ergatandromorphic
ویژگیهای ارگاتاندرو مورفیک، مربوط به ظاهر و رفتار طبقه نر عقیم در مورچهها.
ergatandrous
ارگاتاندروس به وضعیت وجود طبقات مختلف نر و ماده در یک کلونی حشرات اجتماعی اطلاق میشود.
ergate
ارگیت، مورچه کارگری که وظایف زیادی را در کلونی انجام میدهد ولی تولید مثل نمیکند.
ergates
ارگاتس به کارگرانی در کلونیهای اجتماعی مانند مورچهها و زنبورها گفته میشود که وظایف خاصی را در ساختار اجتماعی انجام میدهند.
ergatocracy
ارگاتوکراسی به حکومتی اطلاق میشود که در آن کارگران و صاحبان مشاغل قدرت را به عهده دارند.
ergatocrat
ارگاتوکرات به فردی گفته میشود که برای نمایندگی کارگران در یک نظام سیاسی انتخاب میگردد.
ergatogyne
ارگاتوجین به نوعی از مورچههای ماده اشاره دارد که قابلیتهای کارگری را دارند و معمولاً در مکانیزمهای اجتماعی کلونی نقش دارند.
ergatogyny
ارگاتوجینی به شرایطی اطلاق میشود که در آن یک نوع از مورچههای ماده هر دو نقش کارگر و تولیدمثلکننده را ایفا میکنند.
ergatogynous
ارگاتوجینوس به صفاتی گفته میشود که در آن مادههای یک گونه هم به عنوان کارگر و هم به عنوان تولیدمثلکننده عمل میکنند.
ergatoid
آنت ارگاتوئید، نوعی آنت کارگر میباشد که معمولاً بدن کوچکی دارد و دارای ویژگیهای خاصی است.
ergatomorph
ارگاتوماف، گونهای از آنت است که نشانههایی از شکلهای گذرا را دارد.
ergatomorphic
ویژگی ارگاتومافیک به خصوصیات فیزیکی خاصی اشاره دارد که در بعضی از گونهها وجود دارد.
ergatomorphism
ارگاتومافیسم به فرآیندهای تغییر شکل در آنتها اشاره دارد.
ergmeter
ارگومتر، دستگاهی است که برای اندازهگیری کار انجام شده در فعالیتهای بدنی طراحی شده است.
ergodicity
ارگودیکی به ویژگیهایی اشاره دارد که در سیستمهای دینامیکی وجود دارد و در آنها میانگینهای زمانی با میانگینهای فضایی برابر هستند.
ergogram
ارگوگرام، نموداری است که میزان کار انجام شده را در طول زمان نمایش میدهد.
ergograph
ارگوگراف، دستگاهی است که مقدار کار انجام شده توسط عضلات را اندازهگیری و ثبت میکند.
ergographic
ارتباط با ثبت و تحلیل کار انجام شده با استفاده از ارگوگرام.
ergoism
مفهوم ارگوئیسم به بهبود و رفاه انسانی از طریق فعالیت جسمانی اشاره دارد.
ergology
رشتهای که به بررسی کار و تأثیرات آن بر روی انسان و فیزیولوژیش میپردازد.
ergomaniac
شخصی که به طور وسواسی از فعالیت فیزیکی لذت میبرد و به آن مشغول است.
ergometric
وابسته به اندازهگیری کار و عملکرد فیزیکی، به ویژه در علوم ورزشی و پزشکی.
ergon
کارکرد یا نقش مربوط به ابزاری که برای انجام کار خاصی طراحی شده است.
ergonomically
به طوری طراحی شده است که راحتی و کارایی را در استفاده به حداکثر برساند.
ergonomist
کارشناس در زمینه ارگونومی که بر روی راحتی و کارایی تعاملات انسانی تمرکز دارد.
ergonovine
دارویی که به طور خاص برای کنترل خونریزی استفاده میشود.
ergophile
شخصی که به فعالیتهای بدنی و فیزیکی علاقه دارد.
ergophobia
ترس از کار یا فعالیتهای فیزیكی؛ ترسی كه سبب میشود فرد از انجام مسئولیتهای شغلی یا کاری دوری کند.
ergophobiac
فردی که به ارگوفوبی مبتلا است و از انجام کار یا فعالیتهای مرتبط با کار ترس دارد.
ergophobic
دارای ترس از کار؛ به فردی اطلاق میشود که از فعالیتهای مرتبط با کار هراس دارد.
ergoplasm
ماده زنده و حیاتبخش درون سلولها که در مطالعات علمی بررسی میشود.
ergostat
دستگاهی برای اندازهگیری و کنترل انرژی یا کارای استفاده از آن.
ergosterin
یک ترکیب شیمیایی که در برخی قارچها و مخمرها یافت میشود.
ergotaminine
ارگوتامین، دارویی که عمدتاً برای درمان میگرن مورد استفاده قرار میگیرد و باعث انقباض عروق خونی میشود.
ergoted
قید استفاده از ارگوت به معنای دریافت داروی ارگوت است که برای alleviating درد مورد استفاده قرار میگیرد.
ergothioneine
یک ترکیب آنتیاکسیدانی که در برخی مواد غذایی مانند قارچها وجود دارد و به سلامت سلولها کمک میکند.
ergotic
وضعیت یا شرایطی که به اثرات ناشی از مصرف ارگوت اشاره دارد.
ergotin
ترکیبی که از قارچ ارگوت به دست میآید و در علم پزشکی مورد مطالعه قرار میگیرد.
ergotine
یک ترکیب طبیعی که به خواص درمانی آن شناخته میشود و در داروها استفاده میشود.
ergotinine
ارگوتینین، ترکیبی شیمیایی است که از قارچ ارگوت استخراج میشود و در پزشکی مورد بررسی قرار میگیرد.