طریق گفتار و داستانهای افرادی که تجربه کردهاند منتقل میشود.
oralism
رویکردی در آموزش ناشنوایان که به تواناییهای گفتاری و شفاهی آنها توجه دارد.
oralist
اورالیست به فردی اطلاق میشود که در آموزش ناشنوایان استفاده از زبان گفتاری را ترویج میکند.
orality
اورالیته به ویژگیهایی مربوط میشود که در ارتباطات شفاهی و گفتاری وجود دارد.
oral law
قانون شفاهی به قوانین و ضوابطی اطلاق میشود که به صورت شفاهی منتقل میشوند و مکتوب نیستند.
orally
به صورت شفاهی، به روشی که در آن گفتاری به جای نوشتاری استفاده میشود.
oral sex
سکس دهانی به اعمال جنسی اشاره دارد که در آن تحریک جنسی از طریق دهان انجام میشود.
orang
اورانگ به گونهای از پستانداران نرم و بزرگ اشاره دارد که در جنگلهای بارانی زندگی میکنند.
orang asli
اورنگ آسی، نامی است که به گروههای بومی مالزی اطلاق میشود که دارای فرهنگ و زبانهای خاص خود هستند.
orangeade
نوشیدنی خنکی که از آبپرتقال و شکر یا سایر شیرینکنندهها درست میشود.
orange flower water
آب گلی که از گلهای درخت نارنج به دست میآید و در آشپزی و عطرسازی استفاده میشود.
orange grove
باغی که در آن درختان نارنجی برای برداشت میوه کشت میشوند.
orange juice
نوشیدنی حاصله از فشردن میوه نارنج که سرشار از ویتامین C است.
orangeman
مردی که به رنگ نارنجی لباس میپوشد یا نماد یک گروه خاص است.
orange peel
پوست بیرونی پرتقال که معمولاً خورده نمیشود.
orange pekoe
نوعی چای سیاه با برگهای بزرگ که معمولاً در فرهنگهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد.
orangequit
فعل به معنای متوقف کردن ناگهانی یک فعالیت یا عادت.
orangery
محل مخصوصی برای نگهداری درختان نارنجی و گیاهان گرمسیری در فضای داخلی.
orange squash
نوشیدنی شیرین و غلیظی که معمولاً از آب پرتقال و شکر تهیه میشود و با آب رقیق میشود.
orange stick
چوبی با رنگ نارنجی که ممکن است برای هدایت یا علامتگذاری مورد استفاده قرار گیرد.
orange tip
نوکی که دارای رنگ نارنجی است و میتواند در اشیاء مختلف ظاهر شود.
orangutan
نوعی میمون بزرگ و هوشمند که بیشتر در درختان زندگی میکند.
or anything
عبارتی برای اشاره به انتخابهای نامحدود و احتمالات دیگر.
orate
سخنرانی کردن به شیوهای رسمی و با فن بیان خوب.
oration
یک سخنرانی رسمی و جدی، معمولاً در رویدادهای مهم.
orator
سخنور، فردی است که بهطور ماهرانه و موثر سخنرانی و بیان افکار خود را انجام میدهد.
oratorian
اوراتوریان، اعضای یک جامعه مذهبی کاتولیک هستند که به تعلیم و خدمت موعظه میپردازند.
oratorical
مرتبط با هنر سخنرانی، به خصوص در زمینههای رسمی و تأثیرگذار.