apasttra
روش یا تکنیک خاصی که ممکن است در جوامع علمی یا آموزشی استفاده شود.
apatan
تغییر یا بهبود یک روش یا راهکار به منظور دستیابی به نتایج بهتر.
apatela
آپاتلا، رویکردی بی‌تفاوت و بدون علاقه به مسائل یا افراد.
apatetic
آپاتتیک، حالتی که در آن فرد بی‌علاقه و بی‌تفاوت باشد.
apathaton
آپاتاتون، نشانه‌ای از عدم تمایل به مشارکت فعال.
apatheia
آپاتیا، حالتی از بی‌احساسی کامل یا بی‌تفاوتی نسبت به احساسات.
apathetical
آپاتتیکال، وضعیتی که فرد از خود هیچ احساسی نشان نمی‌دهد.
apathetically
به صورت آپاتتیک، نشان‌دهنده بی‌علاقگی و بی‌احساسی.
apathia
احساس بی‌حالی و عدم تمایل به انجام فعالیت‌ها یا تعاملات اجتماعی.
apathic
بی‌تفاوت بودن و نداشتن انگیزه یا علاقه.
apathies
بی‌تفاوتی‌ها که می‌تواند بر تمایل یا علاقه فرد تأثیر بگذارد.
apathism
وضعیتی که در آن فرد نسبت به همه چیز بی‌تفاوت است.
apathist
فردی که به طور مداوم بی‌تفاوتی نشان می‌دهد یا علاقه‌ای به مسائل اجتماعی ندارد.
apathistical
خصوصیتی که نشان‌دهنده بی‌تفاوتی یا عدم علاقه است.
apathize
به معنی عدم علاقه یا بی‌تفاوتی به موضوعات مختلف است.
apathogenic
به میکروب‌ها یا عواملی اطلاق می‌شود که بیماری ایجاد نمی‌کنند.
apathus
سرده‌ای از گیاهان و جانوران که شامل ویژگی‌های خاصی می‌باشد.
apatites
معدن‌های طبیعی که عمدتاً شامل کلسیم و فسفر هستند.
apatornis
نوعی پرنده که در دوره‌های پیشاتاریخی زندگی می‌کرده است.
apaturia
به حالتی از عدم توانایی در تولید یا پاسخ دادن به هورمون‌ها اشاره دارد.
apeak
در بالاترین نقطه یا اوج قرار داشتن، به خصوص در زمین‌شناسی و مناظر طبیعی.
apectomy
عمل جراحی برای برداشتن آپاندیس از میمون‌ها یا دیگر پستانداران مشابه.
apedom
ویژگی‌ها و خصایص مربوط به میمون‌ها و نحوه زندگی و رفتار آن‌ها.
apeek
نگاه کردن به طور مختصر و ناشیانه، معمولاً برای کنجکاوی.
apehood
دوره و مراحل رشد و زندگی اولیه میمون‌ها.
apeiron
مفهومی از ارسطو که به معنای بی‌نهایت و نامحدود می‌باشد.
apeirophobia
ترس از بی‌نهایت، نوعی ترس غیر منطقی که ممکن است افراد را از تفکر درباره بی‌نهایت و مفاهیم مشابه آن دچار اضطراب کند.
apelet
نوعی نرم‌افزار کوچک که معمولاً به عنوان بخشی از یک برنامه بزرگتر استفاده می‌شود.
apelike
شبیه به میمون، به موجوداتی اطلاق می‌شود که ویژگی‌های فیزیکی میمون‌ها را دارند.
apeling
میلی به یادگیری و ایجاد ارتباط با محیط اطراف خود دارد.
apelles
نقاش مشهور یونانی که آثارش به خاطر زیبایی و تکنیک عالی‌اش معروف است.
apellous
به گیاهانی اطلاق می‌شود که فاقد برخی ویژگی‌های مشترک هستند یا ویژگی‌های بسیار خاصی دارند.
apemantus
آپمانتوس، شخصیتی از نمایشنامه‌های شکسپیر، که نمایانگر فردی بدبین و انتقادی نسبت به جامعه است.
apennine
کوه‌های آپنین، رشته کوه‌هایی در ایتالیا که از شمال تا جنوب این کشور کشیده شده‌اند.
apennines
کوه‌های آپنین، رشته کوه‌های اصلی ایتالیا که از شمال تا جنوب این کشور امتداد دارد.
apenteric
آپنتریک، اصطلاحی که به شرایط مربوط به روده‌ها و غیره اشاره دارد.
apepsy
آپپسسی، وضعیتی که در آن فرد احساس گرسنگی نمی‌کند و اشتها ندارد.
apepsia
آپپسیا، شرایطی که در آن فرد قادر به هضم غذا نیست.
apepsinia
اپپسینیان، شرایطی که به مشکلات گوارشی مربوط می‌شود و در آن هضم غذا به درستی انجام نمی‌گیرد.
apeptic
اپپتیک، اشاره به وضعیتی که هضم غذا به درستی انجام نمی‌گیرد و ممکن است فرد را دچار مشکلات گوارشی کند.