backhouse
ساختمان یا سکونتگاه کوچکی که در پشتی یک ملک اصلی واقع شده است.
backhouses
جمع خانه‌های پشتی، اشاره به ساختمان‌های کوچکی که در پشتی ملک‌های اصلی قرار دارند.
backyarder
فردی که در حیاط خانه‌اش فعالیت‌هایی از جمله باغبانی یا تفریح انجام می‌دهد.
backiebird
نام پرنده‌ای خاص که در زیستگاه‌های خاصی یافت می‌شود و به خاطر زیبایی‌اش معروف است.
backjaw
فک پشتی، بخشی از ریشه فک در جانوران است که می‌تواند در بعضی از گونه‌ها قابل مشاهده باشد.
backjoint
فصل مشترک پشتی، جایی است که دو یا چند جزء در یک ساختار به هم متصل می‌شوند.
backlashed
جیغ و فریاد، وضعیتی است که در اثر تغییر ناگهانی در حرکت یک سیستم به وجود می‌آید.
backlasher
جیغ و فریاد کننده، بخشی از ماشین یا دستگاه است که به حرکات غیرمطلوب واکنش نشان می‌دهد.
backlashing
جیغ و فریاد، یک مشکل مکانیکی است که در اثر فاصله بین دنده‌ها به وجود می‌آید.
backlet
بند پشتی، وسیله‌ای است که برای حفظ استحکام یا تکیه بر یک ساختار استفاده می‌شود.
backliding
بازگشت به وضعیت قبلی یا کاهش پیشرفت، به ویژه در زمینه‌های اجتماعی یا اقتصادی.
backlings
اشیاء تزئینی یا اضافه شده به شخصیت‌ها یا وسایل در بازی‌ها، که نمای ظاهری را تغییر می‌دهند.
backlins
اقلام کمیاب یا ویژه در بازی‌ها که به عنوان واحدهای قابل جمع‌آوری یا نمایش استفاده می‌شوند.
backlogged
وضعیتی که در آن کار یا درخواست‌ها به دلیل کمبود منابع یا زمان انجام نشده باقی می‌مانند.
backlogging
عمل ایجاد یا گسترش فهرست کارهایی که هنوز انجام نشده‌اند.
backlotter
شخصی که در پشت صحنه فیلم‌برداری کار می‌کند و مسئول آماده‌سازی و نگهداری صحنه‌ها است.
backoff
عقب‌نشینی، به معنای فاصله گرفتن یا کاهش فشار یا اقدامات در یک موقعیت خاص.
backout
کناره‌گیری، به معنای انصراف یا لغو یک تصمیم قبلی.
backouts
کناره‌گیری‌ها، به مواردی اطلاق می‌شود که افراد یا گروه‌ها از تعهدات خود بازمی‌گردند.
backpiece
بک‌پیس، به قسمتی از بدن یا لباس اشاره دارد که در پشت آن قرار دارد.
backpointer
بک‌پوینتر، اشاره‌ای به حالت قبلی در ساختارهای داده یا الگوریتم‌ها دارد.
backpointers
بک‌پوینترها، به مجموعه‌ای از اشاره‌گرها اطلاق می‌شود که به حالت‌های قبلی در ساختارهای داده نسبت داده می‌شوند.
backrope
بند پشتی، بند یا طنابی که در پشت برای نگه داشتن یا محکم کردن چیزی استفاده می‌شود.
backropes
بندهای پشتی، چند بند یا طناب که در پشت برای نگه داشتن یا محکم کردن چیزها استفاده می‌شوند.
backrun
بازگشت به عقب، تکنیک یا روش رفتن به عقب در یک مسابقه یا فعالیت.
backrush
بازگشت ناگهانی، جزر و مد یا نیرویی که به سمت عقب حرکت می‌کند.
backrushes
جزر و مدهای عقب‌نشینی، چند نیروی جزر و مدی که به سمت عقب حرکت می‌کنند.
backsaw
اره پشتی، اره‌ای با تیغه باریک که معمولاً برای برش‌های دقیق چوب به کار می‌رود.
backsaws
باکسو، نوعی اره با تیغه‌ی نازک که برای برش‌های دقیق و راست استفاده می‌شود و معمولاً برای کارهای نجاری به کار می‌رود.
backscraper
باکسکرپر، وسیله‌ای که برای خراشیدن یا تسکین نقاطی از بدن که به سختی قابل دسترسی هستند، طراحی شده است.
backsey
بکی، نوعی پوشاک که به طور معمول از نخی نرم ساخته می‌شود و معمولاً به عنوان لباس راحتی در نظر گرفته می‌شود.
backset
پشت‌نشست، فاصله یا موقعیتی که درب از لبهٔ دیوار یا چارچوب فضا فاصله دارد و تأثیر زیادی بر عملکرد آن دارد.
backsets
پشت‌نشست‌ها، اعداد یا مقادیر مختلفی که برای تنظیم فواصل کاربری درب‌ها استفاده می‌شوند.
backsetting
تنظیم پشت‌نشست، فرآیند تنظیم موقعیت درب به‌گونه‌ای که با چارچوب هم‌راستا باشد.
backsettler
بازنشسته، فردی که به دلیل نارضایتی از زندگی شهری، به یک منطقه دورافتاده مهاجرت کرده و در آنجا سکونت می‌کند.
backshish
باقیش، نوعی پاداش غیررسمی که برای خدمات ارائه شده به فرد داده می‌شود.
backsite
قسمت پشتی یک ساختمان یا محل، معمولاً شامل فضاهای باز مانند باغ.
backslap
پشت‌زنی، یک اقدام دوستانه که معمولاً برای ابراز شادی و تشکر استفاده می‌شود.
backslapped
بغل کردن دوستانه و خوشحالی، معمولاً نشان دهنده احساس مثبت.
backslapper
پشت‌زن، فردی که به طور غیررسمی با دیگران در تعامل است و معمولا از ابراز شادی و دوستی استفاده می‌کند.