hypercrinism
هیپرکرینیسم به معنای ترشح بیش از حد هورمون‌ها در بدن است.
hypercrisia
هیپرکریسیا به معنای انتقاد بیش از حد از افراد یا شرایط است.
hypercritic
هیپرمنتقد به شخصی اطلاق می‌شود که به شدت و بیش از حد انتقاد می‌کند.
hypercritically
به صورت بسیار انتقادی یا با سختگیری زیاد.
hypercriticalness
حالت یا ویژگی انتقاد شدید و بیش از حد.
hypercriticism
انتقاد بیش از حد، به ویژه در زمینه‌های غیرضروری.
hypercriticize
بیش از حد انتقاد کردن به هر جزئیات به گونه‌ای که ممکن است غیرمنصفانه باشد.
hyperdactyl
حیواناتی که دارای تعداد غیرمعمولی از انگشتان هستند.
hyperdactyly
شرایطی که در آن فرد دارای تعداد غیرعادی از انگشتان است.
hyperdactylia
حالت نادری که منجر به رشد بیش از حد انگشتان می‌شود.
hyperdactylism
حالت مزمن که شامل وجود تعداد بیش از حد انگشتان می‌شود.
hyperdeify
خداگونه کردن مفرط و غیرمنصفانه کسی یا چیزی.
hyperdeification
هایپرشخصیت‌سازی، فرایند یا عمل بزرگ‌داشتن غیرعادی یا غیرواقعی از شخصیتی خاص یا یک فرد خاص است.
hyperdeified
هایپرشخصیت‌سازی شده، وضعیتی که در آن یک فرد به‌طور غیرمعمول و بیش از حد ستایش می‌شود.
hyperdeifying
عمل بزرگ‌داشتن و ستایش کردن بیش از حد یک شخص خاص.
hyperdelicacy
هایپرنرمی، نرمی و لطافت غیرمعمول که در اشیاء، مواد یا بافت‌ها مشاهده می‌شود.
hyperdelicate
هایپرنرم، به معنای حساس و شکننده بیش از حد، به ویژه در مورد اشیاء و مواد.
hyperdelicately
به معنای انجام یک عمل با نرمی و احتیاط غیرمعمول.
hyperdelicateness
هایپر دلکته‌نس به معنای فوق‌العاده لطیف بودن، اشاره به ویژگی‌هایی از یک شی یا اثر دارد که بسیار حساس و جزئی است.
hyperdelicious
هایپر دیلیشیوس به معنای فوق‌العاده خوشمزه، اشاره به طعمی لذیذ و فراموش‌نشدنی دارد.
hyperdeliciously
هایپر دیلیشیوسلی به معنای به طرز فوق‌العاده خوشمزه، توصیف کننده نحوه‌ای است که در آن یک غذا تهیه یا ارائه می‌شود.
hyperdeliciousness
هایپر دیلیشیوسنس به معنای کیفیت فوق‌العاده خوشمزه، به ویژگی طعمی است که بسیار لذیذ و خوشایند است.
hyperdelness
هایپر دلنس به معنای سطحی است که به شدت نرم و لطیف باشد، معمولاً در مورد پارچه‌ها یا مواد زیبا به کار می‌رود.
hyperdemocracy
هایپر دموکراسی به معنای نوعی دموکراسی است که در آن مشارکت و تعامل بیشتر اعضا تشویق می‌شود.
hyperdemocratic
هایپردموکراتیک، به وضعیتی اشاره دارد که در آن دموکراسی به شدت و به طور کامل اعمال می‌شود و به تمام شهروندان فرصت داده می‌شود تا در تصمیم‌گیری‌ها شرکت کنند.
hyperdeterminant
هایپرمعین به یک عنصر یا پارامتر اشاره دارد که به‌طور قابل توجهی بر نتایج یک سیستم یا فرآیند تاثیر می‌گذارد.
hyperdiabolical
هایپرشیطانی به توطئه‌هایی اشاره دارد که در آنها نیت‌های بسیار بد و زیرکانه وجود دارد.
hyperdiabolically
روش‌های هایپرشیطانی به شیوه‌هایی اشاره دارد که از نیت‌های بد و زیرکانه برخوردارند.
hyperdiabolicalness
هایپرشیطانی بودن به حالت یا ویژگی داشتن نیت‌های بسیار بد و زیرکانه اشاره دارد.
hyperdialectism
هایپرلهجه‌گرایی به استفاده بیش از حد از لهجه‌ها و تنوعات محلی در زبان اشاره دارد.
hyperdiapason
هایپردیاپازون، عبارتی است در موسیقی که به وسعت و تنوع فوق‌العاده‌ی صدا اشاره دارد.
hyperdiapente
هایپردیاپنت، یک فاصله موسیقایی بزرگتر از پنجم کامل است که در ترکیب‌های آوایی کاربرد دارد.
hyperdiastole
هایپر دیستوله به معنای فرم گسترش یافته‌ای از آرامش در عبارت‌های موسیقایی است.
hyperdiastolic
هایپر دیستولیک به وضعیتی اشاره دارد که در آن دیستول‌ها به طور غیرعادی بالا هستند.
hyperdiatessaron
هایپر دیاتسرا، یک فاصله موسیقایی بزرگتر از چهارم کامل است که در ترکیب‌های آوایی به کار می‌رود.
hyperdiazeuxis
هایپر دیازوکس به یک نقطه پیوندی بسیار پیچیده در موسیقی اشاره دارد.
hyperdicrotic
نبض هایپر دایکروتیک، نوعی نبض است که دارای یک ناچ دایکروتیک بزرگ‌تر از حالت طبیعی است و معمولاً به دلیل وجود شرایط خاص پزشکی رخ می‌دهد.
hyperdicrotism
هیپر دایکروتیسم، حالتی است که در آن نبض نشان‌دهنده ناچ دایکروتیک بزرگ‌تر از حد طبیعی است و معمولاً به مشکلات قلبی عروقی مرتبط است.
hyperdicrotous
نبض هایپر دایکروتوس به حالتی از نبض اطلاق می‌شود که در آن ناچ دایکروتیک به‌وضوح بزرگ‌تر از حالت عادی است.
hyperdimensional
فضای هایپر بعدی به فضایی اشاره دارد که بیش از سه بعد دارد و معمولاً در علوم نظری مانند فیزیک و ریاضیات مورد بررسی قرار می‌گیرد.