خانواده‌ای از ماهی‌ها که در آب‌های شیرین و شور یافت می‌شوند و عمدتاً در مناطق گرمسیری زندگی می‌کنند.

به جانورانی اطلاق می‌شود که از دوزیستان به عنوان منبع غذایی خود استفاده می‌کنند.

زیر دسته‌ایی از مارها که عمدتاً دوزیستان را شکار می‌کنند.

ترس غیر منطقی یا بیش از حد از قورباغه‌ها.

عمل جراحی برای اصلاح تغییر شکل‌ها و مشکلات در دوزیستان.

باترکوسپروم، نوعی جلبک است که معمولاً در آب‌های شیرین یافت می‌شود و به دسته‌ای از جلبک‌های سبز تعلق دارد.

باترکوتوکسین، سمی بسیار قوی است که عموماً در پوست برخی قورباغه‌ها یافت می‌شود و می‌تواند اثرات خطرناکی بر سیستم عصبی داشته باشد.

بازی کردن با بات، مهارتی است که در ورزش‌هایی مانند کریکت و بیسبال به کار می‌رود و نیاز به تکنیک و تجربه دارد.

باترستر به شخصی اطلاق می‌شود که در ورزش‌هایی مانند بیسبال به نقش بازی با بات مشغول است.

چرخش بات اشاره به حرکت بازیکن در هنگام ضربه زدن به توپ در ورزش‌هایی مانند کریکت و بیسبال دارد.

باتا به معنی پرداخت اضافی است که معمولاً برای جبران هزینه‌ها یا به عنوان پاداش در برخی فرهنگ‌ها مطرح می‌شود.

قابل جنگیدن، قابل حمله، به معنای امری است که می‌توان بر آن رقابت یا مبارزه کرد.

مهاجم، فردی که در نبرد یا مبارزه شرکت می‌کند.

مبارزه‌جو، فردی که تمایل به درگیری و مبارزه دارد.

بتک، یک قوم در اندونزی با فرهنگی خاص که دارای آداب و رسوم منحصر به فرد است.

بتاکین، اشاره به گروهی از مردمان با هنر و صنایع دستی خاص.

نبرد، جنگ، یا یکی از رویدادهای مهم جنگی که تأثیر زیادی بر تاریخ دارد.

باتالیاس، به معنای دسته‌های نظامی یا گروه‌های جنگی است که در نبردها به کار می‌روند.

باتاریسم، نظریه یا مکتبی است که به بررسی اصول خاص یا فلسفی می‌پردازد.

باتاریسموس، یک مفهوم فلسفی است که به تنوع تفکرات اشاره دارد.

باتو، نوعی قایق باریک و سبک است که برای آب‌های کم‌عمق طراحی شده است.

باتوها، جمع واژه باتو هستند و به قایق‌های باریک و کم‌عمق اشاره دارند.

نبرد، به معنای جنگ یا مبارزه است که در آن دو طرف به رقابت می‌پردازند.

نبرد کردن، به معنای مبارزه یا جنگیدن در یک رویارویی.

نبردکننده، کسی که در جنگ یا مبارزات به نبرد می‌پردازد.

مبارزه کردن، در حال جنگ یا نبرد بودن.

نبردکننده، کسی که در جنگ یا مبارزات به نبرد می‌پردازد.

نبردکنندگان، افرادی که در جنگ‌ها یا مبارزات شرکت می‌کنند.

قابل نبرد، به معنای اینکه چیزی می‌تواند در جنگ یا مبارزه مورد استفاده قرار گیرد.

کیک بتری، نوعی کیک تهیه شده از مخلوط آرد، شکر، تخم‌مرغ و شیر که معمولاً در وعده‌های صبحانه یا دسر سرو می‌شود.

داک بتری، مکانی مشخص برای قرار دادن و نگه‌داری قایق‌ها یا کشتی‌ها.

معتدی، فردی که به دیگری آسیب جسمی وارد می‌کند. معمولاً در شرایط خشونت‌های خانگی یا اجتماعی استفاده می‌شود.

بتر فنگ، نوعی جانور یا موجودات دریایی که به دندان‌های تیز و قدرت شکار معروف است، معمولاً در جوامع دریایی وجود دارد.

باتری شدن، فرآیند پر کردن یا تأمین سوخت یک دستگاه الکترونیکی با استفاده از باتری.

مرد بتری، فردی در صنعت یا کارگری که مسئول کارهایی با تجهیزات و ماشین‌آلات صنعتی است.

بترمن، بازیکنی است که در بیسبال هنگام ضربه زدن به توپ در محل خاصی قرار می‌گیرد.

بته‌وز، شخصی در قایقرانی است که در قسمت جلو قایق قرار دارد و حرکات را هماهنگ می‌کند.

کیک عطر دار، نوعی کیک است که دارای طعم‌های خاص و عطر دلچسبی است.

بتیق، نوعی پارچه با طرح‌های خاص و زیبا است که در لباس‌های سنتی استفاده می‌شود.

بتیق‌ها، پارچه‌ها یا طرح‌هایی هستند که به طور خاص برای اهداف هنری یا تزئینی ساخته می‌شوند.