autumnity
فصل پاییز، زمانی که تغییرات خاصی در طبیعت مانند افت برگها اتفاق میافتد.
autunian
دورهای در تاریخ زمینشناسی که در آن سنگهای رسوبی خاصی شکل میگیرند.
autunites
گروهی از مواد معدنی که به دلیل وجود اورانیوم در فرمول شیمیایی خود شناخته شدهاند.
auturgy
فرایند اتوماسیون و خودکار کردن که باعث کارکرد بدون دخالت انسانی میشود.
aux
کلمهای که به معنای کمککننده یا جانبی است و در زمینههای مختلف کاربرد دارد.
auxamylase
این آنزیم به تجزیه نشاسته به قندهای سادهتر کمک میکند.
auxanogram
نموداری برای نشان دادن چگونگی رشد گیاه بر اساس محرکهای خاص.
auxanology
آکسانولوژی، مطالعه رشد و توسعه موجودات زنده را شامل میشود که در آن فرآیندها و عوامل مؤثر بر رشد بررسی میشود.
auxanometer
آکسانومتر ابزاری است که برای اندازهگیری و بررسی میزان رشد گیاهان طراحی شده است.
auxeses
آکسیسها به افعال کمکی اطلاق میشود که به افعال اصلی کمک میکنند تا زمان یا حالت جمله را نشان دهند.
auxesis
آکسیس به کار بردن شیوههای بلاغی است که در آن برای تأکید یا تأثیر بیشتر، ویژگیها و صفات را اغراقآمیز بیان میکنند.
auxetic
مواد آکستیک ویژگی خاصی دارند که در هنگام کشش، به جای کوچکتر شدن، بزرگتر میشوند.
auxetical
خصوصیات آکستیک به ویژگیهایی اشاره دارند که در مواد خاصی مشاهده میشود و در هنگام افزایش تنش، تغییراتی خاص را نشان میدهند.
auxetically
آوکسیتیکی، به خصوصیتی اشاره دارد که در آن ماده هنگام کشش به جای اینکه به سادگی بزرگتر شود، به طور متقابل هم بزرگتر و هم گسترش مییابد.
auxetics
آوکسیتیکها به دستهای از مواد اشاره دارد که خواص غیرمعمولی در پاسخ به تنشهای مکانیکی دارند.
auxil
آویزل به جزئی از یک دستگاه یا سیستم گفته میشود که به بهبود عملکرد آن کمک میکند.
auxiliar
آویزل به معنی فاعل یا عملگر کمکی است که در زبانشناسی برای تشکیل عبارات و جملات به کار میرود.
auxiliarly
به مانند آویزل یا کمکی، اشاره به پشتیبانی و همکاری با تیم یا فردی دیگر دارد.
auxiliate
آویلات برای کمک و همکاری به دیگران، به ویژه در موقعیتهای جدید به کار میرود.
auxiliation
کمک مالی، حمایت یا یاری که به منظور تسهیل یا تقویت یک فعالیت یا پروژه ارائه میشود.
auxiliator
کسی که به دیگران کمک میکند، به ویژه در هنگام حل مشکل یا ایجاد توافق.
auxiliatory
کمکی، مربوط به عمل یا فرایندی که به نفع یا بهبود وضعیت دیگران استفاده میشود.
auxilytic
تحلیلی، مربوط به یا استفاده شده در فرایند تجزیه و تحلیل دادهها یا اطلاعات.
auxilium
کمک، یاری یا حمایتی که به ویژه در زمینههای نظامی یا اجتماعی ارائه میشود.
auxillary
کمکی، مربوط به افرادی که برای پشتیبانی از کارهای اصلی استخدام یا آموزش میشوند.
auximone
آکسیمونه، نوعی ماده شیمیایی که در فرآیند رشد و توسعه گیاهان نقش ایفا میکند.
auxinic
هورمونهای آکسینیک، هورمونهایی هستند که به کنترل و توسعه رشد گیاهان کمک میکنند.
auxinically
به معنای ارتباط با یا تأثیرگذاری بر هورمونهای آکسینیک در گیاهان.
auxoaction
آکسیاکشن، فرآیند رشد یا پاسخهای حرکتی گیاهان به محرکهای مختلف است.
auxoamylase
آکسیآمیلاز، آنزیمی است که در تجزیه نشاسته به قندها در گیاهان نقش دارد.
auxoblast
آکسیوبلاست، نوعی سلول بنیادی است که در پروسههای رشد گیاهی نقش دارد.
auxobody
اوکسا بادی به توالی خاصی از DNA یا به اصطلاح دیگر به هر نوع ساختار مولکولی اشاره دارد که در بیان ویژگیهای بیولوژیکی نقش دارد.
auxocardia
اوکسا کاردی به افزایش حجم یا اندازه قلب که ممکن است به علت شرایط خاصی مانند بیماریهای قلبی یا مشکلات خونی اتفاق بیفتد، اطلاق میشود.
auxochrome
اوکسا کروم به هر گروه یا بخشی از مولکول گفته میشود که توانایی رنگآمیزی را به رنگی دیگر میدهد.
auxochromic
اوکسا کرومیک به ویژگیها یا رفتارهایی اشاره دارد که به وجود یک اوکسا کروم در ترکیب بستگی دارند.
auxochromism
اوکسا کرومیزم به توانایی تغییر و تقویت ویژگیهای رنگی اشاره دارد که ناشی از حضور گروههای خاص در ساختار مولکولی است.
auxochromous
اوکسا کروموس به مواد یا ترکیباتی گفته میشود که ویژگیهای رنگی آنها ممکن است تحت تأثیر شرایط مختلف تغییر کند.
auxocyte
آئوکوت نوعی سلول است که توانایی رشد و توسعه را دارد.
auxoflore
آئوفلور به فرایندهای مرتبط با گلدهی گیاهان اشاره دارد.
auxofluor
آئوفلور به موادی اطلاق میشود که به بهبود فلئورسانس کمک میکند.