habnab
هاب‌ناب، به معنای یک نوع موجود یا رفتار خاص است.
haboub
هابوب، یک طوفان شن در بیابان که می‌تواند خسارت به همراه داشته باشد.
habronema
هابروینا، نوعی کرم که در بدن میزبان زندگی می‌کند و می‌تواند بیماری ایجاد کند.
habronemiasis
هابروئماسیس، بیماری ناشی از آلودگی به کرم‌های هابروینا که می‌تواند عوارض بهداشتی ایجاد کند.
habronemic
هابرا نِمیک، مربوط به بیماری یا شرایط ناشی از کرم‌های هابروینا.
habrowne
هابروان، سبکی خاص در نوشتن که بر تکنیک‌ها و روش‌های خاص تمرکز دارد.
habsburg
هابسبورگ، نام یک دودمان سلطنتی مهم در تاریخ اروپا که زیر نظر آنها چندین کشور بزرگ شکل گرفت.
habu
هَبو، مار سمی معروفی که در جزایر اوکیناوا و دیگر مناطق ژاپن زندگی می‌کند.
habub
هَبوب، طوفان گرد و غباری است که به‌طور ناگهانی در مناطق بیابانی رخ می‌دهد.
habuka
هَبوکا، نام یک پرنده نادر و زیبا که در جنگل‌های گرمسیری زندگی می‌کند.
habus
هَبوس، گروهی از حیوانات که به دلیل توانایی یادگیری و تحرک خود مشهور هستند.
habutae
هَبوتا، نوعی گل زیبا که در فصل بهار شکوفه می‌دهد.
habutai
حبوتای، پارچه‌ای نازک و سبک که معمولاً از آن برای دوخت لباس‌های تابستانی و راحت استفاده می‌شود.
habutaye
حبوتایه، تکنیک پیچیده‌ای است که در صنایع دستی و بافتنی ژاپن به کار می‌رود و هنرمندان با استفاده از آن طرح‌های خاصی را می‌سازند.
haccucal
هاککوسال، به رقصی خاص اشاره دارد که در فرهنگ‌های مختلف با اهداف اجتماعی و مذهبی اجرا می‌شود.
hache
هاچه، ابزاری است که برای برش و خرد کردن چوب در صنایع چوبی به کار می‌رود.
hachiman
هاچیمان، خدای جنگ در فرهنگ و اساطیر ژاپنی که به او به عنوان حامی سامورایی‌ها احترام می‌گذارند.
hachis
هاچی، غذایی است که عموماً از گوشت و سیب‌زمینی ریز خرد شده تشکیل می‌شود و می‌تواند جزو غذاهای اصلی باشد.
hachment
بهبود، ارتقا، در زمینه‌های هنری یا فناوری به معنی بهبود و رونق دادن به کیفیت یا کارآیی است.
hacht
کوتاه‌نویسی یا خلاصه‌نویسی، به معنای تهیه یک نسخه فشرده از اطلاعات به صورتی مختصر.
hachured
هچور شده، تکنیکی برای نشان دادن ویژگی‌های طبیعی مانند ارتفاع یا شیب، که عموماً به کمک خطوط یا نقوش خاص است.
hachuring
هچورینگ، استفاده از خطوط و نقوش برای به تصویر کشیدن ویژگی‌های طبیعی، مانند ارتفاع یا تپه‌ها در نقشه‌ها و آثار هنری.
hackamatak
ابزار یا فناوری جدیدی که برای تسهیل فرایندهای خاص در ساخت و ساز یا مهندسی طراحی شده است.
hackbarrow
ابزاری برای حمل و نقل مواد، عمدتاً در ساخت و باغبانی، که برای راحتی در جابجایی مواد طراحی شده است.
hackbolt
هک‌بولت، ابزاری است که برای محکم کردن اتصالات در زمینه‌های فنی و هک کردن استفاده می‌شود.
hackbush
هک‌باش، ابزاری است که برای پنهان کردن یا محافظت از فعالیت‌های آنلاین مورد استفاده قرار می‌گیرد.
hackbut
هک‌بات، تکنیکی است که برای آزمایش و تقویت سیستم‌های امنیتی به کار می‌رود.
hackbuteer
هک‌باتیر، فردی است که به صورت ماهرانه و خلاق در زمینه هک کردن فعالیت می‌کند.
hackbuts
هک‌بات‌ها، ابزاری هستند که برای نفوذ به سیستم‌ها و بررسی امنیت استفاده می‌شوند.
hackbutter
هک‌باتر ابزاری است که به ساده‌سازی فرایند هک کردن کمک می‌کند.
hackdriver
راننده تاکسی، فردی که با تاکسی مسافران را جابجا می‌کند، معمولاً در مکان‌های عمومی مانند فرودگاه‌ها یا ایستگاه‌های قطار فعالیت می‌کند.
hackee
شخصی که هدف هک قرار می‌گیرد یا اطلاعاتش به طور غیرمجاز به دست می‌آید.
hackeem
فردی که به عنوان راننده تاکسی کار می‌کند و از راه‌ها و مکان‌های شهر اطلاعات خوبی دارد.
hackees
افراد یا گروه‌هایی که تحت هک قرار گرفته‌اند و اطلاعاتشان به خطر افتاده است.
hackeymal
نوعی راننده تاکسی که برای ارائه خدمات سریع و کارآمد شناخته می‌شود.
hackery
محل یا فعالیتی که در آن هک به طور غیرقانونی انجام می‌شود و معمولاً با جرایم سایبری مرتبط است.
hackeries
مکان‌هایی که در آن‌ها مهارت‌های هک به صورت تخصصی آموزش داده می‌شود.
hackia
واژه‌ای که در برخی از جوامع برنامه‌نویسی به کار می‌رود.
hackie
شخصی که مهارت‌های هک و برنامه‌نویسی دارد.
hackies
افرادی که در زمینه هک و برنامه‌نویسی فعالیت می‌کنند.