glossingly
به صورت براق یا سطحی، در معنای بیان یک نظر یا توصیف بدون عمق یا جزئیات.
glossiphonia
گلسیفونی یک جنس از لاروها است که بیشتر در آبهای شیرین زندگی میکنند و میتوانند با موجودات آبزی تعامل داشته باشند.
glossiphonidae
گلسیفونییدا، یک خانواده از لاروها است که تمامی اعضای آن در محیطهای آب شیرین زندگی میکنند.
glossist
گلسنویس، شخصی است که بر روی جزئیات و تفسیر متون یا زبان تمرکز میکند.
glossitic
گلوسیتیک به التهاب زبان اشاره دارد که میتواند باعث درد، ورم و تغییر رنگ زبان شود.
glossless
بدون درخشش به ویژگی خاصی اشاره دارد که در آن سطوح براق یا درخشنده وجود ندارد.
glossmeter
دستگاه اندازهگیری درخشش، وسیلهای است که برای اندازهگیری مقدار درخشش یا براقیت سطحها استفاده میشود.
glossocarcinoma
گلوسوکارسینوم به نوعی سرطان نادر اشاره دارد که در بافتهای زبان تشکیل میشود.
glossocele
گلوسوسل به برآمدگی یا تورم در زبان اشاره دارد که ممکن است به دلیل عفونت یا التهاب باشد.
glossocoma
گلوسوکما به وضعیتی اشاره دارد که زبان به طور موقت دچار فلجی میشود، که میتواند بر روی گفتار و بلع تأثیر بگذارد.
glossocomium
گلاسوکومیوم، موزهای است که به مطالعه و نمایش زبان شناسی و موارد مرتبط میپردازد.
glossocomon
گلاسوکومون، اصطلاح مرتبط با علم آواشناسی و مطالعات صدایی است.
glossodynia
گلاسو دینیا به حالت سوزش، درد یا ناراحتی در زبان اشاره دارد.
glossoepiglottic
گلاسو اپیگلوتیک به ناحیهای اشاره دارد که بین زبان و اپیگلوتوس واقع شده است.
glossoepiglottidean
گلاسو اپیگلوتیدین به ناحیهای اشاره دارد که بین زبان و اپیگلوتوس واقع شده و در بلع مهم است.
glossograph
گلوسوگراف، وسایل مورد استفاده برای نوشتن یادداشتها به روشی فشرده و خلاصه شده است.
glossography
گلوسوگرافی، مطالعهای است که به بررسی حاشیهنگاری و تفسیر متون میپردازد.
glossographical
گلوسوگرافیک، صفتی است که به روشها و مطالعات مرتبط با گلوسها و حاشیهنگاریها اطلاق میشود.
glossohyal
گلوسوهیال، به عضلهای گفته میشود که در حرکت و عملکرد زبان نقش دارد.
glossoid
گلوسوئید، به شکلی گفته میشود که شباهت به زبان دارد یا از آن اقتباس شده است.
glossokinesthetic
گلوسوکینستتیک، به شیوههایی اشاره دارد که انطباق حرکات زبان و ادراک حسی را ترکیب میکند.
glossolabiolaryngeal
صدای گلاسولابیولارینژیال یعنی صدایی که با همکاری زبان، لبها و حنجره تولید میشود.
glossolaly
نوعی گفتار که غالباً در موقعیتهای خاص و غیرمعمول بروز مییابد.
glossolysis
گلوسولیزیس به حالتی اطلاق میشود که فرد توانایی برقراری ارتباط به زبانی که قبلاً صحبت میکرده را از دست میدهد.
glossology
گلوسولوژی به مطالعه زبان، ساختارها و ویژگیهای آن اشاره دارد.
glossological
گلوسولوژیک به صفات مربوط به گلوسولوژی و ویژگیهای زبانی اطلاق میشود.
glossologies
گلوسولوژیها به مجموعههای علمی درباره زبان و ویژگیهای متفاوت آن اشاره دارد.
glossologist
گلوسولوژیست به فردی اطلاق میشود که به مطالعه زبان و ویژگیهای آن میپردازد.
glossoncus
گلوسونکوس به پدیدههایی اشاره میکند که در گفتار و آواشناسی زبانها مشاهده میشود.
glossopalatine
مربوط به ناحیهای از دهان و حلق که شامل سطح زیرین زبان و سقف دهان است.
glossopalatinus
نام علمی ساختاری در بدن که به ارتباط زبان و سقف دهان اشاره دارد.
glossopathy
بیماریها و اختلالات زبان که ممکن است شامل عفونتها و دیگر مشکلات باشد.
glossopetra
خوراکی فسیل شده که به شکل زبان است و در زمینهای مختلف یافت میشود.
glossophaga
جنس پرندگانی که به مکیدن شهد گلها معروف هستند.
glossophagine
به گروهی از پرندگان طاووس اشاره دارد که به ویژه در تغذیه از شهد تخصص دارند.