arctitude
آرکتیود به ویژگیها و خصوصیات خاص پروانههای آرکتیید اشاره دارد، و در علم موریانهشناسی مهم است.
arctium
آرکتیوم جنسی از گیاهان گلدار است که معمولاً به خاطر خواص دارویی و تغذیهایاش شناخته میشود.
arctocephalus
آرکتوسفالوس جنس از پستانداران دریایی است که شامل روباههای نرمپوش میشود و به خاطر پوست و رفتار اجتماعیشان مهم هستند.
arctogaea
آرکتوگایا، یک منطقه زیستجغرافیایی بزرگ که شامل نواحی شمالی آسیا و آمریکای شمالی میشود.
arctogaeal
مربوط به آرکتوگایا، شامل ویژگیها و موجودات زنده این ناحیه.
arctoid
خانوادهای از پستانداران که خرسها و سایر گونههای نزدیک به آنها را شامل میشود.
arctoidea
ابرخانوادهای در رده گوشتخواران که شامل خرسها و روباههای قطبی است.
arctoidean
مربوط به ویژگیها و خصوصیات ابرخانواده آرکتایدیا.
arctomys
جنس سنجابهای زمینی که عمدتاً در نواحی سرد زندگی میکنند.
arctos
آرکتوس نوعی خرس است که در مناطق قطبی زندگی میکند و به آن خرس قطبی نیز گفته میشود.
arctosis
آرکتوز یک اختلال حرکتی نادر است که میتواند به باعث محدودیت در حرکت شود.
arctostaphylos
آرکتوسا فیلوس یک جنس از گیاهان است که در مناطق گرم و معتدل رشد میکند.
arcturia
آرکتوریا شرایطی است که در آن فرد به شدت نسبت به سرما حساس است.
arcturus
آرکتوروس یک ستاره درخشان در صورت فلکی باکره است که به عنوان یکی از نزدیکترین ستارهها به زمین شناخته میشود.
arcual
آرکوال به انحنای ساختار اشاره دارد که میتواند در موجودات مختلف دیده شود.
arcuale
قوسدار، به شکل یا ظاهری اشاره دارد که به صورت قوس طراحی شده است یا ویژگی قوس را دارد.
arcualia
قوسهای مختلف، خصوصاً در بافتهای هنری یا تاریخی مورد اشاره قرار میگیرد.
arcuated
قوسدار، به صورت قوس یا منحنی طراحی شده و در مهندسی و معماری استفاده میشود.
arcuately
به شکل قوس یا منحنی، به ویژه در بیان حرکت یا چیدمان اشیاء.
arcuation
عمل ایجاد قوس یا انحناء، به ویژه در طراحی یا ساختار.
arcubalist
سبک هنری که بر روی طراحیهای منحنی و قوسدار تمرکز میکند، به ویژه در نقاشی و مجسمهسازی.
arcubalister
آرکوبالیستر، نوعی سلاح در قرون وسطی است که به نیروی نظامی قابلیت شلیک تیرهای سنگین را میدهد.
arcubos
آرکوبس، اصطلاحی در معماری که به عناصر قوسی شکل در ساخت و ساز اشاره دارد.
arcula
آرکولا، ساختار یا فضایی کوچک که معمولاً برای نگهداری اشیاء مقدس یا هنری استفاده میشود.
arculite
آرکولیت، نوعی سنگ طبیعی که به دلیل ویژگیهای مکانیکی و زیبایی در ساختوساز استفاده میشود.
arcus
آرکوس، به نوع خاصی از ابرها اشاره دارد که معمولاً نشانهای از تغییرات جوی شدید هستند.
arcuses
آرکوسها شامل شکلها و تغییرات مختلف ابرهای آرکوس هستند که شرایط جوی خاصی را نشان میدهند.
ardass
آرداس، نوعی فرش سنتی که در فرهنگ ایرانی به کار میرود و معمولاً طرحهای خاص و رنگهای متنوعی دارد.
ardassine
آرداسین، اصطلاحی است که به نوع خاصی از تزئین و هنر ایرانی اطلاق میشود.
ardea
آردئا، جنس پرندگانی است که شامل انواع مختلفی از حواصی و بونیها میباشد.
ardeae
آردئا، خانوادهای از گیاهان که در محیطهای مرطوب و اشباع شده رشد میکند.
ardeb
آردب، واحد وزن در دستورات یا محاسبات سنتی ایرانی که معمولاً برای اندازهگیری مواد غذایی استفاده میشد.
ardebs
آردبها، واحدهای وزنی که در تهیه غذاهای سنتی ایرانی کاربرد دارند.
ardeid
آردید، خانوادهای از پرندگان آبچر که شامل انواع گوراخها و گهبلها میشود.
ardeidae
آردیده، خانوادهای از پرندگان که شامل گورخرها و گهبلها میشود و در زیستگاههای آبی زندگی میکنند.
ardelia
آردلیا، نامی نادر که ممکن است به گل یا موجودات خیالی اشاره داشته باشد.
ardelio
آردلیو، نامی که ممکن است به شخصیتهایی در داستانها اشاره کند.
ardella
آردلا، نامی که به عنوان یک نام زنانه در تاریخ مطرح بوده و با داستانهای فراوانی همراه است.
ardellae
آردلایی، اشاره به گروهی از افراد که به هنر و خلاقیت مشهور هستند.
ardency
اشتیاق و حرارت عاطفی و شدید برای چیزی.