gilbertianism
گیلبرتینیسم، مجموعهای از ایدهها و نگرشهای فلسفی است که به نام گیلبرت شناخته میشود.
gilbertine
گیلبرتین، به کسانی اطلاق میشود که پیرو آموزههای گیلبرت هستند.
gilbertite
گیلبرتیت، ماده معدنی نادر که معمولا در سنگهای آتشفشانی یافت میشود و از نظر علمی دارای ویژگیهای منحصر به فردی است.
gilberts
مجمعالجزایر گیلبرت، گروهی از جزایر کوچک در اقیانوس آرام که معروف به سواحل زیبا و مناظر طبیعی هستند.
gildable
قابل طلاکاری به معنای این است که یک شیء میتواند با طلا پوشانده شود، به ویژه در مورد اشیای هنری.
gildedness
طلاکاری به وضعیت یا ویژگیای اشاره دارد که در آن یک سطح به طور زیبا و با دقت با طلا پوشیده شده است.
gilden
طلایی به رنگی اطلاق میشود که به شکل زیبا و درخشان به رنگ طلا یا نور خورشید باشد.
gilder
طلاکار کسی است که در کار با طلا یا ورق طلا تخصص دارد و میتواند اشیاء را با طلا پوشش دهد.
gilders
گلدگر به شخصی اطلاق میشود که در کار با طلا یا ورق طلا تخصص دارد.
gildhall
گلد هال، ساختمانی است که معمولاً برای اجتماعات محلی و تجارت استفاده میشود.
gildhalls
گلد هالها، ساختمانهایی هستند که متعلق به یک اتحادیه تجاری هستند و معمولاً برای نشستها و رویدادهای اجتماعی استفاده میشوند.
gildings
گلدینگ به عمل یا فرآیند افزودن ورق طلا به یک شیء یا سطح اشاره دارد.
gildship
گلدشیپ به موقعیت یا مقام در یک اتحادیه تجاری یا حرفهای اشاره دارد.
gildsman
گلدسمن به شخصی اطلاق میشود که عضو یک اتحادیه تجاری است و در زمینه خاصی کار میکند.
gildsmen
گلدسمن به افرادی اطلاق میشود که در انجمنهای هنری یا تجاری به صورت رسمی فعالیت میکنند و خود را به استانداردهای خاصی متعهد میدانند.
gile
گایل به معنای نازک یا ظریف است و معمولاً در توصیف احساسات ظریف و اجتناب ناپذیر استفاده میشود.
gyle
گایل به شیوه یا الگوی خاصی از طراحی یا بافت اشاره دارد که جذابیت نازکی دارد.
gileadite
جلیلاد به مردم یا قبیلهای اطلاق میشود که به زمینهای جلیلاد نسبت داده میشوند و معمولاً در متون باستانی به دلیل خصوصیات پزشکی خود مشهور هستند.
gilenyer
گلن یر به فردی اطلاق میشود که در یک حوزه خاص تخصص دارد و به جامعه خود خدمت میکند.
gilenyie
گلن ی به نوعی از گیاه یا گل اشاره دارد که زیبایی و رنگهای زندهای دارد.
gileno
گیلنو، یک نام با ریشههای فرهنگی مختلف که ممکن است در مکانها و شخصیتهای مختلف استفاده شود.
giles
گیلز، یک نام خانوادگی که غالباً در کشورهای انگلیسی زبان دیده میشود و میتواند به افراد مختلف اشاره داشته باشد.
gilgames
گیلگامش، شخصیتی اسطورهای که در ادبیات مالی باستان نقش دارد و داستانهای او از دوستی و شجاعت پرده برداری میکند.
gilgamesh
گیلگامش، پادشاه افسانهای شهر اوروک، شخصیت اصلی یکی از قدیمیترین داستانهای جهان به نام حماسه گیلگامش.
gilgie
گیلگی، اصطلاحی محبتآمیز که در مکالمات غیررسمی و دوستانه قابل استفاده است.
gilguy
گیلگای، لقبی غیررسمی که به طور غیررسمی توسط طرفداران یا دوستان به کار میرود.
gilgul
گلگول به مفهومی در عرفان یهودی اشاره دارد که به تناسخ یا حرکت روحها از یک بدن به بدن دیگر میپردازد.
gilgulim
گلگولیم به تناسخهای متعدد اشاره دارد که در عرفان یهودی مورد بحث قرار میگیرد.
gilia
گیلیا به نوعی از گیاهان گلدار اشاره دارد که در مناطق خاصی رشد میکند.
giliak
گلیاکها به گروهی از مردم بومی در شرق دور روسیه اشاره دارد که فرهنگ و زبان خاص خود را دارند.
gilim
گیلیم به نوعی از فرشهای بافته شده تخت از مواد طبیعی اشاره دارد که معمولاً در خاورمیانه تولید میشوند.
gillar
گیلار به واژهای ادبی اشاره دارد که میتواند احساسات و عواطف عمیق را منتقل کند.
gillaroo
گیلارو، نوعی از کنگورو است که در برخی مناطق استرالیایی یافت میشود.
gillbird
گیلبرد نام عامیانه برای برخی پرندگان رنگین و جذاب است.
gillenia
گیلینیا نوعی گیاه گلدار است که در خانواده گلگیاهان قرار دارد.
giller
گیلر به فردی اطلاق میشود که به طور حرفهای یا غیرحرفهای ماهیگیری مینماید.
gillers
گیلرها به گروهی از افرادی اطلاق میشود که به ماهیگیری میپردازند.
gilles
گیل، نامی است که به طور خاص برای برخی افراد یا خصوصیات خاص به کار میرود.
gillflirt
عمل flirt به طور خاص در محیطهای آبی یا مربوط به ماهیگیری اتفاق میافتد و به نوعی ابراز علاقه غیررسمی اشاره دارد.
gillhooter
نوعی پرنده یا موجود زنده که در نزدیکی آب زندگی میکند و شناخته شده است به خاطر صدای خاص خود.