geomalism
ژئومالیسم به مطالعه و تجزیه و تحلیل دقیق از شکل‌ها و فرآیندهای زمین‌شناسی اشاره دارد.
geomance
ژئومانسی به فن پیشگویی بر اساس زمین و ویژگی‌های آن اطلاق می‌شود.
geomancer
ژئومانسر فردی است که به هنر پیشگویی بر اساس ویژگی‌ها و الگوهای زمین مشغول است.
geomancies
ژئومانسی‌ها به مجموعه‌ای از روش‌ها و فنون پیشگویی اطلاق می‌شود که بر اساس ویژگی‌های زمین پایه‌گذاری شده‌اند.
geomant
geomant، پیشگو یا کسی که با استفاده از تکنیک‌های خاصی از زمین و الگوهای آن، به پیش‌بینی آینده می‌پردازد.
geomantical
geomantical به روش‌ها و تکنیک‌های مرتبط با پیشگویی از طریق زمین و الگوهای آن اشاره دارد.
geomantically
geomantically به شیوه‌ای تأکید دارد که در آن الگوها و نشانه‌ها از منظر geomancy مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرند.
geomechanics
geomechanics، علمی است که به مطالعه رفتار مواد زمین و زیرزمینی تحت تأثیر نیروهای مختلف می‌پردازد.
geomedical
geomedical به مطالعاتی اطلاق می‌شود که تأثیرات جغرافیای طبیعی و محیطی بر سلامت انسان را بررسی می‌کند.
geomedicine
geomedicine به مطالعه تأثیرات جغرافیایی و محیطی بر سلامت و بیماری‌های انسانی اشاره دارد.
geometdecrne
geometdecrne، یک اصطلاح ریاضی است که به تغییر و تحولات اشکال هندسی اشاره دارد.
geometrically
به صورت هندسی، به روشی که به ویژگی‌ها و روابط اشکال هندسی مربوط می‌شود.
geometricism
geometricism، یک جنبش هنری است که بر هندسه و اشکال ساده تمرکز دارد.
geometricist
geometricist به شخصی اطلاق می‌شود که به مطالعه و تحلیل اشکال هندسی می‌پردازد.
geometricize
geometricize به فرایند تبدیل اشکال به الگوهای هندسی ساده اطلاق می‌شود.
geometridae
Geometridae خانواده‌ای از شب‌پره‌ها است که به دلیل اشکال طراحی‌شده خود مشهورند.
geometriform
شکل‌هایی که به هندسه مربوط می‌شوند و غالباً در هنر و طراحی ظاهر می‌شوند.
geometrina
نوعی شب پره که عموماً در مناطق گرمسیری و با ویژگی‌های خاص یافت می‌شود.
geometrine
خانواده‌ای از حشرات شامل پروانه‌ها و شب‌پرک‌ها که به خاطر اشکال هندسی خود شهرت دارند.
geometrise
به معنای ساده‌سازی یا ایجاد اشکال هندسی در یک پدیده یا اثر هنری.
geometrised
شکل هندسی یافته از یک شی یا اثر هنری، که به وضوح به اشکال هندسی تبدیل شده است.
geometrising
فرایند تبدیل یا فرم‌دهی به اشکال هندسی در یک کار طراحی یا هنری.
geometrize
هندسه‌ای کردن به معنای ساختن یا شکل دادن به یک شیء بر اساس اصول هندسی است.
geometrized
هندسه‌ای شده به معنای محاسبه یا بازنمایی یک چیز به وسیله اشکال هندسی است.
geometrizing
فرآیند هندسه‌ای کردن به معنای تبدیل اشکال به قالب‌های هندسی است.
geometroid
هندسه‌روی به نوعی از اشکال هندسی گفته می‌شود که ویژگی‌های خاصی دارند.
geometroidea
هندسه‌رویدا به نوع خاصی از اشکال هندسی با ویژگی‌های منحصر به فرد اشاره دارد.
geomyid
هندسه‌می‌د به خانواده‌ای از جوندگان گفته می‌شود که به حفاری در خاک و ایجاد تونل معروف هستند.
geomyidae
خانواده‌ای از جوندگان که به طور عمده زیر زمین زندگی می‌کنند و دندان‌های پیشین قوی دارند.
geomys
جنسی از جوندگان زیرزمینی که در مناطق مختلف آمریکا زندگی می‌کنند.
geomoroi
موجوداتی که به شکل‌گیری و تغییرات زمین کمک می‌کنند.
geomorphy
بررسی و تحلیل اشکال زمین و عوامل موثر بر آن‌ها.
geomorphist
دانشمندی که به مطالعه و تحقیقات در زمینه اشکال جغرافیایی می‌پردازد.
geomorphogeny
مطالعه و تحلیل روند شکل‌گیری و تحول اشکال زمین.
geomorphogenic
فرایندها و عواملی که به تولید و تغییر شکل‌ زمین و مناظر جغرافیایی منجر می‌شوند.
geomorphogenist
شخصی که به مطالعه شکل‌گیری و تغییرات اشکال زمین می‌پردازد.
geomorphologic
مربوط به خصوصیات و ساختارهای جغرافیایی و زمین‌شناسی.
geomorphological
مرتبط با مطالعه شکل‌ها و تغییرات زمین.
geomorphologically
به طور مرتبط با ویژگی‌ها و تغییرات شکل‌های زمین.
geomorphologist
شخصی که به مطالعه و تحقیق در مورد اشکال زمین و فرایندهای مرتبط می‌پردازد.