baffler
چیزی که باعث سردرگمی یا دشواری در درک می‌شود.
baffling
بافلینگ به معنای گیج‌کننده و معماگونه است و معمولاً به مواردی اطلاق می‌شود که فهم آن‌ها دشوار است.
bafta
بافتا یک سازمان خیریه است که به توسعه و ارتقاء هنرهای نمایشی در انگلیس و جایزه‌هایی که به بهترین‌های این صنعت اهدا می‌شود، پرداخته می‌شود.
baganda
باگاندایی‌ها قومیت اصلی در اوگاندا هستند که زبان و فرهنگ خاص خود را دارند.
bag and baggage
عبارت 'با بار و بنه' به معنای ترک کردن جایی با تمام وسایل و belongings است.
bagarre
باگاره به معنی درگیری یا بگومگو به ویژه در مکان‌های عمومی است.
bagasse
بگاس، مواد باقیمانده فیبری بعد از روند استخراج شکر از نیشکر است که می‌تواند به عنوان سوخت یا در ساختن کاغذ و محصولات دیگر استفاده شود.
bagel
بیگل، نانی است که معمولاً با دمای بخار پخته می‌شود و به شکل حلقه است و ممکن است با تنوعی از مواد روی آن تزئین شود.
bag for life
کیف زندگی، کیفی است که برای استفاده مجدد طراحی شده و معمولاً از مواد بادوام تر نسبت به کیسه‌های پلاستیکی معمولی ساخته می‌شود.
baggage car
کامیون بارگیری، قسمتی از قطار است که ویژه حمل بار و چمدان‌ها طراحی شده است.
baggage handler
کارگر بارگیری، فردی است که مسئول حمل و بارگیری چمدان‌ها و بار مسافران در فرودگاه‌ها و خطوط هوایی است.
baggage reclaim
محل دریافت بار، محلی در فرودگاه که مسافران چمدان‌های خود را پس از پرواز دریافت می‌کنند.
baggie
کیسه کوچک پلاستیکی که معمولاً برای نگهداری مواد غذایی یا اشیاء کوچک به کار می‌رود.
bagging
بسته‌بندی، فرآیند قرار دادن کالاها در کیسه یا بسته بندی است.
baggy
گشاد، توصیف لباس یا چیزی است که بسیار بزرگ و آزاد است.
baggy green
ژاکت یا لباسی گشاد و سبز، معمولاً اشاره به نوع خاصی از لباس است.
baggywrinkle
نوعی پوشش نرم که برای جلوگیری از آسیب به بادبان‌ها در کشتی‌ها استفاده می‌شود.
bagh
باغ: فضای سبز محصور که معمولاً به صورت طراحی شده و با گیاهان و گلکاری‌های زیبا ایجاد می‌شود.
bag lady
زن کیسه‌ای: اصطلاحی برای توصیف یک زن بی‌خانمان که لباس‌ها و وسایل خود را در کیسه‌ها یا بسته‌ها حمل می‌کند.
bagless
بدون کیسه: به سیستمی اطلاق می‌شود که در آن نیازی به کیسه برای جمع‌آوری زباله‌ها نیست.
bag lunch
ناهار کیسه‌ای: غذایی که در یک کیسه یا ظرف بسته‌بندی شده و به‌خصوص برای خوردن در خارج از خانه مانند پیک‌نیک فراهم می‌شود.
bag on
سرزنش کردن: به کار بردن انتقاد یا تمسخر نسبت به کسی، به ویژه به خاطر اشتباهاتش.
bagoong
بگوگ: چاشنی تخمیری تهیه شده از ماهی یا میگو، که به‌خصوص در غذاهای فیلیپینی استفاده می‌شود.
bagot
باگوت، اصطلاحی در زبان انگلیسی بریتانیایی برای اشاره به خدمتکارانی با کیفیت پایین یا نامناسب است.
bagpipe
بگ‌پایپ، ساز سنتی با لوله‌های بلند و یک کیسه که هوا را ذخیره می‌کند و برای تولید موسیقی استفاده می‌شود.
bag snatcher
دزد کیف، شخصی که به طور غیرقانونی کیف یا وسایل دیگر را از دیگران سرقت می‌کند.
bagsy
بگزی، یک اصطلاح غیررسمی برای مشخص کردن یک حق یا مکان خاص، بخصوص در بین دوستان.
ba gua
با گوا، در فرهنگ چینی به معنای ‘هشت تریگرام’ که در علوم باستانی و پیش‌بینی آینده استفاده می‌شود.
bagwash
بگ‌واش، اصطلاحی برای اشاره به لباس‌هایی که پس از شستشو به شکل بد درآمده‌اند.
bagworm
بگ‌ورم، نوعی لارو پروانه که در سبدی از ابریشم زندگی می‌کند.
bah
یک کلمه برای بیان نارضایتی یا بی‌تفاوتی.
bahadur
باهاردور، به معنای شجاع، فردی که در مبارزات یا چالش‌ها شجاعت نشان می‌دهد.
baha'i
باهائی، پیرو مکتب جدیدی که به وحدت بشر باور دارد.
bahala na
عبارتی برای بیان تسلیم شدن در رویارویی با مشکلات.
bahamian
باهامایی، نسبت به باهاماس یا مردم آن.
bahasa indonesia
زبان اندونزیایی، زبانی است که در کشور اندونزی به عنوان زبان رسمی استفاده می‌شود.
bahasa malaysia
زبان مالزیایی، زبان رسمی کشور مالزی است و در زندگی روزمره به کار می‌رود.
bah humbug
این عبارت به معنای رد کردن یا بی‌اهمیت دانستن چیزی است که به نظر شخص غیرواقعی یا بی‌معنی می‌آید.
bahookie
لغتی غیررسمی برای اشاره به نشیمن یا پایین تنه به کار می‌رود.
bahraini
به مردم یا چیزی که به کشور بحرین مربوط می‌شود اطلاق می‌شود.