ferd
فرد یک نام شخصی که در بسیاری از فرهنگها مشاهده میشود.
ferdiad
فر دیا د یک شخصیت قهرمان در داستانهای باستانی که راجع به او افسانهها و داستانهای زیادی وجود دارد.
ferdwit
فر د ویت یک اصطلاح که به معنای خاص و منحصر به فرد است و معمولاً برای چیزهای عجیب استفاده میشود.
fere
فِرِه به یک کلمه اشاره دارد که ممکن است معانی و تفسیرهای گوناگونی داشته باشد.
feres
فِرِس یک اصطلاح که معمولاً در بحثهای فرهنگی و هنری مورد استفاده قرار میگیرد.
feretra
فرتره، نوعی تابوت سنتی در برخی فرهنگها به ویژه در دوران باستان که برای دفن مردگان استفاده میشود.
feretrum
فرتروم، تابوتی است که در مراسم خاکسپاری به کار میرود و معمولاً با تزئینات خاصی آراسته میشود.
ferfathmur
فرفتهمور، اصطلاحی که در متون باستانی به یک مراسم یا آیین خاص اشاره دارد و معانی مختلفی میتواند داشته باشد.
ferfel
فرفل، شیء یا طراحی است که به خاطر شکل خاص و الگوهای هنری معروف است.
ferfet
فرفت، شیء یا عنصر فرهنگی است که در رقصها و جشنها نقش دارد.
ferforth
فرفورت، مکانی تاریخی با جاذبههای گردشگری و فرهنگی.
ferganite
فرگانیت نوعی ماده معدنی نادر است که در شرایط خاصی تشکیل میشود.
fergus
فرگوس یک نام مردانه است که به طور سنتی اسکاتلندی محسوب میشود.
fergusite
فرگوسیت نوعی ماده معدنی با ویژگیهای خاص است.
ferguson
فرگوسن یک نام خانوادگی با سابقه است که در بسیاری از کشورها دیده میشود.
fergusonite
فرگوسونیت نوعی ماده معدنی با کاربردهای صنعتی است.
feriae
فریا به روزهای تعطیل عمومی در فرهنگ روم باستان اشاره دارد.
feriation
فریاسیون، عمل قرض گرفتن یا قبول چیزی به صورت تشریفاتی است، که معمولاً در مراسم و مناسبتهای خاص انجام میشود.
feridgi
فریدگی، نوعی رقص سنتی که معمولاً در مراسم و جشنها اجرا میشود.
feridjee
فریدجی، نوعی طراحی یا الگو با جزییات پیچیده که غالباً در آثار فرهنگی و هنری مشاهده میشود.
feridji
فریدجی، غذایی منحصر به فرد که در یک منطقه خاص تهیه و سرو میشود.
ferie
فریه، به معنای تعطیلات یا زمان آزاد برای استراحت و سفر است.
ferigee
فریگی، اصطلاحی است که اغلب به فرهنگ و میراثهای تاریخی مربوط میشود.
ferijee
فرجی، واژهای است که معمولاً به موجوداتی غیرواقعی و خیالی اشاره دارد.
ferine
وحشی، به معنای مربوط به جانوران وحشی یا غیر اهلی.
ferinely
بهطرز وحشی، به معنای بیپرده و صریح.
feringi
سبک فرینگی، به معنای سبک خاص یا منحصر به فرد در پوشاک.
ferio
فریو، به معنای پیشنهادی یا وعدهای برای بهبود.
ferison
فرزان، حیوانی وحشی و غیر اهلی که معمولاً در طبیعت زندگی میکند.
ferities
فرایاتها، نوعی گیاه یا موجودات زنده که به سختی در برابر تغییرات محیطی مقاومت میکنند.
ferk
فرک کردن، عمل تقسیم یا بریدن مواد به قطعات کوچکتر.
ferkin
فرکین، واحد اندازهگیری برای مایعات، مخصوصاً در مورد آبجو.
ferly
فرلی، به معنای شگفتی یا حیرت از چیزی.
ferlie
فرلی، به معنی شگفتی یا منظرهای دارای جاذبه خاص.
ferlied
پنهان کردن احساسات یا رفتارها به طوری که دیگران متوجه نشوند.
ferlies
احساسات پنهان یا سرکوب شده که به سختی ابراز میشوند.
ferlying
پنهان کردن حقیقت درباره یک موضوع یا الهام گرفتن بدون نشان دادن آن.
ferling
احساس یا حالتی که به طور غیرمستقیم ابراز میشود.
fermacy
مکان یا فروشگاهی که دارو و راهحلهای سلامتی ارائه میدهد.