امپارو، به معنای حمایت و پرتو در زمینه قانونی و اجتماعی، به ویژه در برابر ستم.

امپاسیمنیت، یک نوع ماده معدنی است که به خاطر ساختار بلوری و کاربردهایش در صنعت مورد توجه قرار می‌گیرد.

امپاسی، اصطلاحی در موسیقی که به کارگیری سبک‌های خاص و منحصر به فرد را توصیف می‌کند.

آمپلی داسه، خانواده‌ای از گیاهان گل‌دار است که شامل گیاهانی با مشخصات خاص می‌شود.

آمپلی داسه، توصیف کننده گیاهانی است که به خانواده آمپلی داسه تعلق دارند.

آمپلی دایی، خانواده‌ای از گیاهان است که تحت طبقه‌بندی خاصی قرار می‌گیرد.

آمپلی داسه، اصطلاحی برای توصیف گیاهانی با ویژگی‌های خاص است.

آمپلیس، جنسی از پرندگان است که ویژگی‌های منحصر به فردی دارد.

آمپلیت، نوعی سنگ رسوبی با ویژگی‌های خاص است.

خاکی که دارای خصوصیات خاصی است و برای رشد برخی از گیاهان، به ویژه انگور، مناسب می‌باشد.

علم مطالعهٔ درختان انگور و شناسایی و توصیف آن‌ها.

کارشناس یا متخصص در زمینهٔ آمپلوگرافی و شناسایی درختان انگور.

مطالعهٔ درختان انگور و شناسایی انواع و مشخصات آن‌ها.

ترکیبی که در برخی از انگورها وجود دارد و ممکن است خواص دارویی داشته باشد.

ترکیبی که در برخی از انگور‌ها وجود دارد و به خاطر خواص ضد‌اکسیدانی‌اش شناخته شده است.

آمپلوزیسیوس، نوعی گیاه مشهور شناخته شده در خانواده کدوها که در مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری رشد می‌کند.

آمپلوتراپی، نوعی درمان است که از محصولات حاوی انگور برای بهبود شرایط پزشکی استفاده می‌کند.

آمپر، واحد اندازه‌گیری جریان الکتریکی که نشان‌دهنده مقدار بار الکتریکی است که در یک مدار می‌گذرد.

آمپرومتر، وسیله‌ای برای اندازه‌گیری جریان الکتریکی که در مدارهای الکتریکی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

آمپرای، معیاری برای اندازه‌گیری میزان جریان الکتریکی که در سیستم‌های الکتریکی استفاده می‌شود.

آمپرین، مربوط به سیستم‌های الکتریکی و معانی مرتبط با آنها.

آمپرومتر، دستگاهی است که برای اندازه‌گیری جریان الکتریکی، معمولاً بر حسب آمپر استفاده می‌شود.

آمپرومتریک به روش‌هایی اشاره دارد که از اندازه‌گیری جریان الکتریکی برای تحلیل مواد استفاده می‌کنند.

آمفانثیا، یک اصطلاح تخصصی است که به موضوعات خاص علمی یا فنی اشاره دارد.

آمفانتیوم، یک واژه گیاه‌شناسی است که به دسته‌بندی‌های خاص گیاهی اشاره دارد.

آمپهلکسیس، به نوعی از درمان‌ها یا رویه‌های پزشکی اطلاق می‌شود.

آمپهروتوکی به بیان فرآیندها یا ویژگی‌های مربوط به تولید مثل موجودات زنده اشاره دارد.

آمپروتوکوس به وضعیت یا ویژگی‌هایی اشاره دارد که در آن یک موجود از هر دو تخم و اسپرم شکل می‌گیرد.

مفصل آمفی‌آرتروزی مفصلی است که اجازه حرکت جزئی بین دو استخوان را می‌دهد.

آمفی‌آرتروزها مفاصلی هستند که حرکت آن‌ها محدود است.

آمفی‌آرتروز به حرکتی جزئی که بین دو استخوان متصل وجود دارد، اشاره دارد.

آمفی‌آستِر به ساختارهایی در طول تقسیم سلولی اشاره دارد که در سازماندهی دوک نقش دارند.

دوزیست به حیواناتی اطلاق می‌شود که هم در آب و هم بر روی زمین زندگی می‌کنند.

آمفیبالا نوعی لباس است که معمولاً به شکل یک پیراهن یا پوشش در دوران باستان استفاده می‌شد.

آمفیبالوس نوعی شنل قدیمی است که معمولاً در پوشش‌های تاریخی استفاده می‌شد.

آبزی‌خشکی گروهی از جانوران است که به زندگی در آب و زمین سازگار شده‌اند.

ویژگی­‌های مربوط به کلاس آمفیبی‌ها که شامل جانورانی با ویژگی‌های خاص زندگی آبی و زمینی می‌شود.

آمفیبیکنایت نوعی فossil است که اثرات دوزیستان را نشان می‌دهد.

آمفیبیته به ویژگی زندگی دوزیستان در دو محیط آبی و زمینی اشاره دارد.

آمپیبولوژی، شاخه‌ای از زیست‌شناسی است که به مطالعه دوزیستان، مانند قورباغه‌ها و وزغ‌ها می‌پردازد.