jackanapeses
جکاناپس، اصطلاحی است که به کودکانی گفته میشود که رفتارهای شیطنتآمیز دارند.
jackanapish
صیغهای از کلمه جکاناپس که به رفتارهای شیطنتآمیز اشاره دارد.
jackash
جکاش به معنای شخص احمق، یا کسی است که باعث آزار و اذیت دیگران میشود.
jackassification
جکاسفیکیشن به معنای احمق کردن یا احمق تلقی کردن یک چیز یا فرد است.
jackassism
جکاسئیسم به معنای حالت احمق بودن یا رفتار زننده داشتن است.
jackassness
جکاسنس به معنای صفت احمق یا زننده بودن است.
jackbird
جکبرد به معنای فردی است که به طرز احمقانه رفتار میکند.
jackboy
جکبوو به معنای فردی مشکلساز یا شلوغ است.
jackbooted
چکمهپوش به معنای سرباز یا فردی است که از چکمههای سنگین و نظامی استفاده میکند و معمولاً در زمینههای نظامی یا سرکوب به کار میرود.
jackbox
جکباکس به مجموعهای از بازیهای ویدئویی اشاره دارد که معمولاً برای مهمانیها و جمعهای دوستانه استفاده میشوند.
jackey
جاکی به معنای فردی است که به طور غیررسمی و معمولاً با شدت علاقهمندی خود را نشان میدهد.
jacker
جاکر به معنای دزدی است که به طور غیرقانونی و معمولاً به سرعت اقدام به سرقت میکند.
jackers
جاکرها به افرادی اشاره دارد که به طور غیرقانونی و با برنامهریزی سرقت انجام میدهند.
jackety
Jackety به معنای نوعی لباس یا ژاکت با طراحی خاص است که معمولاً به ظاهر غیررسمی تعلق دارد.
jacketless
بدون ژاکت، به معنای نبود پوشاک رویی است که معمولاً در هوای سرد پوشیده میشود.
jacketlike
شبیه به ژاکت، نوعی لباس که قابلیتهای پوشاک ژاکت را دارد.
jacketwise
از جنبه یا نظر ژاکت، به معنای بررسی یا بحث در مورد لباسهای رویی.
jackhead
سر جک، معمولاً به کلاهی اشاره دارد که در اتصالات الکتریکی یا صوتی استفاده میشود.
jackyard
حیاط جک، مکانی برای نگهداری و تعمیر ابزارهای جک یا وسایل نقلیه.
jackyarder
مدیر حیاط جک، شخصی که مسئولیت مدیریت ابزارهای جک و عملیاتهای مربوط به آن را دارد.
jackye
جکی نامی است که به افراد زن یا زمانی برای بیان محبت به کسی استفاده میشود.
jacklighter
فندک جکی، ابزاری برای روشن کردن آتش که معمولاً در کمپینگ و فعالیتهای فضای باز استفاده میشود.
jackman
جکمن، فردی است که مسئول کار با تجهیزات مخصوص در کارهای ساختمانی یا مهندسی است.
jackmen
جکمنها، افراد بیشتری هستند که در عملیاتهای خاص مانند ساخت و ساز یا تأسیسات کار میکنند.
jacknifed
جا کج کردن به حالتی گفته میشود که یک وسیله نقلیه به طور غیر قابل کنترل در حین رانندگی منحرف میشود.
jacknifing
انحراف کامیون به سمتین به دلیل فشار زیاد یا شرایط نامناسب جاده.
jacknives
چاقوهای چندکاره که معمولاً برای کارهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرند.
jacko
نام غیررسمی یا مستعار برای جک یا شخصیتی خندهدار.
jackpile
یک توده یا گروه منظم از چیزها که معمولاً به صورت دستهای جمعآوری شدهاند.
jackpiling
عمل جمعآوری یا توده کردن چیزها به منظور ذخیرهسازی یا سازماندهی مناسب.
jackplane
ابزاری که برای صاف کردن و شکلدهی سطح چوب استفاده میشود.
jackpudding
جک پودینگ، شخصیتی کارتونی و سرگرم کننده که در داستانها و نمایشها به نمایش گذاشته میشود.
jackpuddinghood
جک پودینگ هود، به حالتی اشاره دارد که در آن افراد جوان زندگی را با خوشحالی و بداههپردازی تجربه میکنند.
jackrod
جک راد، ابزاری برای بلند کردن یا حرکت دادن اجسام سنگین به ویژه در مکانیک خودرو.
jackroll
جک رول، حرکتی در رقص است که شامل چرخش و استقامت است.
jackrolled
احساسی که پس از فریب یا شوخی به شخص دست میدهد که خود را در وضعیتی خندهدار میبیند.
jackrolling
عمل یا فعالیت فریب دادن دیگران به روشهای جالب و خندهدار.
jackrolls
جک رولز، نوعی دسر که معمولاً با میوه و خامه تهیه میشود.
jacksaw
جکساو، ابزاری است برای بریدن چوب یا مواد دیگر بهصورت دستی.
jackshaft
جکشف، میلهای است که نیروی چرخشی را از یک قسمت به قسمت دیگر منتقل میکند.