ananta
در زبان سانسکریت به معنای ابدی و بی‌انتها است.
ananter
به معنای ادامه و پیوستگی در برخی متون.
anantherate
عملی که به معنای گسترش یا ادامه دادن است.
anantherous
صفتی برای توصیف گیاهانی که فاقد آنتر هستند.
ananthous
به گیاهانی که بدون رنگدانه هستند، اشاره دارد.
ananthropism
نسبت دادن صفات انسانی به موجودات غیرانسانی.
anapaestic
آنایپاستیک، نوعی وزن شعری است که از دو سیلاب بی‌تأکید و یک سیلاب با تأکید تشکیل شده است.
anapaestical
آنایپاستیک، مربوط به نوعی وزن شعری که شامل آنایپاست است.
anapaestically
به صورت آنایپاستیک، به معنای یک وزن شعری که از آنایپاست‌ها تشکیل شده است.
anapaganize
آناپاگانیز، به معنای تغییر چهره یا سبک به نحوی که به آنایپاست مرتبط باشد.
anapaite
آناپایت، به مفهومی در وزن و ریتم شعر اشاره دارد.
anapanapa
آناپاناپا، اشاره به تکرار و تجمع آنایپاست‌ها در شعر دارد.
anapeiratic
آناپیراتیک به نوعی از وزن شعری اشاره دارد که ویژگی‌های خاصی را در ریتم ارائه می‌دهد.
anapes
این واژه به واحدهای موزون ادبی اشاره دارد که تأثیر خاصی بر نحوه خواندن شعر دارند.
anapestic
آناپستیک به نوعی از وزن شعری اطلاق می‌شود که از دو سیلاب کوتاه و یک سیلاب بلند تشکیل شده است.
anapestically
این اصطلاح به نحوه نگارش شعر با استفاده از وزن آناپستیک اشاره دارد.
anaphalantiasis
این واژه به یک وضعیت خاص پزشکی اشاره دارد که در آن عوارض مشخصی را ایجاد می‌کند.
anaphalis
این واژه به یک جنس از گیاهان گل‌دار اشاره دارد که در باغبانی و طراحی منظر مورد استفاده قرار می‌گیرد.
anaphasic
پاسخ یا ساختاری که به چیزی که قبلاً ذکر شده اشاره دارد.
anaphe
اصطلاحی زبانی که به نوع خاصی از اشاره‌ها اشاره دارد.
anaphia
مفهوم مرتبط با ارجاع در زبان‌شناسی، معمولاً در متن‌های تخصصی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
anaphylactically
به شیوه‌ای که به واکنش‌های آلرژیک شدید و بحرانی مرتبط است.
anaphylactin
پروتئینی که در واکنش‌های آلرژیک در بدن نقش دارد.
anaphylactogen
موادی که می‌توانند واکنش‌های آلرژیک شدید ایجاد کنند.
anaphylactogenic
مواد یا عواملی که می‌توانند باعث تحریک واکنش‌های آلرژیک شدید شوند.
anaphylactoid
واکنش‌هایی که علائم مشابه آنفیلاکسیس دارند اما منشاء آلرژیک ندارند.
anaphylatoxin
پروتئین‌های کوچکی که در بدن در پاسخ به واکنش‌های ایمنی تولید می‌شوند و موجب التهاب می‌گردند.
anaphyte
گونه‌ای از موجودات که در محیط‌های مرطوب و خیس به خوبی زندگی می‌کنند.
anaphoral
مربوط به ارجاعی که به سابقه یا موضوع اصلی در متن اشاره می‌کند.
anaphoria
دستگاهی زبانی که به آن اشاره به موضوعات قبلی دارد.
anaphoric
ارجاع یا اشاره به چیزی که قبلاً در متن ذکر شده است.
anaphorical
مربوط به اشاره یا ارجاع به یک عبارت یا کلمه قبلی در متن.
anaphorically
به‌طور انابه‌ای، به شیوه‌ای که در آن واژه‌ها به واژه‌های قبلی اشاره می‌کنند.
anaphrodisia
کمبود یا فقدان میل جنسی.
anaphroditic
تأثیر یا ویژگی که میل جنسی را کاهش می‌دهد.
anaphroditous
بسته به آرایش یا سازوکار تولید مثل بدون نیاز به جفت.
anaplasis
آنالوپلاسی، تکرار یک کلمه یا عبارت در آغاز جملات یا عبارات به منظور تأکید یا ایجاد اثر بیانگرانه است.
anaplasm
آنالوپلاسم، ماده‌ای در فرایند آنالوپلازی که به تغییرات سلول‌ها در برخی بیماری‌ها اشاره دارد.
anaplasma
آنالوپلاسم، یک جنس از باکتری‌ها که بر روی خون‌خواری و بیماری‌های عفونی در پستانداران تأثیر می‌گذارد.
anaplasmoses
آنالوپلاسموزها، بیماری‌هایی که به دلیل عفونت با جنس باکتری آنالوپلاسم به وجود می‌آید.