hyalotype
هیلوتیپ، نمونه‌ای از ارگانیسم‌های زنده است که برای مقاصد تحقیقاتی و شناسایی استفاده می‌شود.
hyalts
هیل‌ت‌ها به موادی اشاره دارد که در درمان‌های پزشکی و دارویی به کار می‌روند.
hyaluronic
اسید هیالورونیک، پلی‌ساکاریدی است که در بافت‌های همبند، پوست و مایع مفصلی یافت می‌شود و به حفظ رطوبت کمک می‌کند.
hyaluronidase
آنزیمی که به تجزیه هیالورونیک اسید کمک می‌کند و عمدتاً در پزشکی برای تسهیل واکنش‌های بیولوژیکی به کار می‌رود.
hianakoto
مفهومی در داستان‌گویی سنتی که به نوعی روایت خاص اشاره دارد.
hiant
مخلوقی افسانه‌ای و عظیم که در داستان‌ها و اساطیر به تصویر کشیده شده است.
hiatal
مربوط به شکاف یا مجرای موجود در دیافراگم که به عبور برخی از ساختارهای داخل شکم کمک می‌کند.
hiate
شکاف یا باز شدن در دیوار یا ساختاری که امکان عبور و مرور یا جریان هوا را فراهم می‌آورد.
hiation
توقف یا وقفه‌ای در یک فرآیند یا گفتار که نشان‌دهنده تفکر است.
hiawatha
هیواتا، شخصیتی از ادبیات بومی آمریکایی که به عنوان یک رهبر و قهرمان در افسانه‌ها شناخته می‌شود.
hybanthus
هیبانتوس، جنسی از گیاهان گلدار که در خانواده‌ای خاص طبقه‌بندی می‌شود.
hibbertia
هیبرتیا، نوعی درختچه بومی استرالیا که به خاطر گل‌های زردش مشهور است.
hibbin
هیبین، واژه‌ای نادر که به موجودات ریز منسوب می‌شود.
hibernacle
هیبرناکل به معنای مکان یا محل خواب زمستانی موجودات مختلف است.
hibernacula
هیبرنکولا، جمع کلمه هیبرناکل و به مکان‌های خواب زمستانی موجودات اشاره دارد.
hibernacular
محیطی که برای هپاتی از جانوران و گیاهان در زمان خواب زمستانی ضروری است.
hibernaculum
محل یا مکان خاص برای استراحت و خواب زمستانی جانوران.
hibernator
جانورانی که در زمان‌های سرد سال به خواب زمستانی می‌روند.
hibernators
سیستمی از جانوران که به خواب زمستانی می‌روند.
hibernia
نام تاریخی برای جزیره ایرلند در دوران باستان.
hibernic
ویژگی‌ها و تطبیق‌هایی که به جانوران در خواب زمستانی کمک می‌کنند.
hibernical
هیزرنی به وضعیتی اشاره دارد که برخی از حیوانات (مانند خرس‌ها) در آن به خواب عمیق می‌روند تا از شرایط سخت زمستانی جان سالم به در برند.
hibernically
به طور هیزرنی به حالت خواب زمستانی اشاره دارد که حیوانات برای زنده ماندن در دماهای پایین به آن می‌روند.
hibernicize
هیزرنی کردن به فرایند یخ زدن یا به خواب بردن حیوانات برای خروج از شرایط نامساعد اشاره دارد.
hibernization
جمع‌آوری به معنای فرآیندی است که در آن حیوانات به خواب زمستانی می‌روند تا از شرایط سخت محیطی زنده بمانند.
hibernize
به خواب زمستانی رفتن؛ توجه به خواب رفتن حیوانات برای زنده ماندن در شرایط سرد.
hibernology
هیبرنولوژی به مطالعه و بررسی خواب زمستانی و مکانیزم‌های مربوط به آن در موجودات زنده اشاره دارد.
hibernologist
هیبرنولوژیست به کسی اطلاق می‌شود که به تحقیق درباره خواب زمستانی و رفتارهای مشابه در حیوانات می‌پردازد.
hibito
هیبی‌تو به شخصی اطلاق می‌شود که به فضا رفته یا درباره فضا تحقیق می‌کند.
hibitos
هیبی‌توها به مجموعه‌ای از افراد با ویژگی‌های خاص و غیرعادی در داستان‌ها و اساطیر اطلاق می‌شود.
hibla
هیبلا به نوعی گل یا گیاه گفته می‌شود که دارای ویژگی‌های خاصی است.
hybla
هیبلا به یک شهر تاریخی اشاره دارد که در تاریخ باستان به خاطر زیبایی و معماری‌اش شهرت داشته است.
hyblaea
هیبلا در متون تاریخی به مکانی اشاره دارد که دستاوردهای تاریخی و فرهنگی آن مورد توجه قرار گرفته است.
hyblaean
Hyblaean، مرتبط با منطقه Hybla در سیسیل است و ممکن است به فرهنگ و تاریخ آن منطقه اشاره کند.
hyblan
Hyblan، اصطلاحی که به مناطق پست و دشت‌های معینی اشاره دارد.
hybodont
Hybodont به گروهی منقرض شده از کوسه‌ها اشاره دارد که دارای دندان‌های خاصی بودند.
hybodus
Hybodus به جنس منقرض شده‌ای از کوسه‌ها اشاره دارد که در دوران‌های گذشته زندگی می‌کردند.
hybosis
Hybosis به یک حالت خاص در زیست‌شناسی اشاره دارد که معمولا در زمینه‌های خاص استفاده می‌شود.
hybrida
Hybrida اصطلاحی است که به گونه‌های هیبریدی گیاهی اشاره دارد که نتیجه‌ی ترکیب دو گونه هستند.
hybridae
هیبریده، خانواده‌ای از موجودات جاندار که می‌توانند از ترکیب دو نوع مختلف ایجاد شوند.