grenado
گرنادو، نوعی انفجار است که معمولاً در جنگ‌ها برای آسیب رساندن به دشمن استفاده می‌شود.
grenat
گرنات، نوعی سنگ قیمتی با رنگ قرمز تیره که در جواهرسازی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
grenatite
گرناتی، نوعی کانی معدنی که در سنگ‌های دگرگونی و در شرایط خاص شکل می‌گیرد.
grendel
گرنل، شخصیت منفی در داستان بیوولف که به جنگجویان حمله می‌کند.
grene
گرین، رنگی سبز که نمایانگر طراوت و تازگی است.
grenelle
گرنل، نام خیابانی در پاریس که با تاریخ و فرهنگ مرتبط است.
grenier
زیرشیروانی، فضایی در بالای یک ساختمان که معمولاً برای ذخیره‌سازی استفاده می‌شود.
gres
گرس، ماده‌ای سرامیکی است که معمولاً برای ساختن اشیاء مختلف استفاده می‌شود.
gresil
گرسیل، نوعی ماده در سفالگری که می‌تواند با رنگ‌های مختلف ترکیب شود.
gressible
گرس‌پذیر، به معنای قابل عبور و راه رفتن بر روی یک سطح.
gressoria
گرسوریا، نوعی گیاه یا گل که به دلیل زیبایی و رنگ‌هایش شناخته می‌شود.
gressorial
گرسوریال، به ویژگی‌ها یا جزئیات خاص در طراحی و ساخت اشاره دارد.
gressorious
فراوان، در زیست‌شناسی به موجوداتی اطلاق می‌شود که به سرعت در محیط گسترش پیدا می‌کنند.
gret
خوب، عالی، در مورد احوالات و حالت‌های مثبت استفاده می‌شود.
greta
نام یک فرد، معمولاً به عنوان یک فرد تأثیرگذار در زمینه‌های خاص استفاده می‌شود.
gretchen
نام یک شخصیت ادبی، معمولاً نشان‌دهنده بی‌گناهی و سادگی است.
grete
نام یک فرد، معمولاً قابل احترام و سازمان‌دهنده.
gretel
نام یک شخصیت افسانه‌ای، معمولاً نمایانگر ذکاوت و شجاعت.
greund
اصلی‌ترین نکته یا موضوع یک بحث یا مسئله.
grewhound
سگی با سرعت بالا و لاغر که معمولاً در مسابقات شرکت می‌کند.
grewia
نوعی گیاه همیشه سبز که در مناطق گرمسیری رشد می‌کند.
grewsome
چیزی که بسیار ترسناک و زشت است و غالباً احساس disgust ایجاد می‌کند.
grewsomely
به شکل وحشتناک یا زشت.
grewsomeness
کیفیت یا حالت وحشتناک بودن؛ وجوه یا جزئیات ترسناک.
grewsomer
ترسناک‌تر، یا انزجارآورتر از چیزی دیگر.
grewsomest
ترسناک‌ترین، یا انزجارآورترین از چیزی دیگر.
grewt
عالی، فوق‌العاده، یا برجسته.
grex
یک گروه از گیاهان در سیستم‌گذاری گیاه‌شناسی.
grf
فرمت فایل گرافیک، معمولاً در طراحی استفاده می‌شود.
gry
موجود افسانه‌ای با ویژگی‌های خاص (گروه مشخص از موجودات).
gribane
گریبانه، نوعی غذای سنتی که معمولاً با ترکیبات خاصی درست می‌شود.
grice
گریس، تکنیکی در آشپزی که شامل مراحل خاصی می‌شود.
griddlecake
گریدل کیک، نوعی کیک که بر روی گریدل پخته می‌شود و معمولاً نرم و صاف است.
griddlecakes
گریدل کیک‌ها، مجموعه‌ای از کیک‌هایی که بر روی گریدل پخته می‌شود و می‌تواند با طعم‌های مختلف سرو شود.
griddler
گریدلر، دستگاهی است که برای پخت و پز غذاهای مختلف با استفاده از گرما طراحی شده است.
gride
خرد کردن، واژه‌ای که به عملی اشاره دارد که در آن مواد به قطعات کوچک‌تر تقسیم می‌شوند.
gryde
gryde به معنای آماده‌سازی غذا به ویژه در قابلمه یا ماهیتابه است.
grided
grided به معنی تقسیم کردن چیزی به شبکه‌ای یا الگوی مشخص است.
gridelin
gridelin به معنی طرحی با الگوهای شبکه‌ای است.
grides
grides به معنی خط‌های شبکه‌ای که در طراحی یا نقاشی استفاده می‌شوند.