geoglossaceae
گئوگلاساژه یک خانواده از قارچها است که شامل گونههایی با ویژگیهای خاص، مانند شکل و ساختار میشود.
geoglossum
ژئوگلاسم جنسی از قارچهای خانواده گئوگلاساژه است که با ویژگیهای خاص تفکیک میشود.
geognosy
ژئونو، علم مطالعهی ساختار زمین، شامل بررسی نوع و ترکیب مواد تشکیلدهنده زمینی، و ساختار لایههای آن است.
geognosies
ژئونوها، شکلهای مختلف علم ژئونو که با تمرکز بر جنبههای مختلف ساختار زمین و سنگها کار میکنند.
geognosis
ژئونو، به معنای درک و شناخت ساختار زمین و مواد تشکیلدهنده آن، به ویژه در زمینههای علمی و زیستمحیطی استفاده میشود.
geognosist
ژئونو شناس، فردی که به مطالعه و تحلیل ساختار زمین و سنگها میپردازد.
geognost
ژئونو شناس، شخصی که در زمینهی شناخت زمین و ویژگیهای آن تخصص دارد.
geognostic
ژئونو شناختی، مربوط به علم و فنون شناسایی و بررسی ساختار زمین و مواد آن.
geognostical
زمینشناختی به ویژگیها و فرایندهای زمین و سنگها اشاره دارد.
geogony
علمی که به بررسی نحوهٔ تشکیل زمین و دیگر اجرام سماوی میپردازد.
geogonic
مرتبط با فرایندهایی که زمین و دیگر اجرام سماوی را شکل میدهند.
geogonical
به ویژگیها و خصوصیات زمین و زیرساختهای طبیعی آن اشاره دارد.
geographics
شاخهای از علم که به بررسی ویژگیهای جغرافیایی و توزیع جغرافیایی انسانها و فعالیتهای آنها میپردازد.
geographism
جغرافیسم، مطالعه ویژگیها و الگوهای زمین، از جمله شکلها، زمان و مکانهای طبیعی و انسانی است.
geographize
جغرافیایی کردن، فرآیند مرتبط کردن دادهها با موقعیتهای جغرافیایی برای تحلیل یا فهم بهتر آنها است.
geographized
جغرافیاییشده، اشاره به اطلاعاتی دارد که به موقعیتهای جغرافیایی مرتبط شده است.
geohydrology
هیدرولوژی زمینی، بررسی حرکات آب زیرزمینی و تاثیر آن بر منابع و محیط زیست است.
geohydrologic
هیدرولوژیک زمین، مرتبط با مطالعات حرکت و توزیع آب زیرزمینی در زمین است.
geohydrologist
هیدرولوژیست زمین، کسی است که در زمینه مطالعه آبهای زیرزمینی و منابع آب فعالیت میکند.
geoidal
ژئویید: سطح همپتانسیل گرانشی زمین که میتوان آن را به عنوان سطح دریا در حالت آرام در نظر گرفت.
geoids
ژئیدها: سطوح همپتانسیل گرانشی که مدلسازی شکل زمین را فراهم میکند.
geoisotherm
ژئوايزوترم: خطوطی که دما را در ارتفاع ثابت نشان میدهند و از آنها برای تحلیل دما در مناطق مختلف استفاده میشود.
geol
ژئول: شاخهای از زبانشناسی که به تأثیرات جغرافیایی بر زبانها میپردازد.
geolatry
ژئولاتی: پرستش زمین، باور به اینکه زمین و عناصر طبیعی باید مورد احترام و پرستش قرار گیرند.
geolinguistics
ژئولینگوییستیک: مطالعه تأثیر جغرافیا بر تنوع زبانها و لهجهها.
geologer
زمینشناس، شخصی که در زمینه علم زمینشناسی متخصص است و به مطالعه و تحقیق درباره ساختار زمین و تغییرات آن میپردازد.
geologers
زمینشناسان، جمع زمینشناس، افرادی که در زمینه علم زمینشناسی فعالیت میکنند.
geologian
زمینشناس، فردی که به بررسی فرآیندها و ویژگیهای زمین پرداخته و تخصصی در این حوزه دارد.
geologically
از نظر زمینشناسی، به نحو مربوط به علم زمینشناسی و ویژگیهای زمین.
geologician
زمینشناس، فردی که در زمینه علم زمینشناسی فعالیت میکند و تکنیکها و تئوریهای پیشرفتهای را در این حوزه به کار میگیرد.
geologies
ژئولوژیها، جمع کلمه ژئولوژی و به مطالعه ساختار زمین و تاریخ آن اشاره دارد.
geom
ژئوم به معنای زمین است و در واژههایی استفاده میشود که ارتباط با زمین یا ساختارهای زمینشناسی دارند.
geomagnetic
ژئومغناطیسی به فضای مغناطیسی اطراف زمین اشاره دارد و به اثرات آن بر روی اشیاء و فعالیتهای بشر میپردازد.
geomagnetician
ژئومغناطیسی به فردی اطلاق میشود که در زمینه میدان مغناطیسی زمین فعالیت میکند.
geomagnetics
ژئومغناطیس به مطالعه خواص مغناطیسی زمین و تأثیرات آن اشاره دارد.
geomagnetist
ژئومغناطیسدان به فردی اشاره دارد که در زمینه بررسی میدانهای مغناطیسی فعالیت میکند.
geomaly
ژئومالی به مطالعه ویژگیهای زمینشناسی و شکلهای طبیعی زمین گفته میشود.
geomalic
ژئومالیک به صفات یا ویژگیهای مرتبط با شکلها و الگوهای زمین شناختی اطلاق میشود.