glossopharyngeus
گلوسوفارنژیوس، عصب دوازدهم مغزی است که به حس چشایی و بلع کمک می‌کند.
glossophytia
گلوسوفیتیا عبارت است از الگوی رشد خاصی در گیاهان که ممکن است در پاسخ به شرایط محیطی ایجاد شود.
glossophobia
گلوسوفوبیا، ترس از صحبت کردن در جمع یا روی استیج است که می‌تواند احساس اضطراب و استرس زیادی به همراه داشته باشد.
glossophora
گلوسوفورا، اصطلاحی در زبان‌شناسی است که به ویژگی‌ها و ساختار خاصی از زبان اشاره دارد.
glossophorous
گلوسوفوروس به ویژه به گیاهانی اشاره دارد که ویژگی‌های خاصی دارند که بر رشد و بقا موثر است.
glossopyrosis
گلوسوپیروس به احساس سوزش یا درد در زبان اشاره دارد که ممکن است ناشی از عوامل مختلفی باشد.
glossoplasty
گلوسوپلاستی، عمل جراحی است که به منظور اصلاح شکل زبان انجام می‌شود.
glossoplegia
گلوسوپلژی، فلج زبان است که به عنوان عدم توانایی حرکت زبان شناخته می‌شود.
glossopode
گلوسوپود، موجودی است که دارای ساختارهای خاصی برای تغذیه است.
glossopodium
گلوسوپودیم، نوعی ساختار پا در جانوران خاص است.
glossopteris
گلوسوپتریس، جنسی از گیاهان منقرض شده است که در دوران قدیم وجود داشته است.
glossoptosis
گلوسوپتوز، وضعیت پزشکی است که در آن زبان به عقب می‌افتد و می‌تواند باعث مشکلات تنفسی شود.
glossorrhaphy
گلاسو، بخیه‌زدن زبان در پزشکی.
glossoscopy
گلاسو، معاینه زبان با استفاده از دستگاه خاص.
glossoscopia
گلاسو آسپی، بررسی زبان برای ناهنجاری‌ها.
glossospasm
گلاسو اسپاسم، انقباض غیرطبیعی زبان که باعث مشکل در تکلم می‌شود.
glossosteresis
گلاستو استرزیس، ناتوانی در حرکت زبان به طور آزاد.
glossotherium
گلاستوترئیوم، نوعی کفتار زمینی غول‌پیکر که در دوره‌های قدیم زندگی می‌کرد.
glossotype
گلاستوپی به نوعی علامت نوشتاری اشاره دارد که در فرآیندهای آموزشی و زبان‌شناسی به کار می‌رود.
glossotomy
گلاستوومی به عمل جراحی بر روی زبان اشاره دارد که ممکن است به دلایل پزشکی انجام شود.
glossotomies
گلاستوومی‌ها به عمل‌های جراحی متعددی که بر روی زبان انجام می‌شود اشاره دارند.
glottalite
گلاطلایت به نوعی کانی اشاره دارد که در مطالعات زمین‌شناسی اهمیت دارد.
glottalization
گلاسیون به تغییرات حنجره‌ای در تولید صداها در زبان‌ها اشاره دارد.
glottalize
گلازال کردن به معنای ایجاد توقف حنجره‌ای در تولید صداها است.
glottalized
گلوتالیزه شده، به صداهایی اطلاق می‌شود که در تولید آن‌ها از حنجره به طور خاص استفاده می‌شود.
glottalizing
عمل گلوتالیزه کردن، فرایند تولید صداهایی است که در آن از توقف گلوتالی برای ایجاد صدا استفاده می‌شود.
glottic
گلوتیک، به ناحیه حنجره اشاره دارد که در آن صدا تولید می‌شود.
glottid
گلوتید، بخشی از حنجره است که در تولید صدا نقش دارد.
glottidean
گلوتیدان، به جنبه‌های مربوط به حنجره و تولید صوت در زبان‌ها اطلاق می‌شود.
glottides
گلوتیدها، واحدهای مربوط به حنجره هستند که بر تولید صدا تأثیر می‌گذارند.
glottiscope
گلوکیتسکوپ، ابزاری پزشکی است که برای بررسی گلو و طناب‌های صوتی استفاده می‌شود.
glottitis
گلوکیت، التهاب حنجره یا گلو است که می‌تواند باعث مشکلات صوتی شود.
glottochronological
زمان‌شناسی زبانی، علمی است که با زمان و تغییرات زبان‌ها سروکار دارد.
glottogony
زبان‌شناسی، علمی است که به پیدایش و توسعه زبان‌ها می‌پردازد.
glottogonic
زبان‌شناسی، مرتبط با پیدایش و پیشرفت زبان‌ها است.
glottogonist
زبان‌شناس، فردی است که به تحقیق دربارهٔ زبان‌ها و توسعهٔ تاریخی آن‌ها می‌پردازد.
glottology
زبان‌شناسی، مطالعه علمی زبان‌ها و ساختار آن‌ها به‌طور دقیق و سیستماتیک.
glottologic
مربوط به جنبه‌های علمی و تحلیلی زبان‌شناسی و زبان‌ها.
glottological
پژوهش‌های دقیق و علمی درباره‌ی ساختار و استقامت زبان‌ها.
glottologies
بررسی‌های علمی درباره‌ی زبان‌ها که متنوع بودن و الگوهای آن‌ها را تحلیل می‌کنند.