hoplophoneus
هپولوفونوس یک پستاندار بزرگ و خزند مانند در دوران میانه زمین‌شناسی بود که در آب و خشکی زندگی می‌کرد.
hopoff
بپر از وسیلهٔ نقلیه به ویژه اتوبوس یا قطار، معمولاً در حین توقف.
hopperburn
آسیب یا صدمه‌ای که به دلیل حرارت بالا در هاپرها ایجاد می‌شود، معمولاً در صنایع کشاورزی.
hoppercar
نوعی واگن باری که برای حمل و نقل مواد خشک درشت مثل دانه‌ها یا زغال سنگ طراحی شده است.
hopperdozer
هاپر دوزر، نوعی ماشین سنگین که برای جابجایی و انتقال مصالح در پروژه‌های عمرانی استفاده می‌شود.
hopperette
هاپرِت، نوعی کوچک‌تر و معمولاً سبک‌تر از هاپر که برای کارهای کوچک‌تر زمین یا باغ‌ها کاربرد دارد.
hoppergrass
چمن هاپر، نوعی گیاه است که در نواحی باتلاقی رشد می‌کند و برای حشرات و دیگر موجودات زنده ارزش غذایی دارد.
hopperings
هاپرینگ‌ها، ویژگی‌های گیاهی یا جانوری که به صورت گروهی در یک منطقه خاص گسترش یافته‌اند.
hopperman
هاپرمن، شخصی که به مطالعه و تحقیق درباره حشرات و دیگر ارگانیسم‌ها می‌پردازد.
hoppestere
هاپس‌تر، نوعی موجود یا حیوان که به خوبی می‌تواند بپرد یا حرکت کند.
hoppet
هاپت، پرش کوتاه و شاداب که اغلب در حین بازی انجام می‌شود.
hoppy
پربش، به حالتی اشاره می‌کند که در آن چیزی یا کسی به طور شاداب و سرزنده حرکت می‌کند.
hoppingly
به شیوه‌ای سرزنده و شاداب پرش کردن یا حرکت کردن.
hoppity
حالت یا صدایی شیرین و شاداب که ارتباط با پرش یا جنب و جوش دارد.
hoppytoad
نوعی قورباغه که با حرکات پرش خود شناخته می‌شود و معمولاً سرگرم‌کننده است.
hoppo
نوعی بازی یا فعالیت پرشی که معمولاً شامل جست و خیز به صورت سرگرم‌کننده است.
hopsacking
مواد یا بافتی که از آن برای ساخت کیسه‌ها و سایر وسایل بادوام استفاده می‌شود؛ به ویژه در صنعت کشاورزی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
hopsage
گیاهی معطر که معمولاً در تهیه داروها و معطرها استفاده می‌شود.
hopscotcher
شخصی که در بازی هفت سنگ مهارت دارد و به خوبی می‌تواند در آن بازی کند.
hopthumb
نوعی قورباغه کوچک که در محیط‌های مرطوب زندگی می‌کند.
hoptoad
قورباغه‌ای که رفتار پرش خاصی دارد و معمولاً در مناطق مرطوب یافت می‌شود.
hoptoads
قورباغه‌هایی که رفتار پرش مشخصی دارند و معمولاً در نزدیکی آب یافت می‌شوند.
hopvine
هُپ‌واین، نوعی گیاه بومی که در تولید آبجو و سایر نوشیدنی‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد.
hor
هور، نوعی ادویه یا طعم‌دهنده که در آشپزی استفاده می‌شود.
horace
هوراس، شاعر و نویسنده رومی که به خاطر شعرهایش شناخته شده است.
horae
هورائه‌ها، گروهی از الهه‌ها در اساطیر که نمایانگر فصول و نظم طبیعی‌اند.
horatiye
هوراتیه، یک غذای سنتی که به روش‌های خاص تهیه می‌شود.
horatio
هوراشیو، شخصیتی وفادار و معتمد در داستان‌های شکسپیر.
horation
سخنرانی انگیزشی یا تشویق‌آمیز برای جلب توجه و الهام به شنوندگان.
horatius
یک شخصیت تاریخی در روم باستان، معروف به قهرمانانی که به دلیل شجاعت خود شناخته می‌شوند.
horatory
سبکی از سخنرانی یا نوشتار که بر ترغیب و متقاعد کردن دیگران تمرکز دارد.
horbachite
ماده معدنی کمیاب که عمدتاً در مناطق خاص موجود است.
hordary
روش کشاورزی سنتی که مربوط به نگهداری و برداشت محصول است.
hordarian
در ارتباط با روش‌ها یا عادات منحصر به فرد یک جامعه در زمینه کشاورزی.
hordeaceous
هورداسیوس، به گیاهانی اطلاق می‌شود که خصوصیات خاصی دارند و معمولاً در شرایط مرطوب رشد می‌کنند.
hordeate
هوردات، به ساختار یا ویژگی‌هایی اطلاق می‌شود که به گیاهان خاصی مربوط می‌شود.
horded
هورد، به عمل جمع کردن یا انباشتن اشیاء اشاره دارد، مخصوصاً به طور منفی و برای آینده.
hordeiform
هوردی‌فرم، به شکل یا الگوی مشابه با غلات و گیاهان هورداسیوس اطلاق می‌شود.
hordein
هوردین، نوعی پروتئین است که در جو وجود دارد و به عنوان منبع غذایی شناخته می‌شود.
hordeins
هوردین‌ها، پروتئین‌های مختلفی هستند که در جو به وجود می‌آیند و خواص متفاوتی دارند.