بارا بریث، کیکی با میوه‌های خشک و ادویه‌ها در فرهنگ ولزی.

بارانگای، کوچک‌ترین واحد اداری در فیلیپین که متشکل از گروهی از افراد است.

باراسینگه، نوعی گوزن بومی هند که به دلیل ویژگی‌های خاص خود مانند شاخ‌های باریک و نرم، مشهور است و معمولاً در مکان‌های مرطوب زندگی می‌کند.

باراتئا، نوعی پارچه بافت نرم و مجلل که معمولاً در صنعت مد و لباس استفاده می‌شود.

بارازا، مکانی عمومی برای گردهمایی در جوامع مختلف، به‌ویژه در شرق آفریقا، برای بحث و گفتگو است.

خار، نوک تیز یا برآمدگی که معمولاً در وسایل شکار و ابزارهای دیگر به کار می‌رود.

بارباکوا، روش پختن گوشت در خاک و با حرارت غیرمستقیم، همچنین به غذایی که به این روش تهیه می‌شود نیز اطلاق می‌شود.

باربادین، مربوط به باربادوس، یکی از جزایر کارائیب و همچنین به مردم و فرهنگ این منطقه اشاره دارد.

بربر، کسی که از فرهنگ یا تمدن خاصی پیروی نمی‌کند و معمولاً به عنوان فردی وحشی یا بی‌تمدن توصیف می‌شود.

وحشی‌گری، نوعی رفتار بی‌رحمانه و غیرانسانی.

بربرانه، به معنای وحشی و بی‌رحم.

میمون بارباری، نوعی میمون بدون دم که بومی شمال آفریقا است.

بره بارباری، نوعی گوسفند که بومی شمال آفریقا است و دارای شاخ‌های منحنی است.

بارباستله، نام یک نوع خفاش است که در اروپا و آسیا یافت می‌شود و به خاطر گوش‌های بزرگ و صورت خاصش شناخته می‌شود.

سس باربیکیو نوعی سس است که برای طعم‌دهی به غذاهای کبابی و دودی استفاده می‌شود و می‌تواند طعم‌های مختلفی داشته باشد.

سکوت‌کننده باربیکیو ابزاری است که برای کنترل و جلوگیری از شعله‌های ناگهانی در حین پخت استفاده می‌شود.

تابستان باربیکیو به فصل گرما اشاره دارد که در آن معمولاً مردم اقدام به کباب کردن غذا در فضای باز می‌کنند.

خاردار به معنی دارنده خار یا زائده‌های تیز است که معمولاً برای امنیت و حفاظت استفاده می‌شود.

سیم‌خاردار، نوعی سیم است که روی آن خارها یا فرو رفتگی‌های تیزی وجود دارد و معمولاً برای محافظت یا جلوگیری از عبور استفاده می‌شود.

زرشک، نوعی گیاه خاردار که میوه‌های کوچکی به رنگ قرمز تولید می‌کند و در برخی مناطق به عنوان زینتی کاشته می‌شود.

عفونت حلقه‌ای، نوعی عفونت پوستی است که می‌تواند در ناحیه ریش یا صورت ایجاد شود و باعث خارش می‌شود.

مقناطیس باربر، نماد سنتی برای آرایشگاه‌ها، که به‌صورت خط‌های قرمز و سفید طراحی شده است.

داوودی باربرتون، نوعی گل زینتی با گل‌های زیبا و مختلف رنگ‌ها که معمولاً در باغ‌ها کاشته می‌شود.

باربر، نوعی پرنده رنگین و اجتماعی که معمولاً میوه‌ها را می‌خورد و در مناطق گرمسیری یافت می‌شود.

باربته، نوعی سازه در دژهای نظامی که به توپخانه این امکان را می‌دهد تا از بالای دیوار شلیک کند.

باربی، عروسک محبوب و مشهور ساخته شده توسط شرکت متل که برای کودکان طراحی شده است.

بار بیلیارد، نوعی بازی بیلیارد است که معمولاً در میخانه‌ها انجام می‌شود و قواعد خاص خود را دارد.

آرایشگاه، مکانی برای ارائه خدمات آرایشی و بهداشتی مو و صورت، به‌ویژه برای مردان.

باربیتال، دارویی آرام‌بخش و خواب‌آور که برای درمان اختلالات خواب استفاده می‌شد.

باربیتون، یکی از اعضای خانواده باربیتورات‌ها که به‌عنوان دارویی آرام‌بخش شناخته می‌شود.

اسید باربیتیوریک ترکیبی شیمیایی است که در تولید داروهای آرام‌بخش مورد استفاده قرار می‌گیرد.

باربولا به نوعی مجسمه‌سازی یا تزئینات گفته می‌شود که در آثار هنری بکار می‌رود.

باربوتین نوعی مخلوط چسبناک از رس و آب است که برای تزئین و تقویت سفال استفاده می‌شود.

باربور نام یک برند معروف لباس است که بیشتر برای پوشاک ضدآب و بادوام شناخته می‌شود.

باربودایی به افرادی اطلاق می‌شود که از جزیره باربودا در کارائیب می‌آیند.

باربول به ساختارهای ریزی اطلاق می‌شود که در پرها وجود دارند و به اتصال آن‌ها کمک می‌کنند.

بارکالوگر، نوعی صندلی راحتی که به‌صورت مخصوص برای نشستن با پشتی بزرگ و قابلیت خوابیدن طراحی شده است.

بارکارول، نوعی آهنگ ملایم و رمانتیک است که معمولاً در قایق‌های ونیزی اجرا می‌شود.

بارچان، یک تپهٔ شنی به شکل هلالی است که تحت تأثیر باد ایجاد می‌شود.

نمودار میله‌ای، نوعی نمودار است که داده‌ها را با میله‌های عمودی یا افقی نشان می‌دهد.